کد خبر: 987199
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۰۰:۵۷
مرد جوان وقتی تصمیم گرفت با دختر ۲۴‌ساله‌ای ازدواج کند همسرش را با خوراندن قرص برنج به قتل رساند.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، ساعت‌۱۵:۳۱ روز جمعه ۲۹ آذرماه امسال قاضی شعبانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۱۵ رازی از مرگ مشکوک زن جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شد.

تیم جنایی در محل حادثه در بیمارستان بهارلو با جسد زن‌۳۰‌ساله‌ای به نام ربابه روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت بر اثر مسمومیت دارویی به کام مرگ رفته‌است. شاهین، شوهر ربابه مدعی بود همسرش به خاطر بیماری و مشکلات روحی و روانی قرص و داروی گیاهی مصرف می‌کرده و به همین خاطر دچار مسمومیت دارویی شده و فوت کرده‌است، اما بررسی‌های مأموران نشان داد ربابه نه تنها هیچ داروی گیاهی مصرف نمی‌کرده که با شوهرش نیز اختلاف داشته است. در چنین شرایطی که مرگ زن جوان مشکوک به نظر می‌رسید مأموران دست به تحقیقات میدانی زدند که دریافتند شوهر ربابه به دوستانش گفته است که قصد دارد به خاطر اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل برساند. همچنین مشخص شد شاهین از مدتی قبل با دختر جوانی به نام شکوفه رابطه دوستی دارد و به وی پیشنهاد ازدواج داده است. بدین ترتیب مأموران به شاهین مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.

متهم ابتدا در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به قتل همسرش اعتراف کرد و مدعی شد پس از اینکه با شکوفه آشنا شده تصمیم گرفته‌است همسرش را به قتل برساند و بعد با شکوفه ازدواج کند.

در ادامه مأموران شکوفه را نیز بازداشت کردند. دو متهم صبح دیروز برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.

خبر نداشتم خواستگارم همسر دارد
شکوفه ۲۴‌ساله در بازجویی‌ها گفت: من لیسانس تجهیزات پزشکی دارم و مدتی است در رستورانی به عنوان صندوق دار کار می‌کنم. چهارماه قبل با شاهین آشنا شدم که پیشنهاد ازدواج داد. البته او به من نگفت که همسر دارد به همین خاطر به او جواب مثبت دادم. قرار بود بعد از ماه‌محرم و صفر همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام بیاید، اما بهانه‌ای آورد و خواستگاری را به تاریخ دیگری موکول کرد. او مدعی شد که پسر دایی و دختر دایی‌اش در حادثه فوت کرده‌اند و من باید ۴۰‌روز صبر کنم البته زنی هم با مادرم تماس گرفت و گفت مادر شاهین است و از مادرم خواست بعد از چهلم بستگانشان به خواستگاری‌ام بیایند که بعد فهمیدم آن زن مادر شاهین نبوده‌است. وی ادامه داد: ما به صورت تلفنی از صبح تا ۵ عصر با هم ارتباط داشتیم و از آن ساعت تا ساعت ۹ شب هم پیامکی با هم در ارتباط بودیم، چون شاهین مدعی بود به خاطر اینکه صبح‌ها زود به محل کارش می‌رود شب‌ها زود می‌خوابد، اما الان فهمیدم که شب‌ها پیش همسرش نمی‌خواسته با من حرف بزند.

مدتی گذشت تا اینکه به رفتارهایش مشکوک شدم و از او خواستم درباره رفتارش به من توضیح بدهد تا اینکه آذرماه تلفنی به من گفت همسر دارد. پس از این خیلی ناراحت شدم و با داد و فریاد از او خواستم مرا فراموش کند، اما شاهین می‌گفت عاشق من است و نمی‌تواند مرا فراموش کند و قصد دارد با من ازدواج کند. شاهین گفت به خاطر من قصد داشته سه‌بار همسرش را به قتل برساند، اما موفق نشده است. او گفت یک بار دریچه‌های کولر را بسته و لوله بخاری را باز کرده تا همسرش دچار گازگرفتگی شود، اما نقشه‌اش عملی نشده و بار دوم در غذایش سم ریخته، اما همسرش به خاطر تلخ بودن غذا یک قاشق بیشتر از آن نخورده و مسموم نشده است و به همین خاطر بار سوم از دوستش خواسته با خودرواش او را زیر بگیرد، اما او قبول نکرده و حتی راننده نیسانی را نیز اجیر کرده که او هم ترسیده بود و قبول نکرده بود.

شکوفه گفت: به هرحال ما با هم ارتباط داشتیم تا اینکه روز حادثه با من تماس گرفت و گفت همسرش فوت کرده‌است و از من خواست خط تلفنم را عوض کنم تا برای من مشکلی پیش نیاد، اما به من نگفت که خودش او را به قتل رسانده‌است. چند روزی گذشت و با هم ارتباطی نداشتیم که عکسی از خودش در واتساپ برای من فرستاد که نشان می‌داد با تعدادی قرص خودکشی کرده است. او در آن عکس از من خداحافظی کرد، اما بعد متوجه شدم برادرش او را به بیمارستان رسانده و نجات پیدا کرده است. وی در پایان گفت: من خبر نداشتم شاهین همسرش را به قتل رسانده و الان که بازداشت شدم، فهمیدم.

پس از این شاهین هم در بازجویی‌ها به قتل همسرش اعتراف کرد. دو متهم برای ادامه تحقیقات به دستور قاضی شعبانی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با شاهین

چند سالی داری و چه کاره هستی؟
۳۳‌سال سن دارم و با خودروام آب معدنی بین سوپر مارکت‌ها و رستوران‌ها پخش می‌کنم.

چطور با همسرت آشنا شدی؟
من و همسرم دختر عمو و پسر عمو بودیم و پنج‌سال قبل با هم ازدواج کردیم.

همسرت چه کاره بود؟
او کارمند شرکت خصوصی بود.

چرا او را به قتل رساندی؟
با هم اختلاف داشتیم و از نظر اخلاقی با هم جور نبودیم. او رفتارش با مادرم خوب نبود به طوریکه مادرم به خانه‌مان رفت و آمد نداشت، اما در عوض با خانواده خودش خوب بود.

یعنی به خاطر همین موضوع او را به قتل رساندی؟
اشتباه کردم و الان پشیمان هستم.

وقتی با شکوفه آشنا شدی تصمیم گرفتی همسرت را به قتل برسانی؟
نه، ما از قبل با هم اختلاف داشتیم و به همین خاطر از رفتار‌های همسرم خسته شده‌بودم و آرامش نداشتم تا اینکه چهار‌ماه قبل وقتی برای مغازه برادر شکوفه آب معدنی بردم با شکوفه آشنا شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. آن زمان اصلاً قصد قتل همسرم را نداشتم.

شکوفه در بازجویی‌ها گفت که شما قبل از این هم سه بار تصمیم گرفته بودی همسرت را با روش‌های گوناگون به قتل برسانی؟
[سکوت می‌کند]
 
چطور همسرت را به قتل رساندی؟
مدتی قبل تصمیم گرفتم همسرم را به قتل برسانم به همین خاطر تعدادی قرص برنج خریدم و آن‌ها را پودر کردم و بعد مواد داخل چند کپسول گیاهی را خالی کردم و پودر قرص‌های برنج را داخل آن ریختم که در فرصت مناسب به همسرم بخورانم. روز حادثه او گفت که سر درد دارد و من هم به او کپسول‌های حاوی قرص برنج دادم و خورد.

پس از قتل همسرت دست به خودکشی زدی که مأموران پلیس را فریب دهی؟
نه، از قتل همسرم پشیمان بودم و از زندگی خسته شده بودم که تصمیم گرفتم خودکشی کنم، اما بعد ترسیدم و تلفنی به بستگانم و شکوفه اطلاع دادم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار