سرويس اقتصادی جوان آنلاین: وقتی تورم ایران از سوی مرکز آمار ۴۰ درصد اعلام میشود و سود سپرده بانکی سالانه تنها حدود ۲۰ درصد است به وضوح مشخص است که یا بسیاری از صاحبان سپردههای بانکی مدتدار در ایران به شکل دائم زندگی نمیکنند و با تورم جهانی ۲ درصد در خارج از کشور سروکار دارند و به واسطه سپردهگذاری در بانکهای ایران ۱۸ درصد سود خالص سالانه بهدست میآورند یا اینکه صاحبان این سپردهها به دنبال کسب سود نیستند، زیرا هماکنون بهرغم آنکه سود دریافتی آنها حتی به میزان تورم هم نیست، اما باز هم در بخش بانکی سپردهگذاری کردهاند و صرفاً به دنبال امنیت وجوه کلان خود در نظام بانکی هستند.
دهها سال است که تا سخن از اصلاح نظام بانکی میشود عدهای میگویند اگر دست به ترکیب فعلی نظام بانکی بزنید، بانکها با خروج سپردهها مواجه میشوند و هم خود بانک به سبب عدم پوشش هزینههای جاری بالایش به مشکل میخورد و هماینکه با تبدیل شبه پول به پول بازارهایی، چون ارز و طلا با نوسان شدید مواجه میشوند، اما شواهد کنونی در اقتصاد ایران و نظام بانکی نشان میدهد که سرمایهگذاری در بانک سینه چاکان زیادی دارد، بهطوریکه حتی با عدم پرداخت سود به شکل واقعی باز هم این اشخاص سپرده خود را از بانک خارج نمیکنند.
انتفاع سپردهگذار خارجنشین از نظام بانکی و ارزی ایران
اخیراً مرکز آمار تورم سالانه را حدود ۴۰ درصد اعلام کرد، این در حالی است که با این میزان تورم، سرمایهگذاری در بانکهایی که سود سالانهشان حدود ۲۰ درصد است از منظر اقتصادی به صرفه نیست، زیرا مقوله توهم پرداخت سود پیش میآید و سود بانکی حتی نیمی از کاهش ارزش پول را در برابر تورم نیز پوشش نمیدهد.
با توجه به توضیح فوق این سؤال پیش میآید که پس چرا سپردهگذاران در بانک حتی با زیانی که به اصل دارایی آنها وارد میآید، باز هم در بانک سپردهگذاری میکنند. در توضیح باید گفت یا سپردهگذاران در خارج از کشور زندگی میکنند و با تورم ۲ الی ۵ درصدی سالانه سروکار دارند و بدین ترتیب سود ۲۰ درصدی بانک برای آنها به صرفه است یا اینکه سپرده آنها آنقدر کلان است که به جهت امنیت ترجیح میدهند، وجوهشان همچنان در بانک بماند، در عین حال امکانش است که سپردهگذار اطلاعات چندانی از مقوله توهم سود به سپرده بانکی نداشته باشد که کمی بعید است.
بدین ترتیب باید گفت نظام بانکی مشتریانی دارد که حتی بهرغم کاهش ارزش پولشان در اثر سرمایهگذاری در بانک باز هم حاضر به خروج از بانکها نیستند، عدم درک واقعیت فوق نشان میدهد که نگرانی دهها ساله از اعمال اصلاحات در نظام بانکی ایران کاملاً بیمورد بوده است.
پیوسته حجم عظیمی از نقدینگی نزد بانکها بوده است
با بررسی سهم پول و شبه پول از حجم نقدینگی کل به این مهم میرسیم که طی دهههای گذشته عمده نقدینگی به شکل شبه پول یا همان سپرده بانکی مدتدار سوددار بوده است؛ یعنی عمده نقدینگی در اقتصاد ایران پیوسته در اختیار بانکها بوده و این وضعیت نشان میدهد که سرمایهگذاران بانکها اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی هستند که به دلیل تفاوت تورم داخلی و خارجی و برخورداری از نقدینگیهای کلان پیوسته ترجیح آنها سرمایهگذاری در بخش بانک است.
