سرویس ایران جوان آنلاین: هنوز هم وقتی به عکسهای قدیمی شهرها نگاه میکنیم از روی نمای ساختمانها و معماری آنها میتوانیم بگوییم که کدام شهر ایران است. در اصل نمای ساختمان بیانگر هویت اصلی خود ساختمان، اقلیم شهر و حتی فرهنگ مردم آن منطقه است. به عقیده معماران، نمای یک ساختمان اتصال دهنده هویت داخل، یعنی ساکنان و هویت بیرون، یعنی شهر است. به همین دلیل از گذشتههای دور نماها از اهمیت ویژهای برخوردار بودهاند. موضوعی که متأسفانه طی سالهای اخیر نه تنها به حال خود رها شده است بلکه این اجازه به افراد و بهخصوص بساز و بفروشها داده شده تا نمای ساختمان را به هر شکلی که دوست دارند بسازند. ساخت و سازهایی که علاوه بر بیقواره کردن شهرها و روستاها، هویت و فرهنگ آنها را هم زیر خروارها سنگ و گچ و سیمان مدفون کرده است.
در تمام طول تاریخ، مردم بر اساس باور و اندیشههایی زندگی میکنند که این اعتقادات و تفکرات فرهنگ آنها را شکل میدهند. فرهنگ یکی از عوامل مهم در به وجود آمدن هویت فرد یا جامعه است. بر همین اساس هویت موجب متمایز شدن یک جامعه از جامعه دیگر میشود که این مسئله در هنر بیش از هر جای دیگری خودنمایی میکند. با این تفاسیر میتوان با جرئت گفت که معماری و شهرسازی از جمله هنرها و مباحثی است که میتوان هویت افراد را در آن جستوجو کرد. زیرا هنر معماری همیشه یکی از مهمترین نشانههای انعکاس دهنده فرهنگ و اداب و رسوم یک جامعه به حساب میآید.
هویت شهرها قربانی زرق و برق ساختمانها
کافیست سری به استانها و شهرها و روستاهایشان بزنیم تا صدای کارشناسانی را بشنویم که سالهاست اعتراضشان به خاطر نبود متولی در تصمیمگیری برای نمای عمومی شهر و روستا به گوش کسی نرسیده است. مثلاً «قم»؛ شهری با قدمت بالای مذهبی که امروز نمای رومی، هویت دینی آن را تهدید و شاید بهتر باشد بگوییم در حال از بین بردن است. نبود یک متولی برای حفظ هویت شهری در قم تا آنجا پیش رفت که نمای رومی ساختمانها آنقدر زیاد شد تا به یکی از دغدغههای مهم مراجع و بزرگان حوزه علمیه تبدیل شود تا گسترش این نما در حوزه دین و فرهنگ را مورد انتقاد قرار دهند. بعد از آن با ابلاغ مصوبهای از سوی شهرداری، استفاده از نمای رومی برای ساختمانها ممنوع اعلام شد تا ثابت کند مسئلهای هنری و معمارانه به خاطر اینکه به دست پولدارهای بساز و بفروش سپرده شده است به تصمیم مدیریتی تبدیل شده است.
البته قم مشتی است از خروار. برای اثبات این ادعا همین بس که در حال حاضر ساختمانهای مستطیل شکل و آپارتمانی تمام شهرها و روستاها را تسخیر کردهاند و نمای آنها هم بستگی به مقدار پول سازنده دارد تا شهروندان، هر روز به جای دیدن هویت خودشان، به مقدار سرمایه ساکن ساختمان و فخرفروشیهایش از این طریق پیببرند.
کاشان و اصفهان و یزد و شیراز و بقیه شهرها هم از این بازی مستثنی نیستند و در کمال تأسف باید گفت در این مسیر روستاها بیش از شهرها هویتشان را قربانی نمای ساختمانهای جدید و زرق و برقهای ناشی از آن کردهاند.
در همین رابطه میتوان به سخنان رئیس کمیسیون فنی و عمرانی شورای شهر اردبیل اشاره کرد که چند روز پیش گفته بود: «اعضای شورای شهر در طرحی خواستار شکلگیری کمیته نما در شهرداری اردبیل شدند تا ضمن ارتقای نمای شهری ساماندهی در سیما و منظر شهر اردبیل نیز اتفاق بیفتد.»
حرکتهایی که برای ساماندهی نمای ساختمانها و حفظ هویت شهرها به وجود آمده را میتوان به فال نیک گرفت، اما امروز وضعیت تمام ساختمانها به جایی رسیده که تشکیل کمیته نما برای بررسی کیفی و اظهار نظر در مورد طرح معماری نماهای اصلی و فرعی و تدوین سندی جامع با هدف ارتقای کیفی سیما و منظر شهری در تمام نقاط ایران ضروری است.
با در نظر گرفتن این موضوع که همیشه ساختمانهای اصلی شهر از معماری خاصی بهره میبردند تا به نمادی برای آن منطقه تبدیل شوند امروز هم باید تفکیک نحوه بررسی ساختمانهای عادی در سطح شهر با ساختمانهایی که ویژگی خاص دارند مورد توجه باشد.
عملیاتی شدن طرحها و برنامههایی که هویت شهرها را مد نظر قرار داده و در جهت حفظ و تقویت اصالت شهرسازی و معماری ایرانی – اسلامی پیش میروند، میتواند یکبار دیگر شخصیت شهرها و روستاها را به آنها بازگرداند. اما نباید فراموش کرد که در این مسیر حتماً احیا و حفظ میراث فرهنگی، بازسازی چشماندازهای عمومی، سازماندهی و یکپارچهسازی فرآیند نظارت، آموزش و فرهنگسازی در سطح جامعه و ارتقای کیفی سیما و منظر شهری جزو اولویتهاست.