کد خبر: 979293
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۸ - ۰۲:۴۵
آیت‌الله العظمی سیدعبدالحسین لاری نمادی از پیوند آزادی‌خواهی و دینداری در دوران مشروطیت
قشون قوام‌الملک توانستند مسجدی را که سید در آن مشغول اقامه نماز جماعت بود محاصره کنند، اما یکی از مریدان شجاع سید به نام علی‌مراد توانست وارد مسجد شود و سید را ترک اسب خود سوار کند و از حلقه محاصره انگلیسی‌ها بیرون ببرد. انگلیسی‌ها هر دو را مورد هدف قرار دادند و گلوله‌باران کردند، اما هیچ‌یک از گلوله‌ها به آن‌ها نخورد! سید لاری به فیروزآباد رفت و نزد صولت‌الدوله قشقایی پناه گرفت
احمدرضا صدری
سرویس تاریخ جوان آنلاین: شخصیتی که در مقال پیش رو از آن سخن می‌رود، از نماد‌های اتحاد دین و سیاست در دوران معاصر به شمار می‌رود. زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدعبدالحسین لاری هم سمبل اعتقاد به حکومت دینی و ولایت فقیه در مقطع انقلاب مشروطیت ایران بود و هم از مبارزات ضداستبدادی و آزادی‌خواهانه ملت ایران جانبداری می‌کرد. خوانش آرا و کارنامه سیاسی آن فقیه بزرگ، شاهدی بر این مدعاست. امید آنکه تاریخ‌پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.

نشو و نما تا عزیمت به شهر لار
عالم مجاهد زنده‌یاد آیت‌الله سیدعبدالحسین لاری از علما و روحانیون دزفولی‌الاصل در سال ۱۲۲۶ﻫ. ش، در شهر نجف به دنیا آمد. او بزرگ‌ترین فرزند و دارای شش برادر و خواهر بود. نسب سید لاری به یکی از عرفای نامی دزفول به نام «رکن‌الدین دزفولی» می‌رسید و طلاب بسیاری در جلسه درس پدرش «سیدعبدالله دزفولی» تلمذ می‌کردند. سید در سن ۲۲ سالگی به درجه اجتهاد رسید و از همان جوانی، یکی از مدرسین بزرگ حوزه نجف شد. در میان اساتید برجسته او می‌توان به میرزای شیرازی، آخوند همدانی و شیخ مرتضی انصاری اشاره کرد. مرحوم آخوند همدانی شاگردن برجسته زیادی داشت، اما به‌شدت به سید علاقه‌مند بود. سید هم علاوه بر اینکه تحت تأثیر شخصیت معنوی آخوند همدانی بود، علوم عقلی را نیز از ایشان فراگرفت. میرزای شیرازی نیز عنایت خاصی به سید داشت و اجازه اجتهادی نیز برای او صادر کرد. گفته می‌شود مهاجرت سید به ایران هم به توصیه میرزای شیرازی بوده است. سید که اینک به سن ۴۵ سالگی رسیده و از اساتید مبرز حوزه علمیه نجف اشرف بود، به‌رغم اصرار مردم لار برای رفتن به این دیار، از این امر خودداری کرد تا سرانجام حاج‌علی لاری و هیئت همراه تصمیم گرفتند از طریق میرزای شیرازی، سید را به آمدن به لار ترغیب کنند. میرزای شیرازی با توجه به حساسیت سیاسی استان فارس- که در معرض تجاوزات بیگانگان بود- سید را ترغیب کرد که به دعوت هیئت لاری پاسخ مثبت بدهد و سید- که احترام زیادی برای ایشان قائل بود- سرانجام پذیرفت. وی در حالی این درخواست را قبول کرد که می‌توانست با ماندن در نجف، در عداد علمای بزرگی، چون حاج ملاعلی تهرانی، شیخ محمد یزدی، سید مرتضی کشمیری و... در‌آید. خود این علما همواره می‌گفتند اگر آقا عبدالحسین از نجف نمی‌رفت، همه علمای نجف تحت‌الشعاع او قرار می‌گرفتند!

جلای وطنِ سید پس از نهضت پیروزمند تنباکو
سید اما، اندکی پس از پیروزی مردم ایران در نهضت تنباکو تصمیم گرفت به فارس برگردد و در برابر بیگانگان و مستبدان بایستد. آیت‌الله میرزای شیرازی در هنگام عزیمت سید از عراق گفت: «شما با رفتن به لارستان درواقع نجف را به لارستان می‌برید و گهواره فضیلت و علم را، از فرزند خالی می‌کنید!»

