مروری بر سخنان رهبر معظم انقلاب طی چند سال اخیر بهخوبی نشانگر آن است که کلیدواژه اساسی «جبهه مؤمن انقلاب» و «جوانان انقلابی» که هر دو بار معنایی مشابهی دارند، در بیان معظمله بسیار برجسته بوده است، بهگونهای که میتوان گفت در منظومه فکری ایشان، جایگاه ویژهای برای این نیروی عظیم اجتماعی، تعریفشده است. تأکید ایشان بر رضایت از اقدامات این جبهه عظیم در سراسر کشور از یکسو و ناخرسندی ایشان از برخی ناملایمات از سوی برخی مسئولان در برابر این جریان، میتواند نشانگر اهمیت این موضوع در میان دغدغههای رهبر معظم انقلاب در ورود به چهل ساله دوم انقلاب باشد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار بسیجیان در ورزشگاه آزادی در دوازدهم مهر ماه ۹۷، خطاب به جوانان فرمودند: «نوک پیکانِ این حرکت عظیم ملّی، شما جوانها هستید؛ شما هستید که راه را باز میکنید. پیرانِ مجرّب اگر خسته نباشند، بیحال نباشند، ازکارافتاده نباشند، میتوانند راهنمایی کنند ولی موتور پیشبرنده این قطار، شما جوانها هستید.»
تحلیل نسلی انقلاباسلامی و نظام برخاسته از آن، نشان میدهد که ما با چهار نسل پیاپی مواجه بودهایم؛ نسل اول انقلاب در شکلگیری انقلاباسلامی و زمینهسازی برای تشکیل نظام اسلامی در ایران تلاش زیادی کرد و تحت رهبری حضرت امام (ره) موفق به انجاموظیفه اساسی خود شد. نسل دوم انقلاب نیز علاوه بر مشارکت در شکلگیری انقلاباسلامی، به تثبیت و پاسداری از نظام اسلامی بهخصوص در عرصههای جهاد و شهادت و زمینهسازی در پیشبرد ایجاد دولت اسلامی مبادرت ورزید. نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی، نسلهایی هستند که در دوره جمهوری اسلامی تربیت و رشد یافته و در واقع اولین ثمرات سرمایهسازی انسانی انقلاباند. با توجه به گذر زمان و سپری شدن چرخه عمر نسلهای اول و دوم، طبیعی است که اکنون زمان ورود نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی است که عرصه کارآمدسازی دولت اسلامی در واقع، آوردگاه اصلی او خواهد بود. الگوسازی از جمهوری اسلامی ایران و شکلگیری جامعه اسلامی، نیازمند انجام این مأموریت مهم بهدست این دو نسل است که نهایتاً پیریزی مرحله تمدن اسلامی را به دنبال خواهد داشت.
از سویی، برخلاف نظریات غربی ارائهشده در خصوص انقلابها که معتقدند گذر زمان و تغییر نسلی، منجر به بروز شکاف نسلی در خصوص اهداف انقلاب شده و باعث رویگردانی نسلهای آتی نسبت به آرمانها و ارزشهای انقلاب میشود، خوشبختانه انقلاباسلامی ایران شاهد گرایشی عمیقتر در نسل سوم وچهارم نسبت به ارزشها و آرمانهای اصیل انقلابی است. حضور پرشور و بی نظیر جوانان در مراسم تشییع شهید پر آوازه و سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی که نسل اول و دوم انقلاب را در طول این ۴۱ سال به شایستگی نمایندگی کرد، نشاندهنده این موضوع است که نسل سوم و چهارم انقلاب برخلاف اندیشههای غربی که مقوله گذر نسلی در انقلاب را در باب انقلابها مطرح میکنند، با گذشت چهار دهه از عمر انقلاب و در اولین سال از چله دوم انقلاب، وفادارتر از گذشته به آرمانهای انقلاب و نسل همراه با انقلاب اسلامی است. ازاینجهت میتوان گفت که همهچیز برای نقشآفرینی نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی آماده است که انتخابات پیش رو مجلس شورای اسلامی و به تبع آن، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از نمونههای قابل توجهی است که این نسل میتواند در آن بهدرستی ایفای نقش کند.
ابتکار عملی که نسل جوان مؤمن و متخصص در سالهای اخیر چه در عرصههای پیشرفتهای علمی و فناورانه و چه در فعالیتهای خودجوش فرهنگی - رسانهای از خود بروز دادهاند، خود کارنامهای قابلاعتماد از این نسل در جهت تحقق اهداف عالی انقلاباسلامی، چه در مقطع کنونی و چه اثرات و نتایج آن را در بلندمدت، به نمایش گذاشته و خواهد گذاشت. از همین رو باید گفت که واگذاری مسئولیتها به نسل سوم و چهارم انقلاب امروز بیش از هر زمان دیگری، یک ضرورت تاریخی است.
همه تحلیلها، مؤید یک نکته عمیق و راهبردی است و آن اینکه پیشرفت و اعتلای کشور در گرو بها دادن حقیقی به نسل جوان خصوصاً در مدیریتهای میانی و حتی کلان و سپردن امور اجرایی کشور به نسل سوم انقلاباسلامی است. بااینحال، آنچه تاکنون مشاهده شده است، جریانی قدرتمند در حوزههای مختلف اجرایی کشور است که درست در خلاف مسیر نقشآفرینی نسل سوم انقلاب فعالیت میکند. درحالیکه در ادوار گذشته در هر دوره، شاهد چرخش مدیریتی و نخبگانی به سمت روی کار آمدن نسل جدید مدیران در عرصههای اجرایی کشور بودهایم، متأسفانه در چند سال اخیر شاهد معکوس شدن این روند هستیم. اکنون کشور با چالشهای گوناگون در حوزه اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند که تبعات آن کموبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. بیشتر این چالشها ریشه در ناکارآمدیهایی دارد که یا به فرسودگی سامانههای مدیریتی و اجرایی کشور بازمیگردد یا به فرتوتی مدیران مسلط بر این سامانهها. بدون شک کسی منکر اهمیت و ارزش تجربهها نیست و اصولاً تحلیل نسلی انقلاب نیز بر مبنای انتقال تجارب و آرمانها از نسلی به نسل دیگر بنانهاده شده است، اما منصفانه نیست در شرایطی که کشور نیاز به کار روزافزون و تلاش شبانهروزی دارد، از دادن فرصت به تازهنفسانی که هم انگیزه و هم توان بیشتری از پیشینیان خویش دارند، خودداری کنیم و نسل اولیها را وادار به مسائلی کنیم که طاقت جوانی را میطلبد. تجربه، ارزشمند است و همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب در جمع بسیجیانی که در واقع هم نماینده نسل انقلاب بوده و جنگ را اداره کرده بودند و هم با انرژی متراکم جوانی خود از گذشته تاکنون مسیر پیشرفت کشور را دنبال میکنند، فرمودند: «پیرانِ مجرّب اگر خسته نباشند، میتوانند راهنمایی کنند»، باید از ظرفیت فکری نسل اول و دوم انقلاب استفاده کرد، اما نباید غفلت کنیم که موتور پیش برنده این کشور، نسل جوان پر انرژی است که امروز به بهانههای واهی از چرخه مدیریتی و اجرایی کشور دور نگه داشته شدهاند و طبیعی است که در این مسیر، جوانان مؤمن، متدین و انقلابی که از جنس حاج قاسم سلیمانی هستند و دلهایشان برای این انقلاب و نظام میتپد، اولیتر برای واگذاری مسئولیتها هستند.
از نگاه دیگر، این چرخش نسلی مدیران، برای نظام اسلامی اهمیتی راهبردی دارد. واقعیت آن است که مدیران نسل اول و دومی رمق خدمت در پستهای اجرایی را یا تقریباً ازدستدادهاند یا در آستانه بازنشستگی طبیعی هستند و آن زمانی است که بهناچار باید عرصه را بهدست نسل سومیهایی بسپارند که هنوز مجال سعی و تلاش در محیط حقیقی را نیافتهاند. در چنین شرایطی کشور باید هزینه هنگفتی را بابت چرخش ناگهانی و وسیع مدیریتی به نسل بدون تجربه بدهد که روشن نیست چگونه جبران خواهد شد؟
فراموش نکنیم تربیت مدیر نیاز به اعطای فرصت مدیریت دارد و قطعاً اگر فرصتی که بهواسطه فروپاشی رژیم ستمشاهی و نیز تأسیس نهادهای انقلابی در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب برای نسل اول و دومی که عمدتاً فاقد هرگونه تجربه مدیریت بودند، پیش نمیآمد، امروز همین نسلی از مدیران که مدعیاند سرآمد در مدیریت کشورند، هیچگاه فرصت چنین تجربهای را پیدا نمیکردند. انقلاب این تجربه را در اختیار نسل گذشته قرار داد و امروز هم باید آنها این تجربه را در اختیار نسل سوم که یقیناً خطاهای دسته اول و دوم را کمتر خواهند داشت و مسئولیتها را بهتر انجام خواهند داد، قرار گیرد و مجلس دوم اسفند فرصت خوبی برای این آزمون خواهد بود و همین فرصت باعث خواهد شد تا با آرامش بیشتر و اطمینانبخش، پا به عرصه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بگذاریم و خون دل خوردنهای چند ساله را فراموش کنیم.