سرویس جامعه جوان آنلاین: چه وزیر کشاورزی باشد که با دستگیری نزدیکانش و یک روز قبل از استیضاح توسط مجلس، استعفا دهد و رئیسجمهور که با نیشخند به نمایندگان ملت استعفایش را بپذیرد و چه معاونت حملونقل شهرداری تهران که در قفل ترافیک و آلودگی استعفا دهد. روزگذشته خبر رسید که شهردار تهران با استعفای پورسیدآقایی موافقت کرده است. این استعفا و پذیرش آن یعنی پس از همه بلاهایی که بر سر شهروندان تهرانی بر اثر تصمیمهای یکجانبه و غیرکارشناسانه پورسیدآقایی آمده است، حالا او با خیال راحت و بهجای محاکمه و جواب پسدادن، به خانه خواهد رفت! البته اگر بعد از سوختهشدن شهروندان در قطار تبریز - مشهد که اتفاقاً آن زمان هم همین پورسیدآقایی مسئول رجا بود و استعفا داد و سمتی بالاتر در شهرداری تهران گرفت، دو سه روز دیگر هم همین آقای معاون با این عملکرد غیر قابل دفاعش، در جایی دیگر سمتی به سفارش یکی دیگر نگیرد!
نه ترافیک حل شد و نه آلودگی، حالا هم صاحب همه این معضلات استعفا داده است. ترافیک و آلودگی هوا از مهمترین معضلات و مشکلات کلانشهرهاست که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی و سلامت شهروندان تأثیر میگذارد و در این میان شهرداری نیز عهدهدار مسئولیت بسیاری است و شهروندان این انتظار را دارند که شهرداری بتواند در این زمینه کاری انجام دهد نه اینکه با اجرای طرحهای بدون پشتوانه، ناکارآمد و صرفاً درآمدزا شهروندان را در فشار مضاعف قرار دهد. در پایتخت ۱۳ میلیونی معضل ترافیک و آلودگی هوا با اقدامات ابتر شهرداری بهخصوص معاونت حملونقل بر بار این مشکلات افزوده است.
با روی کارآمدن دوره جدید مدیریت شهری همواره حوزه ترافیک باتصمیمات خلقالساعه نه تنها از بار ترافیک و آلودگی هوا نکاسته بلکه بر میزان و پیچیدگی این معضل همیشگی نیز افزوده است. در این میان مسئولان حوزههای تصمیمگیری نه تنها به دورزدن شورای شهر اکتفا نکردند بلکه به انتقاد و توصیههای کارشناسان و صاحبنظران حوزه ترافیک هم بیتوجهی کردهاند. بارها پورسیدآقایی، معاون حملونقل ترافیک شهرداری تهران از تصمیمات سلیقهای خود دفاع کرده و با ارائه آمارهای ساختگی درصدد بوده تا از جایگاه مدیریتی خود به هر قیمتی دفاع کند و در این بین شهروندان و سلامتی آنان فقط قربانی شده است.
ارائه و اجرای انواع طرحهای ترافیک و طرح کاهش در کارنامه این فرد نشان داد که وی نه تنها خود رأی است بلکه به فکر شهر و شهروندان نیز نبوده و نیست. انتقادات شهروندان و صاحبنظران و کارشناسان نیز این مدیر شهری را متنبه نکرده بلکه بر نادیدهگرفتن شهروندان به عنوان صاحبان اصلی منجر شد.
سایه درآمدزایی بر حل ترافیک
نگاه تک بعدی به درآمدزایی به جای حل ریشهای معضل ترافیک در طول دوران مدیریت این شخص سبب شد تا همواره سوژه اول رسانهها در انتقادات قرار گیرد. خبر پذیرش استعفای این مدیر پرحاشیه در حالی رسانهای شده است که پیچیدگی ترافیکی در شهر افزایش یافته است. در حوزه شبکههای حملونقل عمومی این مدیر شهری به جز شوآف رسانهای کار خاصی انجام نداده و بر میزان مشکلات این شبکه نیز افزوده شده است.
در این میان طرحها و ایدههایی همچون فروش ساعتی صندلی اتوبوسها و سهشنبههای بیخودرو فقط حاشیههای اقدمات ترافیکی را پررنگتر کرد.
فرار به جلو با استعفا
استعفای مدیران ناکارآمد پس از آنکه هزینههای بسیار زیادی را به شهر و شهروندان تحمیل کرده، جای تأمل دارد و بدتر از آن پذیرش این اقدام از سوی شهردار تهران است که شعار خود را «تهران شهری برای همه شهروندان» اعلام کرده است. پاسخگو نبودن این مدیر شهری به مردم و نمایندگان آنان در شورای شهر در قبال عملکرد سلیقهای جای بسی تأسف دارد. چگونه است که مدیران از این دست بعد از تحمیل هزینههای بسیار از جیب شهروندان باید با استعفا و خیال راحت از بار مسئولیت خود شانه خالی کنند. در حقیقت کارنامه اینگونه مدیران به حساب شهردار و شورای شهر نوشته خواهد شد و هزینههای پنهان و آشکار معضل ترافیک را پیچیدهتر کرده و کار را برای مدیر جدید در این پست سختتر خواهد کرد. مطالبات شهروندان در حوزه ترافیکی در این دوره مدیریت شهری برجا مانده است. گویا دود این بیتدبیری به چشم همه شهروندان رفته و ترافیک همچنان پابرجاست و آمارهای ساختگی هم مشکلی را حل نکرده است.