خبر ورود سید لاری به‌زودی در تمام شهر‌های استان فارس پیچید و مشتاقان علم برای استفاده از محضر ایشان، به لار آمدند. سید لاری اقدامات و فعالیت‌های بسیار مهمی را در لارستان و استان فارس انجام داد که اهم آن‌ها عبارتند از: تأسیس حوزه علمیه در لارستان در سال ۱۳۱۰ﻫ. ق با حمایت مالی تجار و جذب شاگردان از نواحی مختلف جنوب ایران در جهت نشر احکام اسلامی و مبارزه با توطئه‌های فرهنگی، سیاسی استعمار. سید توانست با جذب و پرورش شاگردان کارآمد و وفادار، هسته‌های اولیه تشکیلات مبارزاتی خود را به وجود بیاورد. موضع‌گیری‌های سید لاری در برائت از ظلم و مبارزه همه‌جانبه با ستمگران که در قالب درس مطرح می‌شدند، خیلی زود به صورت یک کتاب چاپ شد. انتشار آثار سیاسی سید در مخالفت با پادشاه ایران، در زمره نخستین اقدامات وی در بدو ورود به ایران بود. اولین رساله سید لاری در سال ۱۳۱۴ﻫ. ق با عنوان «آیات‌الظالمین» منتشر شد. در این کتاب سید با استناد به آیات قرآن و روایات، مشروعیت رژیم سلطنتی را زیر سؤال برد و هر نوع همکاری و همراهی با رژیم را حرام اعلام کرد و به این ترتیب اولین جرقه مبارزه فکری با رژیم سیاسی قاجاریه زده شد.

تبدیل لار به کانون نشر حقایق دینی و نیز استبدادستیزی سیاسی
سید لاری توانست با ایجاد حوزه علمیه در لار، قشر عظیمی از طلاب جنوب را با قوانین و احکام اسلامی آشنا کند و آنان را به مناطق مورد نظر خود بفرستد و به این ترتیب، پایگاه‌های نظامی و تبلیغاتی گسترده‌ای را به وجود بیاورد و بعد‌ها برای پیشبرد نهضت خود از آنان استفاده کند. شاگردان سید در مناطق تحت نفوذ خود، به تبلیغات گسترده علیه حاکم محلی می‌پرداختند و همزمان با نهضت مشروطه، به صورت یکپارچه در صف مشروطه‌خواهان درآمدند و علیه مستبدان به مبارزه پرداختند. آنان هرگونه همراهی و سازش با مظاهر ظلم را حرام و غیرشرعی اعلام کردند. سید با استفاده از نفوذ شاگردان خود در محدوده جغرافیایی جنوب و استفاده از سرمایه‌گذاری‌های تجار و حمایت اقشار مختلف مردمی به‌ویژه نیرو‌های عشایر، از نظر سیاسی و مذهبی به عنوان مهم‌ترین مرجع در خطه فارس و جنوب، توانست سال‌ها قبل از وقوع مشروطه، رهبری سیاسی و اجتماعی لارستان را به دست آورد و به عنوان مرجع تقلید به حل و فصل مشکلات مردم بپردازد.

به دستور سید در سراسر شهر‌های منطقه مدارس علوم دینی تأسیس شدند و وضعیت نامناسب فرهنگی منطقه بهبود پیدا کرد. سید لاری علاوه بر تربیت طلاب به تعلیم و تربیت عمومی مردم، به‌ویژه جوانان می‌پرداخت و آنان را به تحصیل مبانی عقیدتی اسلام، فقه، اصول و تزکیه نفس ترغیب می‌کرد. او پیروان خود را به گذراندن آموزش‌های نظامی هم تشویق می‌کرد. عده زیادی حتی دوره‌های کارآموزی نظامی را هم می‌دیدند و بعد‌ها به «چریک‌های سید لاری» یا «تفنگچیان سید لاری» مشهور شدند و نقش بسیار مهمی را در مبارزه با مستبدان و استعمارگران و دفاع از حقوق محرومان در برابر فئودال‌ها و خوانین ایفا کردند.

نهضت مقابله با تجاوزات یهودیان در شهر لار
سید لاری به‌رغم درگیری‌های مبارزاتی با استعمارگران خارجی و مستبدان داخلی، توانست ظرف ۳۳ سال بیش از ۵۰۰ طلبه را در زمینه‌های مختلف اسلامی تربیت کند که برخی از آن‌ها تا مرحله اجتهاد هم پیش رفتند، از جمله آیت‌الله سیدعبدالباقی موسوی شیرازی داماد ایشان بود که پس از رحلت سید، به عنوان یکی از مراجع بزرگ زمان خود مطرح شد. از دیگر شاگردان معروف سید، حاج شیخ زکریا انصاری نوادیجانی دارابی ملقب به نصرالاسلام و معروف به «شیخ بزرگ» است که در بحران‌های بزرگ دوره مشروطه از حامیان اصلی سید بود. او در تمام تحولات ناحیه شرقی ایران نقش اساسی داشت و در سال ۱۳۳۱ﻫ. ق در پی توطئه‌ای به شهادت رسید. سیدمرتضی مجتهد اهرمی ملقب به علم‌الهدی از دیگر پیروان آیت‌الله لاری در منطقه بوشهر بود که رهبری روحانی نهضت تنگستان را به عهده داشت و در آن خطه نقش مهمی را ایفا کرد.

با هجرت آیت‌الله سیدعبدالحسین لاری به لار، عملیات ضد یهودی‌گری در آن خطه آغاز شد و با حمایت شاگردان سید، به دیگر شهر‌های استان فارس هم سرایت کرد. یهودیان منطقه با استفاده از اسلحه به آزار مسلمانان می‌پرداختند. آنان علیه سید نامه‌های شکایت‌آمیز زیادی برای مظفرالدین شاه قاجار فرستادند تا مانع از بازگشت سید از سفر حج به لارستان شوند. هر چند حاکم وقت لار علیرضاخان مانع از ورود سید به منطقه شد و ایشان را به بندرعباس و سپس بندرلنگه فرستاد، اما در اثر شکایت مردم منطقه و روحانیون به حکومت مرکزی، سید به‌رغم میل باطنی یهودیان و دیگر مخالفان خود، با نهایت احترام به لار بازگشت و فعالیت‌های علمی، سیاسی، اجتماعی و عبادی خود را از سر گرفت. یهودیان با حمایت خوانین و عمال استبداد در منطقه، علیه سید و یاران او به توطئه پرداختند. ابتدا سید سعی کرد با نصیحت و ارشاد آنان را از اعمال تحریک‌آمیزشان بر حذر دارد ولی، چون این شیوه‌ها مؤثر واقع نشدند، دستور تبعید و نفی بلد آن‌ها را داد. او به یهودیان فرصت داد تا اموال و خانه‌های خود را به مسلمانان بفروشند و سپس منطقه را ترک کنند. پس از خروج آن‌ها کنیسه‌شان به مسجد تبدیل شد.

مواجهه سید با فرقه استعماری بهائیت
آیت‌الله لاری در اقدامی دیگر با میسیونر‌های مسیحی که به دستور انگلیسی‌ها برای تخریب مبانی اعتقادی مردم و ترویج فرهنگ غربی و گسترش سلطه خود در ایران و تاراج منابع اقتصادی کشور به لارستان و فارس آمده بودند، به مبارزه پرداخت. او میسیونر‌های مذهبی را از منطقه اخراج و کتاب‌های آن‌ها را توقیف کرد! این اقدام خشم دولت انگلیس را برانگیخت و به دولت مرکزی فشار آورد از اقدامات سید جلوگیری و او را مجازات کند که البته عین‌الملک نماینده دولت مرکزی، با مشاهده قدرت و نیرو‌های زیاد سید در منطقه ناچار شد به پایتخت برگردد! سید علیه فرقه بهائیت هم اقدامات مؤثری را انجام داد. از جمله در سال ۱۳۱۸ﻫ. ق که همراه با عده‌ای از پیروانش به زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) می‌رفت، در مسیر بهائیان کرمان را به مناظره دعوت کرد و در برابر جمعیت زیادی حقانیت اسلام و بطلان بهائیت را ثابت نمود.

