سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در مواجهه با کوران مستندهای جعلی که تنها گوشهای از حقیقت را به بیننده، نمایش میدهند یا به دلیل عدمدرک درست موضوع مورد بحث، در بیان صحیح ابعاد مطلب، الکن میمانند و در روزگاران قهرمانهای پوشالی و بیهویت «مارول»، خاطرات موتورسیکلت، توانسته با بیانی صحیح و صریح و بدون تعارفات مرسوم، از تمام توانش برای معرفی قهرمانی جدید، اهتمام ورزد؛ قهرمانی که تار و پودش، به رگ و ریشه این سرزمین، پیوند خورده و بدون چشمداشت و با تکیه بر توان خود، توانسته شمایل قهرمانی خود را تا به امروز حفظ کند.
خاطرات موتورسیکلت، یادآور شهامت مردانی است که با تکیه بر مهارتهای اکتسابی و ذاتی خود در موتورسواری در روزگار خوش جوانی، از خیابانهای تهران دل کندند و سر از تپههای اللهاکبر درآوردند. این مستند، همچنین بر آن است که با حفظ صداقت و بدون دخل و تصرف در حرفهای پیرمردانی که به واسطه حال و هوای محل زندگیشان، از تکلّف به دور هستند و بیآلایش به بیان نظرات و حرفهایشان درباره وسوسه موتورسواری با موتورهای جدید در جبهه میگویند، بدون تظاهر و تمارض، به بیان صادقانه احساسات آنها به میهن و مذهب بپردازد. ذکر این نکته در اینجا خالی از لطف نیست که در برخی موارد، برخورد مستندسازان با موضوعات اینچنینی، با غرضورزیهای مرسوم، همراه میشود و نتیجه نهایی، چندان موفقیتی را به همراه ندارد. اما امیرحسین نوروزی و گروهش، توانستهاند با بهره از کلیه ابزارهای موجود در مستندسازی و با مراجعه به افراد مناسب که شاهد عینی اتفاقات، از گذشته تا به امروز بودهاند، با موفقیت از عهده کار تحقیق، تصویربرداری، تولید و کارگردانی برآیند. مستند مورد بحث، ضمن بزرگداشت مقام شامخ شهید دکتر چمران با نمایش گفتگوهای باواسطه و بیواسطه ایشان (که الگوی رفتاری و عملی او میتواند نمونهای مثالزدنی برای کلیه مسئولان باشد) توانسته در معرفی چندین شخصیت تأثیرگذار در رویداد مورد اشاره، به معرفی یکی از قهرمانان آن روزها؛ یعنی جلیل نقاد نیز بهدرستی و شایستگی، بپردازد؛ معرفیای که با تلاش گروه تولید، صرفاً به این ارائه، ختم نمیشود و به برگزاری مسابقهای به نام و جام جلیل نقاد، منتهی میشود. سکانس تماشای مسابقه و پرشهای موتورسواران جوان پیش روی جلیل، در نمایی کلوزآپ، در عین سادگی، یکی از زیباترین برداشتهای این مستند است؛ سکانسی که در کنار بخشهایی از فیلم که مربوط به اصرار دوستان جلیل برای مصاحبه او با عوامل فیلم است و نهایتاً کارگردان را بهدرستی، مجبور به استفاده از دوربین مخفی میکند، به تبیین اندیشه جلیلی منجر میشود که قادر به تکلّم نیست و به شکل اعجابآوری از مرگ دور شده تا برای ما به نمادی زنده و حقیقی از شهامت، تبدیل شود.