تنظیم الگوی گفتگو با قدرتهای سلطه مبتنی بر مؤلفههای اقتدار درون زا مهمترین درسی است که از حوادث و تحولات هفتههای اخیر میتوان گرفت. زمانی که موشکهای نیروی هوافضای سپاه لرزه بر جان نظامیان امریکا در پایگاه عین الاسد انداخت، جلوتر از آنها ترامپ بود که در کاخ سفید لرزید، به گونهای که شوک وارد شده از اصابت موشکها در پایگاه عین الاسد تا ساعتها در توئیتها و سخنان وی آشکار بود. بعد از ظهر روز چهارشنبه ۲۰ دیماه و چند ساعت بعد از اصابت موشکهای ایرانی، آنگاه که قرار میشود ترامپ بیانیه کاخ سفید را در پاسخ به عملیات موشکی ایران علیه پایگاه عین الاسد پشت تریبون بخواند، لرزش در گفتار و رفتار او کاملاً آشکار بود و از دید صدها میلیون امریکایی و غیرامریکایی که آن صحنه را نظاره میکردند مخفی نماند. او حتی برای اینکه ناتوانی امریکا را توجیهپذیر کند به دروغ گفت که از امریکاییها کسی در این حملات آسیب ندیده است و در پایان تأکید کرد که امریکا آماده مذاکره بدون قید و شرط با ایران است.
امواج لرزه در کاخ سفید، شیوخ منطقه را نیز لرزاند به گونهای که گویا این موشکها به جای عین الاسد به کاخهای آنها اصابت کرده است، زیرا وقتی دیدند که بزرگترین قدرت نظامی جهان نمیتواند از خود در برابر موشکهای ایران دفاع کند و با ذلّت اصابت موشکها را بر بزرگترین پایگاه نظامی خود در خارج امریکا پذیرا شده ودم بر نمیآورد، طبعاً قادر به دفاع از این شیخ نشینها هم نیست. واین درحالی است که آنها در سالهای اخیر بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار برای جلب رضایت کاخ سفید و کسب حمایت امریکا از رژیمهای لرزانشان در برابر تهدیدات موهوم منطقه ای، هزینه کرده و با خرید تسلیحات نظامی وانعقاد قرارداد طرحهای صنعتی خدماتی، به رونق اقتصاد امریکا کمک کردند، تا این روزها به کمک آنها بیاید که البته سر افکنده شدند.
وحشت آنها از عملیات موشکی سپاه واصابت دقیق آنها به هدفها به گونهای بود که حتی زمانی که در همین ایام شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش خود را در مورد عملیات انصارالله علیه پالایشگاه آرامکو منتشر و در آن مدعی شد که این عملیات از توان انصارالله خارج است، هیچ کدام از این شیوخ منطقه ورسانه هایشان، به زعم خود وبرای جلوگیری از افزایش تنش در منطقه جرئت انعکاس آن را نیافتند.
رمز این تحول را در بیانات امام خامنهای (مدظله العالی) در دیدار روز دوشنبه با کارگزاران حج میتوان دید آنگاه که فرمودند: علت عصبانیت امریکاییها از ملت ایران، جذابیت ناشی از تصویر ایستادگی یک نظام مستقل در مقابل یک قلدر سر گردنه است. اگرچه شاخصههای این الگو را معظم له در خطبههای نماز جمعه ۲۷ دی ماه تهران به روشنی ترسیم نمودند، آنگاه که فرمودند که حضور معجزهگون ملت فهیم در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی و یارانش و نیز پاسخ کوبنده سپاه در حمله به پایگاه امریکاییها در عینالاسد دو یومالله درسآموز و تعیینکننده است؛ ملت، باطن خود یعنی استقامت در مقابل شیاطین را در این حضور نشان داد و تنها راه ادامه این مسیر عزتآفرین، قویتر شدن ایران در همه زمینهها است.
فرمانده معظم کل قوا با اشاره به پاسخ قدرتمندانه سپاه پاسداران به امریکاییها تأکید کردند: این واکنش قوی، یک ضربه مؤثر نظامی بود، اما مهمتر از این ضربه نظامی، ضربه حیثیتی بود که به هیبت ابرقدرتی امریکا وارد شد. ایشان ضربه سپاه به ابهت امریکا را موجب بیآبرویی امریکاییها خواندند و افزودند: این ضربه مستحکم حیثیتی با هیچ چیزی جبران نمیشود و افزایش تحریمها که این روزها امریکاییها از آن حرف میزنند، آبروی از دست رفته آنها را بر نمیگرداند. اینکه ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشاندهنده دست قدرت الهی است؛ پس این روز بزرگ نیز جزو ایامالله است.
همانگونه که در بیانات رهبر معظم انقلاب تصریح شده، اثرگذاری این الگو تا زمانی است که خاستگاه آن اتکا به قدرت الهی و همراه با خلوص باشد چرا که اگر رگههای شرک یا منیتهای فردی در آن نفوذ کند کارکرد این چنینی خود را از دست خواهد داد. این الگو البته مبتنی بر منطق قرآنی است چرا که در آیه ۶۰ سوره انفال (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه...) آمده است که هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با دشمنان آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! یا در آیه ۱۲۳ سوره توبه نیز (.. وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً ...ای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند، و بدانید که خدا همیشه با پرهیزکاران است ...) بر این منطق تأکید دارد که کسب قدرت مسلمانان توسط مسلمانان واعمال هوشمندانه آن نقشی اساسی در بازدارندگی در مقابل تهدیدات دارد.
تردیدی در این نیست که اگر گفتار وعمل مسئولان اجرایی کشور در سالهای اخیر مبتنی بر این الگو بود، هیچگاه اروپاییها اینگونه جسارت نمیکردند که از ترس امریکا در مقابله با ایران از مکانیزم ماشه سخن به میان آورده و یا در این گوشه دنیا، برای بازی تیمهای فوتبال ما اینگونه شرط گذاری کنند.
فراتر از ضعف در بهره گیری از این الگو، سیاه نمایی شرایط داخلی نه تنها توسط رقبای سیاسی بلکه توسط خود مسئولان، مؤثر نشان دادن فشارهای دشمنان، اعلام ناتوانی در پیشبرد امور و شرطیسازی کشور نسبت به روابط با دیگران و ... ازجمله مؤلفههایی است که دشمنان را در افزایش فشارها امیدوارتر میکند. چندی پیش پس از تمکین فدراسیون فوتبال به شروط فیفا برای حضور زنان در ورزشگاهها، برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران گفت که این تجربه نشان داد که ایران در برابر فشارها تسلیم میشود.
تنها راه تغییر راهبرد دشمن وکاهش فشارها، اصلاح رفتار وگفتار مسئولان اجرایی در برابر فزون خواهیهای دشمن، مبتنی بر این الگوی اسلامی است. والبته تکلیف مردم نیز این است که در انتخابات آینده خود این الگو را ملاک قرار دهند، تا کشور ناچار به پذیرش هزینههایی بیشتر از این نشود.