سرویس تاریخ جوان آنلاین: نگارنده این سطور بارها در مقام معرفی برخی آثار در صفحه تاریخ «جوان»، تأکید ورزیده است که بسیاری از کتب تاریخی و نیز یادمانهایی که برای نامداران در سالیان گذشته به چاپ رسیده است، درخور انتشار مجدد بوده و نسلهای متأخر از آن بیخبر ماندهاند! در زمره این دست آثار، یادمانی است که انتشارات «شفق» قم برای زندهیاد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و در سالروز رحلت آن بزرگ نشر داد و طی آن، آثار جمعی از شاگردان نامدار وی را در باب آن استاد یگانه منتشر ساخت. ناشر در دیباچه اثر و در توصیف موضوع چنین آورده است:
«به راستی باید اعتراف کنیم که خامه و زبان از توصیف دریای عظمتی که در روح آن بزرگمرد موج میزند عاجز است. چگونه میتوانیم شکوه و جلالت روح و عمق فکر و وسعت علم آن استاد بزرگ را ترسیم کنیم که حتی از تحلیل عظمت شاگردان برجسته او، چون شهید مطهری و شهید مظلوم دکتر بهشتی و شهید قدوسی نیز عاجزیم. آنچه در این یادنامه نیز آمده است، اگرچه از خامه نویسندگان بزرگ و اندیشه توانای شاگردان تربیتیافته آن استاد، سرزده است و آنان از هر کس به استاد نزدیکتر و از مقام علمی و اخلاقی و صفای نفسانی او آگاهترند، با این همه درخور عظمت راستین استاد نیست، از دو روی: یکی آنکه مقالات و رسائلی در این یادنامه آمده است که در فرصتی کوتاه و زمانی غیرکافی و فراغتی اندک و اشتغالی بسیار به رشتهتحریر درآمده است که در این شرایط، مهلتی برای پرورش مطلب و ادای حق سخن برای نویسنده نیست. دیگر آنکه شاگردان آن بزرگوار با همه زیرکی و هوشیاری خویش به عمق لطایف اخلاق و دقایق علم او نرسیده و همه صفات روحی او را به سزا دریافت نکردهاند و آنچه را نیز دریافت کردهاند نتوانستهاند در گوش قلم فرو خوانند و آنچنان که شایسته آن بزرگمرد است بنویسند و بازگویند. بسیاری از حقایق شگرف است که بزرگان بدان رسیدهاند و آن را احساس کردهاند، اما یارای گفتنش نداشتهاند که اسرار در گفتار نگنجد و اقیانوس در کوزه جای نگیرد و آبشار از چشمه سوزن نگذرد. با این همه برای درک نسبی عظمت اندیشه و رفعت مقام استاد دو راه بیش نیست. یکی آنکه اوصاف او را از زبان یا قلم شاگردان او بشنویم و از این طریق شبحی ناقص از آن دریای نور و آسمان عظمت در ذهن خویش ترسیم نماییم و راه دیگر آن است که شخصیت استاد را در تألیفات گرانقدر و نوشتههای او باز جوییم. از این راه نیز افراد متعهد و آشنا به مطلب علمی میتوانند گوشههایی از بزرگی منزلت او را دریابند، اگرچه نوشتهها و تألیفات استاد با همه تنوع و وسعت و عمقش باز آینه تمامنمای روح وسیع او نیست، به خاطر همان نکته که بدان اشاره کردیم که همه احساسات و دریافتهای انسان گفتنی و نوشتنی نیست. در عین حال سیر در افکار و آثار استاد ما را در برابر آن روح بزرگ خیره ساخته، ناچار به اعتراف به کوچکی خویش مینماید و با اعجاب درمییابیم که استاد از اعجوبههای روزگار و نوابغ زمان و اسطورههای تاریخ است. خدا میداند که تا چند باید دیده کاوشگران در راه بماند و دلهای آرزومندان در آرزو بتپد و انتظار جستوجوگران به طول انجامد و جگر تشنهکامان در عطش بسوزد و سپیدهدم، هر صبح چشم به راه بدوزد و شفق، هر شام از حسرت خون برچهره افشاند تا دوباره روزگار محققی بصیر و اندیشمندی بلندپرواز و دانشوری پیشتاز و فیلسوفی صاحب راز، چون استاد علامهطباطبایی پدید آورد.»
