دکتر مسعود نیلی دیروز در مصاحبهای مفصل با روزنامه ایران، از ضرورت اصلاحات اقتصادی سخن گفت و راه طی کردن این مسیر را نیز، گفتگو با مردم دانست. البته حضور رسانهای ایشان را باید به فال نیک گرفت، چون در زمانی نه چندان دور که سیاستگذار بلامنازع و بلکه مرشد اقتصادی رئیسجمهوری بود، همواره از مصاحبه با رسانههای گروهی گریزان بود. بهانه مسعود نیلی در پرهیز و گریز از پاسخگویی به پرسشهای روزنامهنگاران، کمدقتی رسانهها در انعکاس دیدگاههایش بود. به این وسواس فکری میتوان احترام گذاشت، اما به شرط اینکه نمونهای از مصاحبه او با روزنامهنگاران منتقد سیاستهای اقتصادی دولت منتشر میشد، چون کم نیستند منتقدانی که از دانش اقتصادی لازم برخوردارند.
مصاحبهگریزی یک سیاستگذار دولتی در دوره خدمت اداریاش به بهانه وسواس را چطور میتوان توجیه کرد؛ در حالی که در تصمیمسازیها و تصمیم گیری، کمتر میتوان چنین وسواسی سراغ یافت؟ قابلانکار نیست که مسعود نیلی بینیاز از مشورت خواهی با اقتصاددانانی که متفاوت میاندیشیدند و همچنین متخصصان سایر علوم انسانی، مدتی حکمران مطلقالعنان سیاستهای اقتصادی دولت بود و حتی زمانی که فرمان دولت در حوزه اقتصاد را در دست داشت، فرصت جدی برای شنیدن سخنان وزرای اقتصادی نیز اختصاص نمیداد. هر چند او هیچگاه از سخنرانی، چه در جمع روزنامه نگاران، چه فعالان اقتصادی بخش خصوصی و چه دولتمردان غافل نبوده ولی سخنان یکسویه، با تعامل و مشورتخواهی و مشورتپذیری، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد.
کارنامه حضور مسعود نیلی در ارکان مختلف قدرت، موضوعی نیست که او بتواند از آن بگریزد. اگر بلافاصله پس از ویرانیهای اقتصادی احمدینژاد، سکاندار سیاستهای اقتصادی شده، نباید او را مغرور کند و به مدد حلقه ارادتمندانش، تصور کند که پیامبر اقتصاد ایران است. تصمیمهای او و همفکرانش در دولتهای سازندگی و اصلاحات و اجرای برق آسای ایدههای لیبرالی بود که به دلیل بیاعتنایی به تبعات اجتماعی، توسعه گریزی را به دنبال داشت و متعاقباً اقبال عمومی به ایدههای پوپولیستی ویرانگر را به همراه داشت. آنها تصور میکردند توسعه مانند ساخت اهرام مصر و دیوار چین است و تعدادی کارگر هم ناچار زیر سنگها مدفون میشوند.
بخش مهمی از وضعیت اقتصادی شش سال اخیر نیز محصول ایدههای اقتصادی مسعود نیلی است و او اکنون از وضعیتی گلایه میکند که خود معمار آن است. با این حال شاید بتوان مصاحبه او را شروعی برای یک توبه به شمار آورد. توبه از تصمیمگیری متکی بر یکی دو آموزه اقتصادی و بدون مشارکت حداکثری نخبگان فکری و درک شرایط متفاوت کشورها، اما به شرط آنکه خود او نیز با به کار بردن عنوان توبه موافقت کند و حاضر باشد، بخشی از مسئولیت ناکامیهای دولت روحانی و بلکه بخش مهمی از این مسئولیت را بر عهده بگیرد و صادقانه از مردم بابت آن، عذرخواهی کند و راه جدیدی را ترسیم کند که اساس آن، احترام به تنوع دیدگاههای علمی در حوزه اقتصادی است.