در چنین شرایطی به نظر میرسد، نگرانی از بابت خروج سرمایه از بانکها به دلیل اصلاح نظام بانکی یا اخذ مالیات ۳ الی ۵ درصدی از سپردههای چندین میلیارد تومانی کاملاً بیمورد است.
استدلال احتمالی دولتیها
شاید دولتیها با ارائه این استدلال که تورم ۴۰ درصد از ارزش و قدرت خرید سپردههای ریالی را میکاهد و بانک تنها ۲۰ درصد به صاحبان سپرده، سود میدهد و این به معنی توهم پرداخت سود است، مدعی شوند که به شکل پنهان از سپردهها ۲۰ درصد مالیات پنهان اخذ میشود، اما در واکنش به این استدلال باید گفت به نظر میرسد بخشی از سپردههای بلندمدت نزد بانکها متعلق به ایرانیان خارج از کشور است که با تورمهای ۲ الی ۵ درصد در خارج روبهرو هستند و برای آنها سپردهگذاری در بانکهای ایرانی کاملاً سود به همراه دارد که میشود بخشی از این سود را بهعنوان مالیات بر عایدی سرمایه اخذ کرد.
ارتباط خروج سرمایه از کشور با سود سپردههای بانکی
در این بین باید توجه داشت که بخشی از سودهای پرداختی به سپردههای بانکی که صاحبانشان در خارج از کشور هستند، هر ماه یا به ارز فیزیکی تبدیل میشود یا به خارج از کشور حواله میشود، بدین ترتیب هم بازار ارز داخلی در شرایط جنگ اقتصادی تحت فشار این فرایند قرار میگیرد و هم اینکه ایران با خروج سرمایه پیوسته روبهرو است که در رابطه با منشأ خلق سود به سپرده باید توضیح داد که منشأ سود پرداختی بانکها منشأ واقعی بوده یا اینکه به واسطه خلق نقدینگی این سودها پرداخت شده است که اجحاف به دارندگان ریال تلقی میشود.
هدف ابتدایی از سرمایهگذاری در بانک امنیت است
از سوی دیگر، صاحبان نقدینگیهای کلان میدانند که امکان نگهداری این وجوه را نزد خود ندارند و انتخاب نهایی آنها سپردهگذاری مدتدار در بانک است؛ یعنی صاحبان نقدینگی کلان هدف اصلیشان از سپردهگذاری در بانک امنیت سرمایهشان است، بدین ترتیب از آنجایی که تورم ۴۰ درصدی به عامه مردم ایران تحمیل میشود و قدرت خرید آنها را میکاهد، جای دارد که بخشی از سود سپردههای پرداختی به این دست از سپردهها تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه اخذ شود که میتواند در شرایط تنگنای مالی دولت چند ده هزار میلیارد تومان عایدی خلق کند.
چرایی فرار پیوسته از اصلاحات بانکی
در ادامه باید عنوان داشت که نظام بانکی کشور به فرموده و تأکید رهبر معظم انقلاب نیاز به اصلاحات دارد، ولی متأسفانه مجموعه بانک مرکزی بهرغم آنکه طی دهها سال گذشته از بهترین حقوقها و دستمزدها و امتیازها برخوردار بوده است (که جای دارد زین پس ریزصورتهای مالی و دخل و خرج نهادهایی، چون بانک مرکزی، بورس اوراق بهادار، بیمه مرکزی، صندوق توسعه ملی و... نشر عمومی یابد)، ولی زیربار اصلاحات نرفته است و هر زمانی هم که نمایندگان دلسوز ملت در این رابطه گامهایی را برداشتهاند، ذینفعان وضعیت کنونی بخش پولی از گوشه و کنار صدای اعتراضشان بلند شده که اصلاحات بانکی نیازمند مطالعات بیشتر است و پیوسته با یک ترس توهمی مانع اصلاحات شدهاند.
افکار عمومی دیگر نمیدانند کی قرار است رفتارها و عادات اشتباهی که به روند در بخش پولی تبدیل شدهاند، اصلاح شود.
اگر نگاهی به رشد حجم پایه پولی و همچنین شبه پول بیندازیم، میبینیم که در دهها سال گذشته این متغیرها رشدهای دو رقمی داشتهاند که به رشد ۲۰ الی ۳۵ درصد حجم نقدینگی انجامیده است و، چون این رشد حجم نقدینگی با رشد اقتصادی همراه نبوده، تورم ایجاد شده است و مردم با کاهش ارزش پول ملی روبهرو شدهاند.
خالقان تورم عاملان تشدید فقر
حال وقتی در جامعه دچار شکاف طبقاتی قابل ملاحظه هستیم تورم، فاقدان دارایی را فقیرتر و صاحبان انواع دارایی را ثروتمندتر میکند و باید گفت با بررسی دلیل ثروتمند شدن برخی از اشخاص در جامعه به این مهم میرسیم که دلیل این اتفاق، صرفاً تورم بوده است؛ تورمی که از ناحیه بودجهریزی غلط و فشار استقراضی دولت و شرکتهای دولتی به نظام بانکی و همچنین پرداخت سودهای محقق نشده توسط بانکها به سپردههای مدتدار سودده خلق شده است.
در این میان با توجه به اینکه در رشد حجم نقدینگی اعم از پول و شبه پول با توجه به رکود شدید اقتصاد ایران طی این سالها بسیار زیادهروی شده است و از این ناحیه فقط تورم عمومی ۴۰ درصد در سال برآورد میشود، به نظر میرسد نظام بانکی کشور به سرعت نیاز به اصلاحات بسیار اساسی دارد که هم نیاز است ارکان از وضعیت بسته و غیرمستقل کنونی خارج شوند و هم اینکه نهادهای فعال در بخش پول همچون بانکها اعم از دولتی و غیردولتی و به ویژه صرافیها با اصلاحات روبهرو شوند.
خلق ۲۸ هزار میلیارد تومان در هر ماه
گویا تا خردادماه سال ۹۸ سپردههای مدتدار نزد بانکها در حدود هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بود که اگر مقرر باشد ۲۰ درصد سالانه به این سپردهها سود تعلق گیرد، رقمی در حدود ۳۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود که ماهانه بیش از ۲۸ هزار میلیارد تومان سود در این فرآیند خلق میشود. در این میان باید دانست که اگر نظام بانکی قبل از محاسبات سود و زیان، این سودها را به شکل علیالحساب پرداخت کند، امکان دارد بعد از پرداخت سود متوجه شود که بانک زیانده بوده است و علاوه بر از بین رفتن حساب سرمایه بانک، بانک نیز وضعیتش قرمز تلقی شود.
فارغ از آنکه سودهای علیالحساب محقق نشده در نظام بانکی امکان دارد چه بلایی سر خود بانک یا نظام بانکی بیاورد، سخن بر سر این است که این وضعیت ریال را دچار مخاطره میکند، زیرا به واسطه رشد مقداری پول در اقتصاد و برتری یافتن حجم پول نسبت به حجم کالا تورم در اقتصاد خلق میشود و مردم با کاهش ارزش پول ملی خود روبهرو میشوند، در عین حال سپردهگذاران خارجی، به دلیل آنکه تورم خارج از کشور بین ۲ الی ۵ درصد است سودهای خود را در ایران به حوالهجات ارزی تبدیل میکنند که این نیز به خروج مداوم سرمایه ارزی از کشور منتج میشود.
در پایان به نظر میرسد نباید از ترس (توهم) خروج منابع از بانکها دست به خودکشی کاهش پیوسته ارزش پولی زد و باید اصلاحات در نظام بانکی را به سرعت کلید زد.