سرویس حوادث جوان آنلاین: ۱۴۷نفر از جان باختگان حادثه ایرانی و از ۳۲قربانی دیگر ۱۱نفر تبعه اوکراین، ۱۰نفر تبعه افغانستان و شش نفر کانادا، چهار نفر سوئد و یک نفر هم انگلیسی بودند. هر چند علت اولیه حادثه آتشسوزی موتور هواپیما اعلام شد، اما مرکز اطلاع رسانی وزارت راه و شهرسازی با تعدیل خبر اولیه خود اعلام کرد که علت اصلی حادثه در کمیسیون بررسی سوانح هواپیمایی کشور بررسی خواهد شد. علیالقاصیمهر، دادستان تهران از کشف هر دو جعبه سیاه هواپیما و انجام تحقیقات در این باره خبر داده است.
به گزارش جوان، حوالی ساعت۶:۳۰ صبح روز گذشته ساکنان شهرک لاله شاهدشهر در حاشیه تهران با شنیدن صدای مهیبی در آسمان سرهایشان را به اطراف چرخانده و با دیدن هواپیمایی که در حال سقوط بود در حیرت فرو رفتند. آنها لحظاتی بعد با شنیدن صدای مهیب انفجار خود را به محل سقوط هواپپما رساندند. در اولین واکنش آنها متوجه شدند که بخت با ساکنان محل یار بوده که پرنده آهنی در ساختمانهای مسکونی سقوط نکرده است.
لحظاتی بعد از حادثه تیمهای گسترده امداد و نیروهای پلیس در محل که پارک بزرگی بود حاضر شدند و زیر نظر قاضی محمدشهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران شروع به امدادرسانی کردند. تلاش امدادگران در اولین گام بر جمعآوری اجساد تکهتکه شده مسافران متمرکز شد. محمد تقیزاده، معاون عمرانی استانداری تهران اعلام کرد: که ۹نفر از قربانیان خدمه هواپیما و بقیه مسافران هواپیما بودند. وی ادامه داد: در مجموع ۷۰نفر مرد، ۸۱زن، ۱۵بچه و یکنوزاد جان باختند. دانشگاه شریف هم اعلام کرده است که ۱۳نفر از قربانیان حادثه از دانشجویان این دانشگاه بودند.
تأخیر یک ساعته
هواپیما قرار بود ساعت ۵:۱۵ پرواز کند که با تأخیر یکساعته ساعت۶:۱۲ پرواز کردهبود که علت تأخیر اعلام نشده است. حسن رضاییفر، رئیس کمیسیون بررسی سوانح هوایی سازمان هواپیمایی هم اعلام کرد که خلبان هیچ تماسی با برج کنترل فرودگاه نداشته و اعلام وضعیت اضطراری هم نکرده بود.
خبرنگا جوان در محل حادثه
ساعت ۱۰صبح روز چهارشنبه است و چند ساعتی از سقوط مرگبار هواپیما گذشته است، اما هنوز ترس و لرز در چهره بعضی از ساکنان و مخصوصاً خردسالان شهرک لاله در شاهد شهر شهرستان شهریار دیدهمیشود. محل حادثه دقیقاً در ۱۰۰ متری میدان لاله داخل پارک بزرگی است که الان تعدادی وسایل سوخته شده بازی در آن مشاهده میشود. در اطراف میدان لاله تعداد زیادی خودروهای یگان ویژه پلیس، کلانتری، راهنمایی و رانندگی، اورژانس، هلال احمر و خودروهای شخصی پارک هستند. مأموران پلیس کنترل محل را در دست دارند و همه چیز را زیر ذرهبین قرار دادهاند. از طرفی افراد زیادی هم از اطراف برای تماشای محل سقوط هواپیما در اطراف میدان تجمع کردهاند، مأموران یگان ویژه به کسی اجازه عبور به پارک و خیابانهای اطراف آن را نمیدهند، اما عدهای اصرار دارند، به طوریکه فرمانده میدان مجبور میشود با بلندگو از مردم بخواهد محل را ترک کنند هر چند که این درخواست هم فایدهای ندارد. در گوشهای از میدان لاله چند زن و مرد در حالی که اشک میریزند و ناله در فراق از دست دادن عزیزانشان سر میدهند، نشستهاند.
دخترم دکتری میخواند
قبل از اینکه به محل سقوط هواپیما بروم به سراغ خانواده داغدیده رفتم و به آنها این مصیبت بزرگ را تسلیت گفتم. از گفتههای اطرافیان متوجه شدم که آنها از بستگان تازه عروسی هستند که در این حادثه به کام مرگ رفتهاست. مادر تازه عروس که سردر گریبان داشت و گریه امانش نمیداد با صدای آرامی و آمیخته با گریه تسلیت و ابراز همدردی مرا جواب داد. این مادر داغدیده گفت: سه فرزند داشتم، دو دختر و یکپسر که این دختر بزرگم بود و ۲۹سال سن داشت. یکسال و نیم پیش همراه شوهرش برای ادامه تحصیل به کشور کانادا رفتند و در آنجا در مقطع دکتری در رشته ام بیای مشغول تحصیل شدند. او آنقدر ما را دوست داشت که دوری دیدن ما برای او سخت بود و به همین خاطر شهریور ماه به ایران آمد و دوباره به کانادا رفت تا اینکه دوباره چند روز قبل به ایران آمد تا ما را ببیند. الان برای من سخت است که قبول کنم دختر بزرگم را در این حادثه از دست دادهام، چون چند ساعت قبل او هنوز در آغوشم بود و او را در فرودگاه بدرقه کردم.
برادرم هنوز در کانادا منتظر همسرش است
خواهر شوهر تازهعروس هم به خبرنگار ما میگوید: برادرم همراه همسرش در کانادا درس میخواندند. عروسمان چند روز قبل برای دیدن خانوادهاش به ایران آمد و امروز صبح سوار هواپیما شد تا در کیف اوکراین راهی کانادا شود، اما متأسفانه هواپیما پس از تأخیر یکساعته در همان دقایق اول پرواز سقوط و ما را عزادار کرد. وی در پایان گفت: برادرم الان در کانادا منتظر همسرش است و خبر ندارد که همسرش فوت کرده است.
پارکی که قتلگاه مسافران هواپیما شده بود
پس از گفتگو با این خانواده به طرف محل حادثه رفتم و با نشان دادن کارت خبرنگاریام اجازه ورود به خیابان ورزش در ضلعغربی پارک شدم. بوی سوختگی و دود از همان ابتدای خیابان به مشام میرسید. هواپیما درست در امتداد همین خیابان که از شمال به جنوب امتداد دارد داخل پارک در ۵۰متری خانه مسکونی سقوط کردهبود. همان ابتدای خیابان آثار خون و تکههای بقایای اجساد که پس از سقوط هواپیما از داخل پارک به اطراف پرتاب شده بود به چشم میخورد و بوی خون هم مشام را آزار میداد. به سختی میشد داخل خیابان حرکت کرد و از روی لکههای خون و بقایایی ریز اجساد مسافران رد نشوی. هنوز آثار بقایای جسد روی دیوار پارک و اطراف آن مشاهده میشد. صحنه دلخراش و غم انگیزی نمایان بود. حدود سهمتری که داخل خیابان ورزش میروی به در ورودی پارک میرسی که در ضلعغربی آن دیگر خبری از خانه مسکونی نیست و به بیابان میرسی. داخل خیابان تعداد زیادی مأموران یگان ویژه با موتور سیکلتهای خاص خود به صف شدهاند و تعدادی از آنها هم در حال گشت زنی هستند. در کنار آنها خودروهای اورژانس، هلال احمر و پلیس محل حضور دارند. وقتی از در ورودی پارک وارد پارک میشوی تازه به عمق فاجعه پی میبری. درختان و درختچههای داخل پارک سوختهاند و روی بعضی از شاخههای درختان هم آثار بقایای اجساد دیده میشود. بعضی از وسایل بازی کودکان از زمین کنده شده و نیمهسوخته در آنجا رها شده است. روی زمین پر است از لباسهای پاره پاره و چمدانهای تکه تکه شده و بقایای ریز جسد که به ناچار باید از روی آنها عبور کنی. در کنار تکههای لباسهای باقی مانده عکسهایی هم از زن و شوهر و بچههای خردسال و عروسکهای کوچک دیده میشود که از مسافران باقی مانده است. امدادگران و افراد دیگری داخل پارک با وسایل خاص در حال جمع آوری بقایای اجساد هستند. کمی آن طرفتر در ضلع غربی پارک دو زمین بزرگ دیوارکشی شده است که داخل آن امدادگران و نیروهای پلیس زیادی در حال جستوجو هستند. آنطور که شاهدان میگویند هواپیما از ابتدای ضلع شمال پارک سقوط میکند و به طرف جنوب کشیده میشود و در نهایت پس از عبور از پارک وارد زمینهای جنوبی شده و در آنجا به شدت منفجر میشود و اجساد به بیرون پرتاب میشوند. به همین دلیل هنوز هم پس از چند ساعت از حادثه امدادگران زیادی در حالی که کیسههای مخصوصی همراه دارند در حال جمع آوری بقایای اجساد هستند.
در گوشه دیگر محل سقوط هواپیما، لودر بزرگی از دقایقی قبل در حال خاکبرداری است که گفته میشود بقایای باقیمانده از وسایل مسافران را پس از بارگیری در کامیونی به مکانی امنی منتقل کند.
میخواهم قتلگاه پسرم را ببینم
در حالی که امدادگران مشغول جستوجو هستند صدای فریادهای مرد میانسالی به گوش میرسد که همراه سه زن دیگر قصد دارد وارد محل حادثه شود. مرد میانسال با زن جوان دیگری که زیر بغل زن میانسالی را گرفته است و دختر جوانی هم پشت سر آنها است که میخواهند چهار نفری وارد خیابان ورزش شوند، اما مأموران مانع ورود آنها میشوند که مرد میانسال فریاد میزند میخواهم قتلگاه پسرم را از نزدیک ببینم. به هرحال آنها وارد خیابان میشوند. زن میانسال که با گریه مدام پسرش را صدا میزند به در ورودی پارک تکیه میدهد و از دور نظارگر تکه پارههای پرنده آهنین و باقی مانده وسایل مسافران میشود. با صدای پر از اندوه و غم میگوید اینجا فرزندم کشته شد. مادر داغدیده به خبرنگار ما میگوید: پسر ۲۷سالهام را مثل دسته گل برای تحصیل راهی کانادا کردم، اما الان تکههای جسد او را باید تحویل بگیرم. سهسال قبل به کانادا رفت و در رشته مکانیک شروع به تحصیل کرد. صبح زود پس از اینکه نماز خواندم او را در آغوش گرفتم و از من خداحافظی کرد و همراه پدرش راهی فرودگاه شد. پدرش تا لحظه پرواز در فرودگاه بود، اما وقتی به خانه برگشت تازه فهمیدیم که هواپیما سقوط کرده است.
حرفهای سرایدار پارک
پس از این گفتگو با مادر پسر فوت شده، یکی از اهالی شهرک سرایدار پارک را که لحظه حادثه با چشمان خود از نزدیک سقوط هواپیما را دیده بود، معرفی کرد. مرد جوان میگوید: صبح زود بود از خواب بیدار شده بودم و در حال خوردن صبحانه بودم که ناگهان صدای لرزهای مثل زمین لرزه مرا شوکه کرد. شاید ثانیهای نگذشته بود که صدای مهیبی به گوشم رسید و وقتی از داخل اتاق بیرون آمدم آتش پارک را فراگرفته بود که متوجه شدم هواپیمایی سقوط کرده و آتشگرفته است. دقایقی بعد اهالی شهرک به محل حادثه آمدند و همه با صحنه هولناکی روبهرو شدیم. اجساد تکهتکه شده مسافران به بیرون پرت شده بود و وسایل آنها هم خرد و خمیر شده بود. دیدن این صحنه به قدری سخت بود که بیشتر افراد حاضر قادر به ماندن نبودند و پارک را ترک کردند که دقایقی بعد مأموران پلیس و خودروهای آتشنشانی از راه رسیدند و ساعتی بعد هم امدادگران و دیگر مسئولان به محل حادثه آمدند.
شیشههای خانه ام شکست
یکی از اهالی محل که خانهاش در چند متری پارک است، میگوید: خدا به مردم این محل رحم کرد وگرنه فاجعه بزرگی غیر از مرگ مسافران رخ میداد. من تازه از خواب بیدار شده بودم که ناگهان زمین لرزید و فکر کردم زمین لرزه است، اما بلافاصله صدای مهیبی به گوشم رسید به طوریکه شیشههای خانهام شکست. وقتی بیرون آمدم با صحنهای هولناک و دلخراشی روبهرو شدم. تکههای اجساد از زن و مرد و کودک و جوان در اطراف پراکنده بود به طوریکه من طاقت دیدن این صحنه را نداشتم و به خانهام برگشتم.
دستگیری چند سارق
یکی از مأموران پلیس هم که از صبح به محل حادثه آمدهبود، گفت: همان ابتدای ورود به محل حادثه متوجه شدیم که تعدادی سارق در حال سرقت وسایل مسافران هستند که آنها را بازداشت کردیم. بعضی از سارقان به خیال اینکه در این حادثه پولی یا اموال گرانقیمتی از مسافران باقی مانده است به محل آمده بودند تا سرقت کنند که با هوشیاری مأموران پلیس موفق نشدند.
جریمه برای زنده ماندن
یکی از مسافران هواپیما که از پرواز جامانده بود میگوید به علت توقیف خودروی سواریاش از سوی پلیس در جاده دماوند نتوانسته بود به موقع در فرودگاه حاضر شود. او از شهرستان گرگان راهی تهران شدهبود که با این تأخیر از مرگ حتمی نجات پیدا کرد. محمدصادقی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی سوادکوه گفت: خودروی لکسوز این مسافر به علت سرعت غیرمجاز و داشتن خلافی زیاد حوالی شهرستان زیرآب توقیف شد. بررسیها نشان داد که خودرو دارای ۲میلیون و ۴۷۰ هزار تومان خلافی است که آن را توقیف کردیم و مسافر از پرواز جاماند. صبح روز گذشته این مسافر پس از اطلاع از سقوط این هواپیما و کشته شدن همه سرنشینان آن از نجات جان خود خوشحال شد و در تماس تلفنی با مأموران پلیس راه از ما به خاطر نجات جانش تشکر کرد.
آخرین خبرها
براساس گزارشهای منتشر شده هواپیما متعلق به هواپیمایی اوکراین اینترنشنال بود و سهسال از عمر آن میگذشت. مطابق قوانین بینالمللی، از آنجایی که محل سقوط هواپیما تهران است، ایران مسئولیت انجام تحقیقات مربوط را برعهده دارد، اما با توجه به آنکه هواپیما به ایرلاین اوکراین اینترنشنال تعلق داشته و ساخته شرکت آمریکا بوده، آمریکا و اوکراین هم در تحقیقات همکاری و مشارکت خواهند داشت. انجمن ملی امنیت حمل و نقل آمریکا تحتتأثیر تحریمها علیه ایران در این خصوص اظهارنظر نداشته است.
بسیاری معتقدند این سومین سقوط این مدل از هواپیما طی سال گذشته است که در جریان آن بیش از ۳۰۰ نفرجانشان را از دست دادند. بعد از حوادث رخ داده تمامی ایرلاینهای فعال جهان پرواز این مدل هواپیما را در خطوط پروازی خود ممنوع اعلام کردند تا نتایج در خصوص نقص نرم افزاری و سایر مشکلات ایمنی آن مشخص شود.
یکی از سرنشینان از نخبگان کشوری بود. رزگار رحیمی، دانشجوی دکترای الکترونیک کانادا، استاد دانشگاه و پژوهشگر سقزی که عازم کانادا بود بههمراه کودک و همسر باردارش جان باختند.
حامد اسماعیلیون، داستاننویس هم همسر و فرزندش را در جریان حادثه از دست داد.
دستنوشته باقیمانده از دانشجوی مسافر نشان میدهد که او از خدا برای امتحانی که به آن نرسید طلب کمک کرده بود.