سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: تا به اینجای کار که دو روز از جشنواره فیلم فجر میگذرد واقعیت این است که تنها یک فیلم بوده که همگان متفق القول از آن به عنوان یک اثر سینمایی جذاب و با کیفیت یاد میکنند.
نکته جالب این اینجاست که سه فیلم روز اول به لحاظ مضمون و محتوا یک تم مشترک داشتند و در روز دوم هم فیلمها شباهت ساختاری و موضوعی نزدیکی تا حدودی به هم داشتند.
در روز اول سه فیلم «سه کام حبس»، «قصیده گاو سفید» و «عامه پسند» به موضوعات و چالشهای دنیای زنان میپرداخت و در روز دوم فیلمهای «شنای پروانه»، «بی صدا حلزون» و «تومان» به نوعی در فضای مردانه و حاشیه نشینی سیر و سلوک میکردند.
در ذیل نگاهی کوتاه به این چند فیلم انداخته ایم.
سه کام حبس/سامان سالور
فیلم سرو شکل داری است و به لحاظ ساختاری و اجرای کارگردان در آن قصهای که در دستش داشته فیلم قابل دفاعی است. «سالور» بر خلاف چند فیلم اخیرش مثل «تمشک «و «سیزده ۵۹» در اینجا خودش و اثر را به در و دیوار نمیزند و روایت سر راستی و کلاسیکی دارد وفیلم با منطق داستانی که دارد پیش میرود.
فیلم در تمام شئوناتش سعی میکند که تر و تمیز باشد. بازیهای خوب و به اندازه بازیگران و مخصوصا فیلمبرداری خوب مسعود سلامی که کمک زیادی به روایت فیلم کرده است.
اما آیا «سه کام حبس» فیلم خوب و تاثیرگذاری است؟ واقعیت این است که جواب منفی است. علت هم در نوع انتخاب قصه و داستان است که شبیه انبوهی از فیلمهای اجتماعی قبل و بعد خودش است و ویژگی تازهای ندارد. ظرف قصه جای مانور و خودنمایی بیشتری به فیلمساز نمیدهد. فیلم فاقد ویژگی برجستهای است که مخاطب بتواند با آن همراهی کند.
قصیده گاو سفید/ بهتاش صناعیها
هدر دادن و حیف و میل کردن یک موضوع و سوژه خوب که میتوانست تبدیل به یک فیلم جذاب، و جریان ساز باشد. فیلمساز و فیلمنامه نویس قدر موقعیتی که دستشان رسیده را نفهمیدند و با ساخت و پرداخت آماتوری فیلمی کم عمق، سطحی، سر درگرم و در بخشی از صحنهها باسمهای تولید کرده اند.
از انتخاب بازیگران تا پرداخت کارگردان همه حکایت از یک فیلم جمع و جور و کم هزینه دارد که نهایتا راهی هنر و تجربه میشود. نگاه فیلم بیشتر به سمت و سوی جشنوارههای خارجی است که بتواند از پس انتخاب سوژه (ظلم به زنان و درماندگی یک زن در جامعه) اعتبار و جایزهای برای خود دست و پا کند.
عامه پسند/ سهیل بیرقی
چیزی که در وهله اول تو ذوق مخاطب میزند اصفهانی حرف زدن باران کوثری است. نیم ساعت گذشته فیلم درگیر خاله زنک بازی است. یک ساعت بعد هم وضعیت همین است. فیلم انگار بنا ندارد اصلا شروع بشود. قصهای در کار نیست و فقط با موقعیتهای زنی طلاق گرفته مواجه هستیم که میخواهد روی پای خود بایستد و برای خودش کسب و کاری راه بیندازد.
ته خلاقیت و ایده فیلمساز این است که مردها را در فیلم نشان ندهد و آنها را از فیلم حذف کند. قصه زنانهای که فیلم ساز سررشتهای در آن ندارد. فیلم اگر برای مخاطب و اکران سینما ساخته شده باشد مطلقا توفیقی نخواهد داشت، چون اساسا با متر و معیار یک فیلم سینمایی فاصلههای زیادی دارد. بر خلاف اسمش اصلا عامه پسند نیست.
شنای پروانه / محمد کارت
بهترین فیلم جشنواره تا به امروز و شاید تا روز آخر و یکی از بهترین فیلمهای اجتماعی این چند سال اخیر که برخلاف معمول سینمای ایران شروع جذابی دارد و از همان اول مخاطب را وسط ماجرا پرت میکند.
فضاسازی گرم و انتخاب جغرافیای درست مبتنی بر تجربه زیستی فیلمساز از «شنای پروانه» یک فیلم متفاوت و خلاقانه ساخته است.
رسوخ به دنیای عجیب و غریب لات و لوتها با یک قصه معمایی که با یک اجرای پر ایده و با جسارت، مخاطب را سر کیف میآورد. وجه تمایز شنای پروانه با فیلمهای مثل «ابد و یک روز»، «متری شیش و نیم» و «مغزهای کوچک زنگ زده» در این است که اصالت وجودی برای خودش دارد و یک فیلم چیدمانی نیست و بر خلاف این فیلمها که در انتها همه چیز از هم گیسخته و از هم پاشیده میشود در این فیلم قهرمانی وجود دارد که در انتها همه را سر سفره خانواده و کنار هم جمع و جور میکند.
کارگردانی با ایده و جسارت انگیز در کنار یک فیلمنامه که هم در کلیات و هم در جزییات برگهای برنده زیاد دارد از «شنای پروانه» یک فیلم موفق و تاثیر گذار به وجود اورده است.
«شنای پروانه» فیلم مهمی در سینمای اجتماعی ایران خواهد شد و محمد کارت در همین فیلم اولش نشان داد که قرار است در سینما ایران حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
تومان/ مرتضی فرشباف
وجود این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر خودش علامت سوال بزرگی برای این رویداد است. فیلم به شدت پرت و پلا است. بیشتر از اینکه یک فیلم باشد یه مشت راش (تصاویر ضبط شده) است که بی هدف و بی معنی به هم چسبیده شده اند.
اطلاق اسم فیلم به این اثر جفا در حق بقیه فیلم هاست. چرا یک تهیه کننده باید بر روی فیلمی که نه از اساس و بنیاد چنین بی هویت و به هم ریخته است سرمایه گذاری کند؟ شاید جواب سوال را بشود در موضوع فیلم که به نوعی تلاش دارد تابو شکنی کند و موضوعی کثیف را در پس تصاویر و قصه اش به مخاطب منتقل کند جستجو کرد. فیلم از منظر محتوایی به شدت مریض و کثیفی است. از هئیت انتخاب و سید محمود رضوی بعید است انتخاب چنین کثافتی برای جشنواره فیلم فجر!.