سرویس سیاسی جوان آنلاین: یک: به نظر میرسد بشر امروز دچار خطای راهبردی وحشتناکی شده است که اتفاقا میتواند علت العلل دامنه دار شدن گرفتاریهای عظیمی باشد که جهان امروز ما از بحرانهای سیاسی و زورگوییهای آشکار قدرتها تا بحرانهای زیست محیطی و فقدان عدالت اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در جهان ما را شامل میشود.
اما آن خطای راهبردی چیست؟ ببینید رسانههای امروز، رهبران سیاسی و مقامات بهداشتی چه وزن و اعتباری به یک ویروس داده اند. ویروس کرونا با همه هراسی که در جهان ایجاد کرده - تا جایی که سازمان بهداشت جهانی، وضعیت اضطراری در جهان را اعلام و پروتکلهای مقابله با این ویروس را ارائه کرده است - زیر ۲۰۰ نفر تلفات داشته است، با این همه ببینید در جهان چه غوغایی به وجود آمده و دولت ها، رسانهها و افکارعمومی با چه درجه از حساسیتی، اخبار مربوط به این ویروس را دنبال میکنند و از ضرورت محافظت جان شهروندان در برابر این ویروس سخن میگویند، اما همین انسان با این درجه از هشیاری و حساسیت در برابر ویروس کرونا در برابر ویروسهایی که هزاران بلکه میلیونها برابر در جهان ما تلفات میگیرد هیچ واکنشی و اقدام بازدارندهای نشان نمیدهد بلکه به شیوع این ویروسها هم کمک میکند.
دو: در واقع سیستم اولویت بندی مقابله با مسایل در جهان امروز ما با وجود دولت ها، سازمانهای جهانی کاملا به هم ریخته و آشفته است. فقط به این فکر کنید که بحران یمن چند میلیون انسان را قربانی کرد؟ چند میلیون انسان در بحران سوریه کشته و آواره شدند؟ تحریمهای همه جانبه، یک سویه و غیر انسانی آمریکا در برابر میلیونها ایرانی را ببینیم به طوری که هر ایرانی با گوشت و پوست میتواند آثار این تحریم را در زندگی خود لمس کند به گونهای که گاه حتی تامین دارو برای بیماران خاص هم با دشواریهای وحشتناکی روبروست یا میتوان از وضعیت وخیم نسل کشی در میانمار یاد کرد که عملا با سکوت مجامع بین المللی و افکار عمومی مواجه شد. چند میلیون نفر انسان باید قربانی شود که سازمانهای جهانی وضعیت اضطراری اعلام کنند؟ این سوالی است که روزی تاریخ از مسببان و تولیدگران این ویروسها خواهد پرسید. چند میلیون انسان در این ویروسهای مخرب نسل کشی، تحریم و جنگهای آشکار و خاموش قربانی میشوند در حالی که افکار عمومی، نخبگان و سیاستمداران جهان، عمدتا غربیها به راحتی از کنار این وقایع عبور میکنند و چنان قضیه را طبیعی جلوه میدهند که انگار از فصل تابستان دنیا به فصل پاییز پا گذاشته ایم و با برگ ریزان طبیعی و حتی شاعرانهای روبرو هستیم و این همه انسان که بیرحمانه و ظالمانه به خاک میافتند مشتی برگ زردند که گزیری و چارهای از افتادن آنها نبوده و نیست. آن وقت وقتی این صحنهها را در برابر اقدامات نمایشی همین سیاستمداران و نخبگان در برابر یک ویروس قرار میدهید چه میتوانید بگویید جز این که جهان ما به ویژه انسان مغرور و متکبر جهان غرب درگیر چه بازیهای موهومی شده است. آیا ما میتوانیم اشکهای جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا را باور کنیم که مثلا به شهروندان دوتابعیتی کانادا دلداری میدهد و با آنها همدردی میکند در حالی که خود او و سیاستمداران هم طراز و مشابهش بخشی از جریان بی رحمانه و متجاوزانه فشار علیه ملتها و دولتهایی هستند که به هر دلیل نمیخواهند استانداردهای تحمیلی آنها را برای زندگی بپذیرند.
سه: چرا امروز فی المثل انسان اروپایی یا آمریکایی چه در قالب سیاستمداران و چه حتی در قالب نخبگان و افکار عمومی از رنجی که بر ملتها و انسانهای دیگر تحمیل میکنند به خود نمیلرزند؟ چرا به راحتی سلاح میفروشند و در صحنهای دیگر وقیحانه اشک میریزند؟ آن وقت ژستهای نوع دوستانه در برابر ضرورت محافظت از جان شهروندان در برابر یک ویروس میگیرند. آیا جان، فقط جان غربی است؟ و این همان نژادپرستیای نیست که همین دولتها و سیاستمداران شان مدعی مبارزه با آن هستند؟ اگر جان انسانها در فراسوی مرزها به یک میزان دارای ارزش است پس چرا خود همین دولتها ویروس تحریم، نسل کشی و جنگهای خاموش و پنهان را به جان ملتهای دیگر میاندازند و میلیونها انسان را قربانی طمع ورزیهای بی حد و حصر خود میکنند، اما وقتی مثلا خبر شیوع ویروسی با تلفات زیر ۲۰۰ نفر منتشر میشود ناگهان در قامت حافظان جان شهروندان و نوع دوستانی احساساتی و رقیق القلب ظاهر میشوند.
چهار: میدانید چرا انسان غربی در برابر ویروس کرونا با تلفات بسیار ناچیز حساس است؟ چون میداند این ویروس مرز نمیشناسد، چون برخلاف ویروس جنگ، تحریم و نسل کشی ابزارهای کنترلی را دست خود نمیبیند – والبته اگر کمی هشیارتر بود میدید که آن ویروسهای خودساخته اش هم مرز نمیشناسند و روزی گریبانش را خواهد گرفت - این است که یک ویروس بیش از همه میتواند تناقضهای دنیای مدرن ما را به رخ بکشد و نشان دهد چقدر رفتارها در این دنیا نمایشی و غیر اصیل است. هنوز سیاستمداران و سرمایه داران این دنیا گمان میکنند امنیت ملک شخصی آنهاست، اما نمیدانند ویروسهای دست سازشان دیر یا زود مثل بومرنگ به سمت آنها برخواهد گشت.