به گزارش خبرنگار جوان آنلاین از اصفهان ،معاونت اجتماعی پلیس اصفهان در یاداشتی می نویسد؛ بعد از اعتياد به موادمخدر و الكل، افرادي را شاهد هستيم كه نسبت به ابزارهاي روز اعتياد پيدا ميكنند و نبود آن وسيله در زندگيشان مانع از انجام فعاليتهايشان ميشود.
اين ابزارها به حدي به سرعت در حال پيشرفت است كه در هر خانوادهاي ديده ميشود. كاربران اغلب در غار تنهايي خود فروميروند و منزوي و تنها ميشوند، اما آنها اين تنهايي و انزوا را به هر رابطه و برقراري تعاملي ترجيح ميدهند.
چنانچه تعاملات اجتماعي و روابط بينفردي در جامعه كاهش پيدا كند، آسيبهاي جدي جامعه را تهديد ميكند. برخي افراد به استفاده از اين ابزارها به حدي وابسته ميشوند كه خود را از جامعه و خانواده دور ميسازند و غافل از آن هستند كه دچار چه آسيبهايي ميشوند. اين آسيبهاي نوپديد منجر ميشود در كشورهاي توسعه يافته افراد از فرصتها و تواناييهاي خود استفاده نكنند، از اين رو ساختارهاي رواني و اجتماعي افراد با مخاطراتي روبهرو ميشود كه ممكن است قابل جبران نباشد. اعتياد به وسايل الكترونيكي جديد درمان قطعي ندارد، بلكه افراد بايد سعي كنند تا استفاده از اين ابزارها را كنترل شده در دست داشته باشند تا از دنياي روز و مدرن عقب نمانند.
اختلال در جامعه
وقتي كه لفظ اعتياد به كار گرفته ميشود، در ذهن همه افراد بلافاصله تداعي اعتيادهايي از جمله اعتياد به الكل، نيكوتين و موادمخدر و قمار تداعي ميشود، اما به واسطه تغييرات جديد در شيوه زندگي و ورود و توسعه ابزارهاي تكنولوژيكي به درون خانوادهها به نظر ميرسد اين تعريف دستخوش تغييراتي شده است.
امروزه هر فردي ميتواند با تلفن همراه خود، تبلت، يارانه شخصي و ابزارهايي از اين دست در خانه، محل كار يا محيطهاي عمومي به دنيايي از اطلاعات دسترسي پيدا كند و اين پديده باعث شده است تعريف اعتياد گستردهتر و شامل مواردي از قبيل اعتياد به گپزني، چترومها و هرزهنگاريها، شرطبندي آنلاين و... شود.
اين پديده امروزه به حدي گسترده شده است كه نظريهپردازان از حوزههاي مختلف رواني، اجتماعي و پزشكي را به خود جلب كرده است و مطالعات روي اين افراد نشان داده اعتياد به ابزارهاي نوين تكنولوژيكي نوين شامل ويژگيهايي از اين دست باشد.
اختلال و بينظمي كه تابع نوعي وسواس در فكر و رفتار افراد بوده است و ميتواند منجر به علائمي از جمله خستگي زودرس، تنهايي و افسردگي شود. اختلال و بينظمي در ساختار رواني افراد الزام رواندرماني را قطعي ميكند. اعتياد به ابزارهاي نوين تكنولوژيكي به عنوان يك شكل رفتاري در سطح جامعه و خانواده خود را نشان ميدهد.
تحقيقاتي كه در اين خصوص صورت گرفته است، نشان ميدهد هرگاه شخص داراي ملاكهايي از قبيل بدخلقي و بيقراري هنگام در دسترس نبودن ابزار مورد استفاده خود شود يا اين ابزارها مسيري را براي فرار از مشكلات جاري زندگي تلقي شود يا استفاده از اين ابزار منتهي به بروز پديده دروغ شود، ميتواند اعتياد شخص به آن ابزار را نام برد.
