سرويس سياسی جوان آنلاين: آواربرداری از هزینههای مالامالی که توافق هستهای برای کشور و جامعه به همراه داشته است همچنان ادامه دارد و مسئولان تدوینکننده چنین توافقی امروز بعد از گذشت شش سال مذاکرات فشرده به این مسئله اعتراف میکنند که «مقاومت بیشتر از مذاکره و همکاری جواب میدهد» آن هم در شرایطی که جامعه ایرانی عوارض پایدار و مستمر برجام در حوزههای مختلف اقتصادی، امنیتی، سیاسی و معیشتی را درک کرده است. علاوه بر آن افکار عمومی دریافته که اعتمادسازی برای غرب نه تنها گشایش اقتصادی با خود به همراه ندارد بلکه گرانی، تورم، بیکاری و رکود را وسعت بیشتری خواهد داد، اما با این حال به نظر میرسد اظهار برائت و ناامیدی از انعقاد قراردادهای مشابه برجام صرفاً تاکتیک است چراکه همکاریهای یک جانبه و مشتاقانه طرف ایرانی برای اجرای تعهدات ادامه دارد.
با آغاز دور جدید مذاکرات میان ایران با کشورهای غربی در اواخر شهریورماه سال ۱۳۹۲، یکی از ثابتترین و اصلیترین محورهای سخنان رهبرمعظم انقلاب اسلامی و جمعی از کارشناسان دلسوز انقلاب، این گزاره بود که «مذاکره با غرب نه تنها نتیجهای ندارد بلکه مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور را چندین برابر خواهد کرد»، اما مذاکره کنندگان کشورمان بدون توجه به تجربه سالهای طولانی بدعهدی غرب، صرفاً عادیسازی روابط میان تهران و واشنگتن را حاوی دستاورد عنوان میکردند و خواهان اغماض نظام در برابر «عدول از مولفههای گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجه شده» و کماکان نیز چنین تفکر و اعتقادی را با خود به همراه داشته و خواهان گسترش روابط با غرب البته از نوع اجرای یکجانبه آن هستند.
در حالی که عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه کشورمان در جدیدترین اظهارات خود از لزوم تجدیدنظر در نوع تفکرات همفکران خود نسبت به غرب سخن رانده است، اما برگزاری پانزدهمین جلسه کمیسیون مشترک برجام با کشورهای اروپایی آن هم برای چهاردهمین نشست.
این علامت سؤال را روبهروی افکار عمومی قرار میدهد که چرا به رغم بدعهدیهای گسترده اروپاییها طرف ایرانی همچنان مصرانه خواهان گسترش روابط با غرب بوده و پاسخ مناسبی به گستاخیها و زیاده خواهی طرفهای اروپایی نمیدهد. عراقچی در حالی بیان میکند: «یکی از درسهایی که ما از مسئله برجام گرفتیم، این است که نتیجه این توافق و پایبندی به آن، ظاهراً اعمال تحریمهای جدید بود. مقاومت، بیش از تمایل برای همکاری جواب میدهد...» که رفتار طرف ایرانی و تفکرات حاکم بر آنها نشان میدهد نه تنها نشانی از ناامیدی به اروپاپیها در آن یافت نمیشود و تغییر ریلی عملاً در اعتماد به غرب صورت نگرفته است بلکه پافشاری برای استمرار مسیر یک طرفه برجام همچنان به قوت خود باقی است.
رفتار و مواضع این جمع از سیاستمداران داخلی نشان میدهد که طی شش سال گذشته که رهبرمعظم انقلاب بارها از لزوم تغییر باور نسبت به غرب در میان جریان غربگرای داخلی سخن به میان میآوردند، وابستگان به این طیف به جای تحقیق و تعمق در این باره، انبوهی از شعارها و وعدههای «اعتمادزا» را سر میدادند بدون آنکه به عواقب و پیامدهای شعارهای غیرقابل تحقق فکر کنند.
کلید حل مشکلات در ژنو و نیویورک نیست
همانطور که اشاره شد رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها طی شش سال گذشته با ارائه هشدارهایی به تیم مذاکره کننده کشورمان از آنها میخواستند تا نسبت به وعدههای طرف غربی هوشیار بوده و به جای امضای یک توافق توأم با اعتماد، پای متنی را امضا کنند که بر پایه اصول حقوقی و عقلانی نگاشته شده باشد که ابتداییترین آن «رعایت اصل تناظر» و «پذیرش تعهدات عینی در برابر تعهدات عینی و نه کلی طرف مقابل بود.» رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیای خود در ابتدای سال ۹۴ و چندین هفته قبل از امضای برجام بیان میفرمایند: «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی به عنوان «تنها راه علاج مشکلات اقتصادی» انجام دهند.» این بخش از سخنان معظمله حاوی پیامهای صریحی برای دولتمردان و جامعه بوده و ضرورت بازنگری در برخی از اصول اعتقادی جماعتی در داخل نسبت به غرب را هم مطرح مینماید. ایشان از آغاز مذاکرات هستهای در همان سال ۹۲ بارها با تأکید بر روحیه استقامت در مقابل توطئهها و تحریمهای دشمن از لزوم تکیه بر استعدادها و ظرفیتهای بومی کشور، چاره علاج مشکلات کشور را «پیشرفت درونزا» به جای «توسعه وابستهگرا» عنوان میکردند. رهبر معظم انقلاب همچنین در مراسم تنفیذ حکم رئیسجمهور یازدهم میفرمایند: «درس بزرگی که ما از این فشارهای اقتصادی دریافت کردیم، این است که هرچه میتوانیم باید به استحکام ساخت داخلی قدرت بپردازیم، هرچه میتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر کنیم، دل به بیرون نبندیم. آنهایی که دل به بیرون ظرفیت ملت ایران میبندند، وقتی با چنین مشکلاتی مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد... ما باید بپردازیم به استحکام ساخت درونی اقتدار ملی...»
مقاومت جواب میدهد
همانطور که اشاره شد پای ثابت سخنان مقام معظم رهبری خطاب به دولتمردان دولتهای یازدهم و دوازدهم تکیه بر ظرفیتهای درونی و بومی کشور به جای دل خوش کردن به وعدههای مقامات کشورهای غربی بوده است، به طوری که در مهمترین جلسه که ایشان بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ برگزار شد، در دیدار شهریورماه اعضای هیئت دولت پیشرفت درونزا را اینگونه تشریح میکنند: «نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیه ماست، این معنایش این نیست که از امکاناتی که در بیرون هست استفاده نکنیم، این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیت داخلی کشور ندوزیم.» معظمله یک هفته بعد و در دیدار با خبرگان رهبری میفرمایند: «راهحل اصلی مشکلات کشور، تقویت ساخت درونی نظام براساس نگاه عاقلانه و خردمندانه است... تقویت ساخت درونی کشور نیز از طریق پیشرفتهای علمی و مدیریت درست اقتصادی امکانپذیر است» و در ادامه تأکید میکنند: «باید همواره در جهت استحکام ساخت درونی و حل کردن مشکلات با کمک نیرو و اراده خود حرکت کنیم.»
پاسخ رهبری به آدرسهای غلط
رهبر معظم انقلاب در هنگامهای که رسانهها و شخصیتهای وابسته به طیف غربگرای جامعه در کنار دولتمردان از انعقاد توافقنامههایی مانند ژنو ۳ و بیانیه لوزان و برجام مسرور بودند و حتی برای توسعه کشور نسخه برجام ۲ و ۳ را پیشنهاد میدادند، دست از سرزنش این تفکر برنداشتند و جامعه را از پیامدهای چنین تفکری برحذر داشتند.
ایشان در جای دیگری میفرمایند: «عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با امریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست، اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند، اما از این ارتباطات نهتنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن امریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.»