ناشر در ادامه مقدمه خویش، درباره محتوای یادمان علامه طباطبایی و چند و، چون جمعآوری آن آورده است: «در نظر بود که به مناسبت اربعین علامه بزرگوار کتابی با مقالات گوناگون پخش گردد. لکن فراهم نبودن مقالات، توفیق نشر کتاب را در روز موعود از ما سلب کرد. به ناچار صبر کردیم تا آنچه را که مقدر بود در این کتاب گردآورده شود، فراهم آید و نیز در این خلال به برخی دیگر از نویسندگان برخوردیم که با وجود تعجیل ما از سویی و گرفتاری خودشان از سوی دیگر، توانستند نوشتههایی شتابآلوده ولی سودمند برای درج در این مجموعه مرحمت نمایند. در هر حال با اینکه هر فصلی از کتاب حاوی مطلبی شنیدنی و هر مقالهای متضمن مسئلهای آموزنده و هر سطری حامل پیامی عرفانی و الهی است، با این همه، کتاب درخور یادنامه علامه بزرگ نیست که یادنامه مردی چنان بزرگ باید به سن بزرگ و بدیع باشد. در حقیقت، چون هدف گردآوری شتابزدهای از مقالات به مناسبت چله آن استاد بود نه فراهم آوردن یادنامهای با فرصت کافی و مطالب وافی، نمیتواند خالی از نقص و عیب باشد، لذا خوانندگان محترم باید این موضوع را همواره به یاد داشته باشند که این کتاب اثری است در حد ما، نه در حد عظمت علامه بزرگ و از روی تعجیل و سرعت، نه از روی فراغت و فرصت و اگر در آن به خطا و عیب یا قصوری برخوردند آن را به چشم اغماض بنگرند و بر ما ببخشند و با ارشاد برادرانه و انتقاد دوستانه خویش بر ما منت بگذارند. یادآوری این نکته بی مورد نیست که میتوان نوشتههایی را که در این مجموعه فراهم آمده و بالغ بر ۱۰ مقاله و رساله میگردد همه را به سه قسمت مشخص تقسیمبندی کرد:
۱ـ قسمتی مربوط به شخصیت و رفتار و اخلاق و سیره مرضیه یا تحلیلی از آثار فلسفی و مباحث تفسیری و علمی و اجتماعی استاد است که این قسمت میتواند برای حقجویان و دانشپژوهان اسوهای بسیار آموزنده و سودمند باشد و طالبان کمال میتوانند از این چشمه صافی جرعهها بنوشند و از این خرمن فیض، خوشهها بچینند و سجایا و اخلاق کریمه و موفقیتهای چشمگیر استاد را الگوی خویش قرار دهند.
۲ـ برخی از آثار خود استاد است که، چون بقیه آثار ایشان شورآفرین و ثمربخش و سازنده است به ویژه رساله «ولایت» که تاکنون به چاپ نرسیده و انتشار نیافته است و این قسمت، چون تاجی تابناک بر تارک این یادنامه میدرخشد و بیش از هر نوشته دیگر شعله خاطره استاد بزرگ را در دل خواننده برمیافروزد.
۳ـ قسمتی دیگر از مطالب این مجموعه مطالبی علمی و اخلاقی است که ارتباطی با شخصیت اخلاقی و علمی و فکری آن استاد ندارد و تنها نویسندگان محترم برای اینکه از این رهگذر یادی از آن بزرگمرد شده باشد آن مطالب را در اختیار ما قرار دادهاند.»