سید، رهبر انقلاب مشروطیت در خطه فارس
به نظر آیت‌الله لاری یکی از عوامل فقر و بیچارگی مردم، وجود نظام فئودالیسم مورد حمایت دربار بود. فئودال‌ها خود را مالک مال، جان و ناموس رعیت می‌دانستند و از هیچ رذالتی ابا نداشتند! سید به محض ورود به لارستان، مردم را به مقابله و مقاومت با این عوامل تشویق کرد و از آنان خواست از پرداخت مالیات به نماینده دولت و خان‌ها خودداری کنند. در نهضت مشروطه تمام تلاش مقامات حکومت مرکزی - که از جنبش مردم تهران در هراسان بودند- این بود که مبادا اهالی فارس که مبارزات خود را علیه استبداد و تعدیات شعاع‌السلطنه از مدت‌ها پیش آغاز کرده بودند، از وقایع تهران باخبر شوند و دامنه شورش به سایر شهر‌ها هم کشیده شود، اما هنوز یکی دو ماه از جنبش مردم تهران نگذشته بود که فارس نیز به صف مبارزه پیوست و موج اعتراضات مردمی سراسر آن را در بر گرفت. سرانجام در رمضان سال ۱۳۲۳ﻫ. ق، شعاع‌السلطنه از حکومت فارس عزل شد و غلامحسین‌خان وزیر مخصوص صاحب اختیار جای او را گرفت. همچنان که نهضت آزادی‌خواهی عصر مشروطه در آذربایجان با نام‌های ستارخان و باقرخان پیوند خورده، بی‌تردید در فارس و بلکه در تمام مناطق جنوبی ایران، نام سیدعبدالحسین لاری با نهضت مشروطه ملازم است. البته قیام سید لاری با قیام ستارخان و باقرخان تفاوت‌هایی داشت. قیام آن‌ها نه تنها جنبه ملی داشت و هدفش برداشتن حکومت مطلقه استبدادی و استقرار حکومت دموکراسی مبتنی بر آزادی و مساوات بود، در حالی که سید در راستای ایجاد حکومت ملی بر پایه شرع و اجرای دقیق احکام الهی مبارزه می‌کرد. سید از طرفداران اصلی انقلاب مشروطه بود و از ابتدای ظهور مبارزات مردمی نهضت مشروطه نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. سید در مردم نفوذ کلام بسیار داشت و برای پیشبرد انقلاب مشروطه با علما، مراجع و مجاهدان از جمله آخوند خراسانی مکاتبات و مراسلات زیادی داشت.

سید پس از عزل محمدعلی شاه قاجار
با فرار محمدعلی شاه قاجار و روی کار آمدن احمد شاه، تصور این بود که سید نسبت به گذشته قدرتمندتر شده است، اما اختلاف سردار اسعد بختیاری و صولت‌الدوله - که با سید ارتباط خوبی داشت- باعث شد فاتحان تهران دیگر از سید و صولت‌الدوله قشقایی حمایت نکنند و به‌جای آن به حمایت از قوام‌الملک بپردازند! این موضوع نیرو‌های مشروطه‌خواه فارس را دلسرد و زمینه تضعیف سید لاری را فراهم کرد.

بی‌مهری‌های متعدد فاتحان تهران نسبت به آیت‌الله لاری، در حالی صورت گرفت که ایشان حمایت‌های زیادی را از آنان انجام داده بود و مبارزات پیگیر و مستمر او در احیای مشروطه و مقابله با استبداد صغیر در فارس و مناطق جنوب ایران، یکی از کانون‌های اصلی مبارزه علیه استبداد و حمایت از مشروطه را فراهم آورده بود. نیرو‌های انقلابی فاتح تهران به‌جای همکاری با سید لاری و نیرو‌های تحت امر او، برای از صحنه بیرون راندن تتمه مستبدان از صحنه با بخشی از مستبدان متحد علیه سید و یارانش وارد عمل شدند! سردار اسعد بختیاری یک ماه پس از فتح تهران، طی حکمی به دریابیگی حکمران بنادر، دستور حمله به لار و قلع و قمع سید را صادر کرد! کشف نفت در خوزستان انگلیسی‌ها را به بختیاری‌ها نزدیک و از قشقایی‌ها دور کرد و سید و صولت‌الدوله قشقایی، به ناگزیر در کنار هم مبارزه‌ای جدید و نابرابر را علیه کانون‌های اصلی قدرت در ایران آغاز کردند.

سید در برابر موج قدرتمند ترور شخصیت!
موج تبلیغات منفی حکومت فارس علیه سید، موجب شد علمای نجف هم خواهان ایجاد آرامش و عدم تحرک سیاسی سید شوند. مقامات انگلیسی حمله به بستک و تصرف آنجا را به سید لاری نسبت دادند و خواهان تقابل با او شدند! سید تلاش کرد با ارسال نامه‌هایی از خود دفاع کند و تا حدودی هم موفق شد، اما سرانجام فشار جناح‌های گوناگون موجب شد سید با دعوت انجمن ایالتی، لار را به قصد شیراز ترک کند تا در آنجا در جلسه مشترکی با نصرالدوله قوام اختلافات را حل کنند.

در پی فراری دادن حاکم معزول و زندانی لار علیقلی‌خان توسط قوام‌الملک، علمای نجف در پاسخ به هشدار‌های سید لار در مورد آزادی علیقلی‌خان و عواقب سوء آن با مجلس مکاتباتی را آغاز کردند و ضمن اشاره به مجاهدت‌های سید لاری در خطه فارس برای تحقق مشروطه از مجلس خواستند دست ظالمان را از سر آن خطه کوتاه و خسارت‌های وارده به مردم را جبران کنند. اهالی لارستان هم شکایت‌های مختلفی را برای مجلس و وزارت داخله فرستادند و به آزادی علیقلی‌خان اعتراض کردند، اما وزیر داخله وقت سردار اسعد بختیاری پاسخ داد: علمای شیراز حکم بی‌گناهی علیقلی‌خان را داده‌اند! سید لاری که از اقداماتش برای اعاده اموال غارت شده مردم لار نتیجه‌ای نگرفت، به ناچار دستور حمله به بندرعباس و ضربه زدن به منافع انگلیس را صادر کرد. همچنین سید ۴ هزار نفر نیرو را به فرماندهی سیدحاجی بابا بیرمی و غلامحسین وراوی به بندرلنگه اعزام کرد. این نیرو‌ها توانستند نیرو‌های انگلیسی را آنجا عقب برانند.

سید و رویداد جنگ جهانی اول
در آستانه جنگ جهانی اول مخالفان سید لاری تلاش کردند بین یاران نزدیک او تفرقه ایجاد کنند و با تطمیع و حمایت مالی، عده‌ای از آن‌ها را به سوی خود جلب کردند. تندروی‌های برخی نیرو‌های سید در مأموریت‌های گوناگون هم مزید بر علت شد و عده‌ای از یاران نزدیک او را دلسرد کرد! از جمله حسین حاجی‌آبادی - که در حمله به مستبدان در بندرعباس و بندرلنگه رشادت‌های زیادی از خود نشان داده بود- در اثر همین تندروی‌ها مورد بی‌مهری سید قرار گرفت و یک ماه بعد در درگیری ناخواسته‌ای کشته شد! سید در فاصله زمانی کوتاهی چهار نفر از سران نظامی برجسته و قدرتمند خود را از دست داد و قدرت نیرو‌های نظامی او در آستانه سال ۱۳۳۲ﻫ. ق، به حداقل رسید و نیرو‌های حکومتی را به تهاجمی همه‌جانبه علیه سید تحریک کرد.

در سال ۱۳۳۲ﻫ. ق، انگلیسی‌ها با همکاری دولت، مخبرالسلطنه و حبیب‌الله قوام‌الملک با هدف تصرف لار و قلع و قمع سید، نیروی عظیمی را به آنجا روانه کردند. این در شرایطی بود که سید بخش بزرگی از نیرو‌های نظامی و سیاسی خود را از دست داده بود. قشون قوام‌الملک توانستند مسجدی را که سید در آن مشغول اقامه نماز جماعت بود محاصره کنند، اما یکی از مریدان شجاع سید به نام علی‌مراد توانست وارد مسجد شود و سید را ترک اسب خود سوار کند و از حلقه محاصره انگلیسی‌ها بیرون ببرد. انگلیسی‌ها هر دو را مورد هدف قرار دادند و گلوله‌باران کردند، اما هیچ‌یک از گلوله‌ها به آن‌ها نخورد! سید لاری به فیروزآباد رفت و نزد صولت‌الدوله قشقایی پناه گرفت و مدتی بعد خانواده او هم مخفیانه از شیراز به فیروزآباد رفتند و به او ملحق شدند؛ و سرانجام خاموشی دریا...
سرانجام آیت‌الله سیدعبدالحسین لاری در حالی که جز ۱۰۰ تومان و یک خانه مخروبه ارثی به‌جا نگذاشته بود، در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۰۳ﻫ. ش پس از عمری مبارزه علیه استبداد و استعمار، چشم از دنیا فروبست. آرامگاه ایشان در نزدیکی خانه‌اش در جهرم به نام «مقبره آقا» زیارتگاه اهالی جهرم است. یادش گرامی باد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار