سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، پرونده قتل زن بیمار صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برای دومین بار رسیدگی شد. با اعلام رسمیت جلسه، قاضی متین راسخ از نماینده دادستان خواست متن کیفرخواست را قرائت کند. نماینده دادستان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «مقتول زن میانسالی به نام کبری بود. او ۲۷دیسال۹۲ به خاطر بیماری روانی در یکی از بیمارستانهای شهر بستری شد، اما فردای آن روز از بیمارستان گریخت. زمانی که کبری به خانه میرسد، خانواده او در خانه نبودند به همین دلیل در کوچه شروع به داد و فریاد میکند و مأموران پلیس۱۱۰ با تماس همسایهها در محل حاضر میشوند. بعد از حضور پلیس، مأموران زن میانسال را به کلانتری منتقل میکنند و با خانواده وی تماس میگیرند. خانواده آن زن وقتی به کلانتری میروند متوجه میشوند سر و صورت دخترشان به شدت زخمی شده است و از ناحیه پهلو درد دارد. به همین خاطر کبری راهی بیمارستان میشود، اما چند روز بعد از حادثه آن زن بر اثر شدت جراحات فوت میکند.
نماینده دادستان در ادامه گفت: با فوت کبری ۵۵ ساله، خانواده او از مأموری که او را به کلانتری منتقل کرده بود به اتهام قتل عمد شکایت میکنند. با طرح این شکایت مأمور پلیس دستگیر شد، اما جرمش را انکار کرده و گفته است: «آن روز وقتی به محل رسیدیم زن میانسال زخمی و صورتش خونی بود. همسایهها نیز به خاطر سر و صدای مقتول به شدت عصبانی بودند. من و مأموران همراه با او درگیر نشدیم و فقط او را به کلانتری منتقل کردیم.»
نماینده دادستان در آخر گفت: «با طرح شکایت اولیایدم، مأمور پلیس در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه، اما از هر گونه موارد اتهامی تبرئه شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما با اعتراض وکیل اولیایدم رأی صادره نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد. از دادگاه درخواست رسیدگی دوباره را دارم.»
در ادامه اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس مأمور پلیس در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت: «آن روز همسایهها با پلیس۱۱۰ تماس گرفتند و از فریادهای زن میانسال شکایت کردند. بعد از این تماس همراه مأمور دیگری مقابل خانه آنها در نارمک رفتم. وقتی به محل رسیدیم زن میانسال سر و صورتش خونی بود و درد داشت. بنا به وظیفه او را سوار ماشین کردیم و به طرف کلانتری رفتیم. باور کنید در قتل نقشی نداشتم و احتمال میدهم همسایهها برای آنکه او را ساکت کنند با او درگیر شده بودند که بر اثر آن سر و صورت مقتول خونی و دندههایش شکسته شده بود.» سپس یکی از مأموران پلیس که به عنوان شاهد به دادگاه احضار شدهبود در جایگاه قرار گرفت و توضیحات همکارش را تأیید کرد.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.