کد خبر: 982318
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۱۹
در گفت‌وگوی «جوان» با مستندساز
موضوع مستند «مهدی عراقی را بکش» تاریخ معاصر است، اما کار ما پرتره است. با اینکه ما یک دوره تاریخی از اوایل دهه ۲۰ تا سال ۱۳۵۸ یعنی از نواب تا شهادت آقای عراقی را مرور کردیم، اصلاً به دنبال تاریخ‌نگاری نبودیم
زینب امجدیان
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مستند «مهدی عراقی را بکش» در بخش شهید آوینی این دوره از جشنواره سینما حقیقت که دو روز پیش خاتمه یافت حضور داشت. بخش شهید آوینی شامل فیلم‌هایی می‌شود که موضوع آن‌ها با انقلاب اسلامی، دفاع مقدس یا حوزه مقاومت ارتباط دارد. امسال در این حوزه ۲۹ فیلم از بین ۲۱۰ فیلمی که تقاضای حضور در بخش شهید آوینی را داده بودند، انتخاب شدند. «جوان» با عبدالرضا نعمت‌اللهی کارگردان این مستند گفتگو کرده است.

چه انگیزه‌ای باعث شد به سراغ شخصیتی، چون شهید مهدی عراقی بروید؟
ابتدا قرار بود ما روی یک سوژه دیگر کار کنیم. سیدمصطفی حسینی که پژوهشگر ما بود و مصاحبه‌ها را انجام می‌داد، روی مقاله‌ای درباره مقایسه آیین‌های مذهبی و اندیشه سیاسی شیعه در ایران کار می‌کرد. رشته ایشان تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر است. تحقیق می‌کرد تا ببیند نقاط عطف سنت‌های عزاداری شیعیان کجا بود. یعنی در کدام دوره شکل عزاداری شیعیان دگرگون شد و تغییراتی اساسی کرد. یک نمونه که سراغش رفته بود ماجرای دسته مسجد حاج‌ابوالفضل بود که در روز ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ برگزار شده بود. از این جهت این دسته عزاداری یک نقطه عطف بود که در آن روز دسته عزاداری به تظاهرات سیاسی تبدیل شد. شعارنوشته‌هایی که حمل می‌شود و نظمی که دسته می‌گیرد و شعار‌هایی که سر داده می‌شود و سخنرانی‌هایی که انجام می‌شود تفاوت اساسی با دسته‌های معمول عزاداری داشت. در این مطالعه معلوم می‌شود که شخصیت اصلی و محوری و به عبارتی کارگردان این دسته در آن روز حاج‌مهدی عراقی بود. او بود که آدم‌ها را جمع می‌کرد و به آن‌ها نظم و حرکت می‌داد. صبح ۱۳ خرداد این اتفاق می‌افتد و دسته عزاداری به سمت دانشگاه تهران حرکت می‌کند. آنجا سخنرانی می‌کنند و بعد به سمت خیابان کاخ حرکت می‌کنند.

حرکت این دسته مقدمه‌ای برای سخنرانی معروف امام خمینی (ره) در قم می‌شود که در واکنش به اتفاقات فیضیه ایراد و منجر به دستگیری حضرت امام می‌شود. این‌ها دسته را صبح راه می‌اندازند و بعد حاج‌مهدی عراقی خودش را به قم می‌رساند و مقدمات سخنرانی امام را تدارک می‌بیند. همه تدارکات و تنظیمات آن سخنرانی و برگزاری مراسم و حتی ضبط و انتشار نوار سخنرانی کار ایشان بود. در واقع حاج‌مهدی آدم اجرایی امام است. ما حاج‌مهدی را اولین بار آنجا می‌بینیم که همچنین شخصیت پهلوانی هم دارد. مطالعات ما که بیشتر شد تصمیم گرفتیم درباره ایشان فیلم بسازیم. ابتدا فکر می‌کردیم که شاید قبل از ما کاری درمورد ایشان انجام گرفته باشد، اما وقتی بررسی کردیم، دیدیم چند کتاب و ویژه‌نامه در مورد ایشان منتشر شده، اما فیلم ساخته نشده است. دست به کار شدیم و نتیجه همان چیزی شد که در این جشنواره حقیقت به نمایش درآمد.

درباره ویژگی‌های فنی و تکنیکی مستند بگویید. چه سبک و شیوه‌ای را در ساخت مستند انتخاب کردید؟
کار ما گفت‌وگومحور بود. تصمیم گرفتیم به صورت خاطرات شفاهی باشد. دوستان شهید عراقی، اعضای خانواده و همراهان ایشان در دوره‌های مختلف زندگی و مبارزاتی از نیرو‌های مبارز و مذهبی تا اعضای سازمان مجاهدین و همه همراهان ایشان آنچه را تعریف کردند ما روایت کردیم. همه کسانی که سراغ‌شان رفتیم شاهد دست اول بودند و خاطرات خودشان را از آقای عراقی برای ما تعریف کردند که تعدادشان هم زیاد بود. فیلم را به چهار فصل تقسیم کردیم که هر فصل یک بخش از زندگی ایشان را روایت می‌کند. هر کدام از این راویان، خاطرات خودشان را از آن فصل زندگی ایشان بیان کردند. در مجموع از حدود ۳۰ نفر مصاحبه گرفته شد. هیچ کدام از مصاحبه‌ها هم آرشیوی نیست و همه آن‌ها تولیدی خودمان است. در حقیقت باید بگویم که یک جامعیت و گستردگی در خود حاج‌مهدی عراقی هست و ما سعی کردیم فارغ از گرایش‌های سیاسی دیروز و امروز به سراغ این افراد برویم و از آن‌ها بخواهیم از مهدی عراقی برای ما بگویند.

منابع تصویری مستند مثل عکس و فیلم از شهید عراقی را چگونه تهیه کردید؟
شاید حدود ۹۰ درصد مستند ما تولیدی است. اساس کار ما گفتگو است. چون مستند، نریشن ندارد. خود افراد روایت کرده‌اند، صحبت‌هایشان به هم دوخته شده و پیش می‌رود. آن بخشی هم که از آرشیو استفاده شده، عکس است. البته یک مجموعه آرشیو از خود حاج‌مهدی عراقی وجود دارد که خیلی باارزش است اگرچه زیاد نیست. درباره آقای عراقی تصویر و فیلم خیلی کم است. ما هم تصمیم گرفتیم که کلاًَ از فیلم استفاده نکنیم. ما فقط در تیتراژ مستند آن‌هم خیلی کوتاه در حد ۱۰، ۱۵ ثانیه از فیلم استفاده کردیم.

نریشن چقدر در مستندسازی اهمیت دارد؟‌
نمی‌توان گفت استفاده از نریشن در مستند خوب است یا بد. باید دید در کاری که قرار است تولید کنیم، نریشن می‌نشیند یا نه؟ چون ما در مستند از خاطرات شفاهی بهره بردیم به نظرمان رسید که روایت خود این افراد، کفایت می‌کند و برای اتصال قطعات نیاز به استفاده از نریشن نیست. خود صحبت‌های راویان مانند زنجیر به هم متصل می‌شد. از این رو ما نیازی به نریشن نداشتیم.

این مستند را در چه ژانری می‌توان دسته‌بندی کرد؟
موضوع مستند «مهدی عراقی را بکش» تاریخ معاصر است، اما کار ما پرتره است. با اینکه ما یک دوره تاریخی از اوایل دهه ۲۰ تا سال ۱۳۵۸ یعنی از نواب تا شهادت آقای عراقی را مرور کردیم، اصلاً به دنبال تاریخ‌نگاری نبودیم. ما یک فردی را مد نظر داشتیم و می‌خواستیم در مورد آن فرد فیلم بسازیم و به ناچار یک سیر تاریخی را ذیل آن تعریف کردیم. من فکر می‌کنم اگر به عنوان یک پرتره به آن نگاه کنیم بهترین آدرس این فیلم خواهد بود. البته کسانی که درحوزه تاریخ معاصر فعالیت می‌کنند، این مستند می‌تواند برایشان جذاب باشد و می‌توانند مخاطب جدی این فیلمنامه باشند.

چقدر در تولید یک مستند متفاوت خلاقیت داشتید یعنی ما شاهد نوآوری خاصی در تولید و تدوین مستند هستیم؟
کار ما خیلی کلاسیک است. سعی کردیم از قواعد کلاسیک در تدوین و روایت استفاده کنیم. روایت ما کاملاً خطی است و تدوین ما هم کلاسیک است. اینکه بخواهیم بگوییم، نوآوری و خلاقیت و پیشنهاد جدیدی در فرم یا تدوین یا کارگردانی داشتیم، نه اینطور نیست. نوآوری نداشتیم، اما سعی کردیم یک روایت پر از جزئیات دقیق و تا جایی که امکان‌پذیر بود جذاب داشته باشیم. با توجه به نبودن آرشیو غنی درباره ایشان، کار ما سخت‌تر شده بود. ما در این مستند بیشتر خاطرات آدم‌ها را می‌شنویم و در ذهن‌مان تصویرسازی می‌کنیم.

از موسیقی هم استفاده کردید؟
بله از موسیقی استفاده کردیم و در حقیقت موسیقی مستند ما اورجینال است. موسیقی کار را آقای هدایت احمدزاده که جوان باانگیزه و مستعدی است، ساخته و خوانده و آهنگ آن ازجمله کار‌های اول ایشان است. یک فضای تلفیقی در موسیقی حاکم بود. ایده ما در موسیقی این بود که می‌خواستیم روح پهلوانی و لوطی‌گری حاج‌مهدی عراقی را نشان بدهد. با اینکه موسیقی خیلی خلوتی است، اما در فضاسازی کار خیلی به ما کمک کرد. ما یک‌سری از قطعات‌مان ساز‌هایی است که از تنبک استفاده شده و قطعات دیگر ما از پیانو استفاده شده و قطعات خلوتی است و خیلی به فضاسازی کار ما کمک کرده است. بازخورد‌هایی هم که در این خصوص گرفتیم، مثبت بود.

کار تدوین در مستند شما چه جایگاهی دارد؟
چون مصاحبه‌هایی که انجام دادیم خیلی مفصل بود یعنی نزدیک ۴۲ ساعت ما گفت‌وگوی خام درباره حاج‌مهدی داشتیم. از ماجرای نواب شروع شده بود تا سال ۵۸ که دوره‌ای تقریباً طولانی بود لذا تعداد و حجم مصاحبه‌شونده‌ها زیاد بود. برای همین در مرحله تدوین کار ما سخت بود. از طرفی تصمیم گرفته بودیم که نریشن هم نداشته باشیم. آرشیو غنی هم در دسترس نبود، یعنی اصلاً وجود نداشت تا برای جذابیت بیشتر مستند در بخش تدوین مورد استفاده قرار بگیرد، لذا کار تدوین سخت‌تر شد. برای همین کار تدوین مستند، شش ماه طول کشید. با این شرایطی که برشمردم، تدوین اساسی‌ترین اتفاقی است که می‌تواند سرنوشت فیلم ما را رقم بزند. فیلم ما در بخش فیلم‌های ایرانی بلندترین فیلم جشنواره امسال است. این مزیت یا نقص نیست، اما من خودم نگران بودم زمان طولانی فیلم، برای تماشاگر خسته‌کننده باشد، اما بازخورد‌هایی که بعد از پخش مستند تاکنون گرفتیم نشان می‌دهد که فیلم برای تماشاگر خسته‌کننده نبود.

ساخت مستند چقدر طول کشید؟
ما کار تولید مستند را از تیر ماه ۹۷ شروع کردیم و شهریور امسال به پایان رسید. یعنی از تولید تا تدوین یک سال و سه ماه تقریباً طول کشید.

چطور شد عنوان مستند را «مهدی عراقی را بکش» انتخاب کردید؟
عنوان را آقای بهروز افخمی به ما پیشنهاد داد. آقای افخمی قرار بود در مورد شهید عراقی فیلم بسازد، مقدماتی را آماده کرده بود، اما در مرحله تحقیق متوقف شد. یکی از کسانی که با او گفتگو کردیم همین آقای افخمی بود. نام مستند را وی به ما پیشنهاد کرد. در تیتراژ هم به نام ایشان اشاره کردیم. البته ما یک مجموعه تلویزیونی هم از این مستند ساختیم که آن را به نام دیگری ارائه کردیم. احساس کردیم عنوانی که برای مستند انتخاب شد، شاید برای تلویزیون مناسب نباشد لذا عنوان را تغییر دادیم. مجموعه تلویزیونی ساخته شده شامل چهار قسمت است. یعنی همان چهار فصلی که در نسخه سینمایی است. منتها در نسخه تلویزیونی هر قسمت حدود ۴۰ دقیقه است که در مجموع ۱۶۰ دقیقه می‌شود، اما نسخه سینمایی آن ۱۰۴ دقیقه است.