اعتيادهاي نوپديد
اعتياد اين ابزارها ميتواند علائمي حتي شبيه علائم اعتياد به موادمخدر داشته باشد يعني با استفاده روزافزون از اين ابزارها هر روزه زمان بيشتري را مجبور ميشوند به آن اختصاص دهند، از اين رو اين شبيه همان علامت تحمل در معتادان به موادمخدر است. برخي افراد به محض اينكه از اين ابزارها استفاده نميكنند بيحوصله ميشوند و اضطراب سراغشان ميآيد و شبيه علامت كنارهگيري در معتادان به موادمخدر است يا حتي علاوه بر اين علائم افراد معتاد به
وسايل روز دچار اختلال عاطفي، افسردگي، تندخويي، بدخلقي و... ميشوند و حتي ميتواند از همگسيختگي روابط اجتماعي را به همراه داشته باشد.
در اين آسيبهاي نوپديد از جمله اعتياد به تلفن همراه، اينترنت و ديگر ابزارهاي الكترونيكي بلافاصله بر تعامل اعضاي خانواده اثر منفي ميگذارد و موجب ميشود يك چرخه معيوب در خانواده مستقر شود و هر يك از اعضا هر روز بيش از روز قبل از نظر عاطفي و رواني از هم فاصله بگيرند و منتهي به تنهايي هر يك از آنها شود به عبارتي به نظر ميرسد در ساعتهايي معين همه اعضاي خانواده زير يك سقف جمع ميشوند، اما هر يك به واسطه تلفن همراه ،تبلت، لبتاپ.... به دنياي خارج از چارديواري خود وصل ميشوند و هيچ تعامل مثبتي با هم ندارند و همين موضوع منجر به از دست رفتن حمايت اجتماعي اعضاي خانواده از يكديگر ميشود.
اين ابزارها روابط بين زن و شوهر يا والدين و فرزندان را دچار التهاب و از همگسيختگي ميكند. حتي پژوهشهاي گسترده در مدارس آمريكا نشان داده است برخي معلمان تصور ميكردند كه استفاده از اين ابزارها منجر به اين ميشود كه دانشآموزان تكاليف درسي خود را انجام ندهند در حالي كه به اين نتيجه دست يافتند كه خانوادهها نيز نظارت كافي را نداشتهاند و خود دانشآموزان هم تمايلي به انجام تكاليف نداشتند.
راهكارهاي پيشبردي
به رغم همه عواقب منفي كه از اين ابزارها ذكر شد، رسم بر اين است كه پيشوند اعتياد را براي اين ابزارها به كار ميگيرند اما واقعيت اين است كه وسايل جديد مبتني بر جهان همراه شكل گرفته و در حال پيشروي است. هر فرد به واسطه تلفن همراه خود ميتواند به دنيايي از اطلاعات در فراسوي مرزهاي جغرافيايي خود ارتباط برقرار كند، بنابراين نبايد با برچسب اعتياد به آن، نقش مهم آن را در زندگي امروزي ناديده بگيريم.
ترجيح بر اين است كه آموزش و فرهنگ سازي درست را جايگزين نگاه بدبينانه نسبت به اين ابزار كنيم، اگر اين ابزار متناسب با طبقهبندي سني و آموزش درست در بافت خانوادهها به كار گرفته شود، ميتواند فرصت را براي جامعه در حال توسعه ايجاد كند.
اگر افراد به هر دليلي اين ابزارها را از زندگي خود حذف كنند، در واقع از چرخه توسعه يافتگي كشورهاي صنعتي عقب ميافتند. اگر شعار ما توسعه يافتگي است، بايد مهارتهاي توسعه و مديريت ابزارهاي توسعه را هم به دست بياوريم. اين به اين معناست كه ابزارهاي جديد درصدي از سود خود را به آموزش عمومي اختصاص دهند.
از سوي ديگر اگر پديده قاچاق در اين ميان مورد بررسي قرار گيرد و دستگاههاي متولي اين امر نيز به مسووليتهاي خود درست عمل كنند، به عبارتي پيشگيري هم در بعد فرهنگسازي و آموزش استفاده از اين ابزارهاي مهم در بعد انتظامي است كه بايد مانع ورود ابزارهاي قاچاق به بازار شود.