کد خبر: 985426
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۸ - ۰۳:۴۴
چرا دانش و تکنولوژی آرامش را از ما سلب کرده است؟
بعضی آدم‌ها پیش از اینکه اتفاقی بیفتد به استقبال مشکل می‌روند. شاید برای شما هم پیش آمده باشد. فرض کنید دو روز دیگر موعد پاس شدن چک‌تان است، اما شما با وجود اطمینان از گرفتن حقوق، مدام نگران هستید که اگر پاس نشود، اگر حسابم پر نشود و ده‌ها و صد‌ها اگر دیگر که هنوز رخ نداده شما را نگران می‌کند
مهسا مهاجر
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین:‌ بعضی‌ها می‌گویند اگر به خدا اعتماد می‌کنیم پس چرا باز هم دچار بلا و طوفان می‌شویم؟ در پاسخ به آنان باید گفت خداوند هیچ‌گاه نگفته طوفان در زندگی نخواهیم داشت، ولی گفته است در دل طوفان به ما آرامش می‌دهد. اگر در همه حال این ایمان تقویت شود و اعتماد‌ها به خداوند فزونی یابد، آمار بیماری‌های روحی روانی، افسردگی و بسیاری دیگر از آمار‌های اندوهناکی که حاصل نگرانی‌های بیهوده ماست کم می‌شود و سکته‌های قلبی و مغزی که در اثر نگرانی‌های بزرگ رخ می‌دهد نیز به شدت کاهش خواهد یافت.

زندگی بشر هر چه پیشرفته‌تر و شلوغ‌تر می‌شود و هر چه ساخته‌های دست بشر تکامل می‌یابد نگرانی آدم‌ها نیز افزون‌تر می‌شود. علم در جهت یاری به انسان در حال گسترش با یک سرعت فزاینده است. شما از خانه خود می‌توانید به بسیاری از علوم دسترسی پیدا کنید و پاسخ تمام پرسش‌های خود را بیابید. ما آدم‌ها هر چه مسلح به ماشین‌های انسان‌ساز می‌شویم، نگرانی‌هایمان بیشتر می‌شود. فکرش را بکنید یکی از نگرانی‌های امروز، تصادف با وسایل نقلیه است. قدیم شاید نهایت نگرانی، برای مردن اسب‌های درشکه یا در رفتن چرخ‌هایش میان جاده بود، اما حالا آمار سالانه مرگ و میر بر اثر سانحه تصادف وحشتناک است. نه اینکه علم و تکنولوژی بد باشد، اما در مقابل آسودگی‌ای که می‌بخشد نگرانی به انسان تزریق می‌کند. شما خودرو را برای راحتی در جابه‌جایی و سفر می‌خرید، اما ناخودآگاه حجم عظیمی از نگرانی‌ها را به جان میخرید. ترس و نگرانی مداوم از تصادف، تمام شدن بنزین در میانه راه، سرقت خودرو، اینکه از قیمت بیفتد یا خالی بر آن بنشیند و هزار شاید دیگر که یک ترس همیشگی نصیبتان می‌کند.

یکی دیگر از نگرانی‌های مردم در زمان بارداری است. این دوره ۹ ماهه می‌تواند شیرین‌ترین و در عین حال طبیعی‌ترین دوره زندگی باشد، اما امروزه بانوان از روزی که متوجه بارداری می‌شوند یک نگرانی همراه جنین در خود پرورش می‌دهند که هر چه به زایمان نزدیک می‌شود نگرانی و ترس هم بزرگ‌تر می‌شود. سیستم‌های پیچیده غربالگری و تأکید زیاد پزشک، نگرانمان می‌کند که مبادا جنین مبتلا به هزار و یک درد عجیب و غریب باشد. غربال می‌شویم که مطمئن شویم همه چیز خوب است و از سلامتی مسافر کوچکمان با‌خبر شویم، اما هر بار حجم زیادی از نگرانی را به درون خود می‌بلعیم و مدام منتظر یک رخداد هستیم. مدام از خونریزی یا زایمان زودرس می‌ترسیم. اکنون دانش‌مان بیشتر است، اما ترس‌مان بزرگتر! همین ترس و نگرانی را به جنین منتقل می‌کنیم و از همان بدو تولد او را ناآرام و پر از ترس‌های پنهان می‌کنیم. یا پزشک برایتان آزمایش تجویز می‌کند تا مطمئن شود علائمی که از درد معده خود گفتید خطرناک نباشد. به همین دلیل برایتان چک‌آپ کامل می‌نویسد. وقتی می‌فهمید که برایتان آزمایش سرطان نوشته پس می‌افتید و آرزو می‌کنید که‌ای کاش نزد پزشک نمی‌رفتید و در بی‌خبری می‌ماندید. یکی از این ابزار‌های نگرانی تلفن همراه است. فلسفه اختراع این وسیله چه بود؟ که ارتباطات رشد کند و ما از نگرانی‌های حاصل از بی‌خبری خلاص شویم، ولی آیا خلاص شدیم؟ نه! حالا می‌توانیم با یک تماس از کل دنیا با خبر شویم، اما نگران‌تریم. قدیم کسی نگران نمی‌شد، چون به روال ارتباط سنتی عادت کرده بود، اما حالا این گوشی‌های همراه که هر روز به امکاناتشان افزوده می‌شود شده بلای جان. اگر جواب ندهد نگران می‌شویم، اگر در دسترس نباشد بیشتر حرص می‌خوریم، چون می‌دانیم دیگر همه جا آنتن همراه است. ما به جای اینکه گوشی را به‌عنوان خبر‌رسان استفاده کنیم تبدیل به یک نیروی نفوذی کردیم تا آمار بقیه را برای ما بگیرد. مدام شک می‌کنیم و حالا که کمتر در بی‌خبری می‌مانیم بیشتر در معرض خیانت واقع می‌شویم، زیرا گوشی‌ها دروغگو‌های خوبی هستند و تو هیچ وقت نمی‌دانی صاحب گوشی واقعاً کجاست. همین دلایل کوچک برای نگرانی‌های مداوم کافی است. اگر نوجوان باشد نگران شبکه‌های اجتماعی هستید، اگر کودک دارید نگران استفاده زیاد از گوشی برای آسیب به چشم‌هایش هستید، اگر بزرگسال باشد.