چه چیزی بیننده را وادار می‌کند که تا پایان مستند را تماشا کند؟
ما از ابتدای فیلم در مورد کسی صحبت می‌کنیم و می‌خواهیم فردی را معرفی کنیم و تصویری از او در ذهن بیننده ترسیم کنیم که آدمی دوست‌داشتنی است و خاطرات جذاب و شیرینی دارد لذا ما با او همذات‌پنداری می‌کنیم. آدم خوشایندی است، اما از همان ابتدا این عنوان بالای سرش است که این فرد را بکش! یعنی در نهایت یک دستوری از جایی می‌رسد که می‌گوید این (مهدی عراقی) را حذف کن. یعنی شما از یک طرف هر لحظه بیش از قبل با یک آدم دوست‌داشتنی آشنا می‌شوید، از طرف دیگر هر چه به این شخصیت نزدیک‌تر می‌شوید در واقع دارید به کشته شدنش هم نزدیک‌تر می‌شوید. یعنی هرچه فیلم به پایان خود نزدیک می‌شود دلبستگی شما به قهرمان فیلم بیشتر می‌شود، اما به لحظاتی می‌رسید که شهادت او هم رقم می‌خورد. این تضاد می‌تواند جذاب باشد و بیننده را با خود همراه سازد. مسئله دیگر اینکه ما پایان فیلم را با طرح نوعی سؤال تمام می‌کنیم. می‌دانیم که عوامل گروه فرقان حاج‌مهدی عراقی را به شهادت رساندند، اما این گروه را چه کسی هدایت می‌کرد؟ چطور به این نتیجه رسیدند که باید این ترور‌ها را انجام دهند. ترور‌هایی که به‌دست این گروه انجام شد، از جهت شخصیت‌هایی که انتخاب کرده بودند، بسیار مهم بودند. به نظر می‌رسد خیلی سنجیده و حساب‌شده انجام می‌گرفت. یعنی ستون‌ها و پایه‌های انقلاب را می‌زدند. شهید مطهری، شهید مفتح، شهید مهدی عراقی و سپهبد قرنی را می‌زنند و شهید می‌کنند، این ترور‌ها خیلی هوشمندانه است. به راحتی نمی‌شود از کنار این‌ها گذشت. این عنوان که می‌گوید مهدی عراقی را بکش در ذهن چنین تصور می‌شود که انگار کسی است که دستور می‌دهد مهدی عراقی را بکش. مخاطب با خود می‌اندیشد این گروه فرقان از کجا آمده و چرا این آدم‌ها را حذف می‌کند. این ایده و طرح سؤال پایانی به همراهی مخاطب کمک می‌کند.

وقتی به زندگی بسیاری از شخصیت‌های دینی و انقلابی نگاه می‌کنیم، این نکته به نظر می‌آید که فراز و نشیب زندگی آن‌ها مستعد ساخت و تولید آثار هنری فاخر و ماندگار است. چقدر موافق با این نظر هستید که باید بیش از پیش به ساخت چنین فیلم‌هایی پرداخته شود؟
ما خیلی به این گونه فیلم‌ها نیاز داریم. در سال‌های اخیر گرایش‌هایی به سمت تاریخ معاصر دیده می‌شود که نشان می‌دهد یک تشنگی درباره دانستن تاریخ معاصر و به خصوص تاریخ انقلاب در میان مردم وجود دارد و همین که این فیلم‌ها در حال ساخت هستند نشان می‌دهد که اتفاق خوبی دارد می‌افتد. من فکر می‌کنم برای مخاطب سینما و تلویزیون شناساندن این شخصیت‌ها مهم‌تر از مرور تاریخ است. فکر می‌کنم چیزی که از مستند ما در ذهن مخاطب می‌ماند این نیست که شهید عراقی چطور از پس این مجادلات زندان برآمد و چرا تصمیم به ترور منصور گرفت. این‌ها برای تماشاگر مهم نیست، این‌ها برای پژوهشگران مهم است. آنچه می‌تواند برای تماشاگران مهم باشد آن حسی است که مهدی عراقی دارد و روحی که در ارتباط با امام در وجود او هست، مهم است. یک سری تصویر در ذهن‌ها به یاد می‌ماند و آن می‌تواند محرک باشد و به نظر می‌رسد به جز کار تاریخ و تاریخ‌نگاری نزدیک شدن به خود شخصیت‌های افراد و انگیزه‌های شخصی‌شان خیلی راهگشاست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار