سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، صبح دیروز امین ۴۲ساله به اتهام قتل همسر سابقش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. قاضی زالی بعد از اعلام رسمیت جلسه، از نماینده دادستان خواست تا متن کیفرخواست را قرائت کند.
نماینده دادستان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «متهم قبل از حادثه، همسرش را به نام ناهید طلاق میدهد، اما به خاطر دو فرزند دختر و پسری که داشتند، همچنان با هم در یک خانه زندگی میکردند. در این مدت امین متوجه رابطه همسرسابقش با مرد غریبه شده به همین دلیل با او درگیر میشود و در آن درگیری ناهید را با شالی که سرش بود خفه میکند.» نماینده دادستان در ادامه گفت: «متهم بعد از قتل با پلیس تماس میگیرد میشود و بعد از اقرار به جرمش ادعا میکند، مقتول با فریب از او طلاق گرفته و به او خیانت کرده بود. با اقرار متهم، وی روانه زندان و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. از دادگاه محترم درخواست رسیدگی به پرونده را دارم.»
در ادامه اولیایدم درخواست قصاص کردند. بعد از این درخواست متهم به دستور ریاست دادگاه برای دفاع از خود در جایگاه ایستاد. او در شرح ماجرا گفت: «با ناهید مشکلی نداشتم تا اینکه او یکبار با دخترمان خیلی بد حرف زد. به او گلایه کردم، اما با تندی جوابم را داد به همین دلیل او را کتک زدم. ناهید فردای آن روز به کلانتری محل رفت و از من شکایت کرد. وقتی به کلانتری رفتم از شدت خشم هم ناهید را کتک زدم و هم مأموری که همراه او بود. همین باعث شد چند ماه به حبس محکوم شوم. ناهید از این شرایط سوءاستفاده کرد و برای رضایت، حق طلاق خواست. او مرا فریب داد و گفت قصد طلاق ندارد مگر اینکه دوباره با او بدرفتاری کنم. قبول کردم و با حق طلاق به ناهید آزاد شدم.» متهم ادامه داد: «مدتی گذشت تا اینکه ناهید درخواست طلاق کرد! قبول نمیکردم، اما او بار دیگر مرا فریب داد و گفت با این کار پسرمان میتواند کفالت بگیرد و به سربازی نرود. به ناچار پذیرفتم، اما قول داد برای اینکه بچهها به لحاظ عاطفی آسیب نبینند در یک خانه با هم زندگی کنیم، اما او شش ماه به خانه پدرش رفت و بازنگشت.»
متهم در خصوص قتل گفت: «آن روز وقتی ناهید وارد خانه شد گفت قصد ازدواج با مرد دیگری دارد! شوکه شدم و گفتم مگر قول ندادی که خیانت نکنی؟ اما او بدون هیچ توجهی به آن مرد زنگ زد و همانطور که مشغول صحبت بود از شدت عصبانیت دستم را دور گردنش انداختم و گلویش را فشار دادم. پسر خردسالم شاهد حادثه بود که ناهید بیهوش شد. پسرم را مشغول تماشای تلویزیون کردم و به بهانه تماس با اورژانس با شالی که روی سر ناهید بود او را خفه کردم و سپس با پلیس تماس گرفتم.» متهم در خصوص رابطه پنهانی همسر سابقش گفت: «یک شب مشغول تماشای برنامه نود بودم. برای شرکت در مسابقه تلفن همراه ناهید را برداشتم تا برای شانس بیشتر هم با گوشی خودم و هم با گوشی او پیامک بفرستم که ناگهان ساعت۲ نیمه شب متوجه یک پیامک ارسالی به گوشی ناهید شدم. آنرا باز کردم که نوشته بود فردا از سر کار به دیدنت میآیم. همان موقع از طرف ناهید جوابش را دادم که بلافاصله جواب داد و فهمیدم او مرد غریبه است. همان نیمه شب همسر و دخترم را بیدار کرد و از او توضیح خواستم. ناهید زیر بار نمیرفت به همین دلیل از او خواستم پرینت تماسهایش را بگیرد. او قبول کرد، اما گفت بعد از گرفتن پرینتها به منزل پدرش میرود! بعد از گرفتن پرینتها یقین پیدا کردم که با آن مرد رابطه دارد.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «ناهید با فریب از من طلاق گرفت و هرگز راضی به این کار نبودم. قبول دارم بعد از طلاق با آن مرد رابطه داشت، اما قول داده بود خیانت نمیکند، اما به قولش وفا نکرد.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.