می‌بینید؟ نگرانی‌ها هر روز بزرگ‌تر می‌شوند و ما ناگزیریم به تن دادن. تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم آموزش راه‌های مقابله با این نگرانی‌هاست. باید یاد بگیریم با این مونس‌های همیشگی کنار بیاییم. اگر بخواهیم به تمام نگرانی‌ها تن بدهیم چیزی از روح و جسم‌مان نمی‌ماند.

بعضی آدم‌ها همیشه نگرانند و انگیزه برای موفق شدن ندارند. آن‌ها معتقدند سرنوشت‌شان از قبل تعیین شده و زندگی یک جبر است. حالا با این تفکر چگونه می‌توانند به رشد و مسیر رو به جلو فکر کنند؟ این آدم‌ها به راحتی دست از تلاش برمی‌دارند. آن‌ها موفقیت را در انحصار عده‌ای خاص می‌دانند و خودشان را بدشانس می‌پندارند، پس منتظر می‌مانند تا جبر بر آن‌ها مستولی شود. عده‌ای هم زیاد‌تر از معمول تصمیم می‌گیرند و مدام مسیر عوض می‌کنند. این‌ها همان‌هایی هستند که اصطلاحاً از این شاخه به آن شاخه می‌پرند و فاز عوض می‌کنند. در چنین شرایطی مغز دچار سردرگمی می‌شود و به همین دلیل آدم‌هایی با این خصیصه اغلب به موفقیت نمی‌رسند.

بعضی آدم‌ها پیش از اینکه اتفاقی بیفتد به استقبال مشکل می‌روند. شاید برای شما هم پیش آمده باشد. فرض کنید دو روز دیگر موعد پاس شدن چک‌تان است، اما شما با وجود اطمینان از گرفتن حقوق، مدام نگران هستید که اگر پاس نشود، اگر حسابم پر نشود. یا اگر مهمانی خراب شود، اگر آنفلوآنزا بگیرم. ده‌ها و صد‌ها اگر دیگر که هنوز رخ نداده شما را نگران می‌کند. بخش عمده‌ای از این نگرانی‌ها حاصل ایمان نداشتن است. یکی از زیباترین عبارات در این زمینه «حسبناالله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر» است. یعنی خدا بهترین وکیل برای بنده خودش است. یعنی وقتی هر روز به خدا می‌گویید تو وکیل من هستی نباید مدام غصه بخورید و نگران نتیجه باشید. مگر سراغ وکیل نمی‌روید که بهتر از شما بداند و آگاه‌تر از شما عمل کند، پس چرا با وجود داشتن بهترین وکیل همیشه نگران هستید؟ همیشه دنبال نقاط کور یا منفی در زندگی هستید؟ چرا نگرانی‌ها و ترس‌ها شما را از دیدن نیمه پر لیوان برحذر می‌دارد؟ اصلاً بعضی نگرانی‌ها جایگاهی ندارد. وقتی نمی‌شود شرایط را تغییر داد نگرانی در آن رابطه بیهوده است. جول اوستین می‌گوید آنقدر در مورد موضوعات مختلف که اطلاعات و آگاهی کامل ندارید، نگران نباشید و سعی کنید همه چیز را به خدا بسپارید. او معتقد است که خدای ما از مشکلات ما بزرگ‌تر است، پس جای هیچ نگرانی نیست. امروز یک هدیه از طرف خداوند است. اگر مدام نگران باشیم، امروز را به پای فردای نیامده می‌سوزانیم. همیشه در جهنم نگرانی و ترس‌هایمان می‌مانیم.

بعد از این هر چیزی که شما را می‌رنجاند یا ذهن‌تان را می‌آشوبد به خداوند بسپارید. قول می‌دهم اگر به یک نیروی قوی و کاربلد اعتماد کنید و خود را در آغوش خداوند رها کنید در بدترین شرایط هم آرامش درون خواهید داشت و در تاریک‌ترین لحظات عمر هم امید را برای لحظه‌ای از دست نخواهید داد. نگرانی‌ها زاییده ذهن بشر هستند و ما ناگزیر از رؤیارویی با آن‌ها هستیم. کار ما این است که از ترس‌ها و نگرانی‌ها به آغوش امن خداوند پناه ببریم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار