سرویس اقتصادی جوان آنلاین: به گزارش «جوان»، طی دهها سال گذشته اقتصاد ایران از محل درآمدهای نفتی تأمین مالی شدهاست، به طوری که بودجه عمومی دولت عموماً وابسته به نفت بودهاست و در بعد بودجه شرکتها تقریباً نیمی از بودجه شرکتها مربوط به شرکت ملی نفت بودهاست که این شرکت نیز عمده منابعش را از محل درآمدهای ناشی از صادران نفت تأمین میکردهاست، همچنین به نظر میرسد برای اینکه زیانهای ناشی از استهلاک و سوءمدیریت و فرسودگی صنایع و شرکتها پوشش دادهشود، بخشی از منابع ناشی از نفت نیز در شرکتهای دولتی تزریق میشدهاست تا وضعیت کنونی تولید با رشد اندک یا بیرشد اندک برای سال آتی نیز حفظ شود.
یکی از مشکلات کنونی اقتصاد ایران آن است که صنایع و بنگاهها فرسوده هستند، از اینرو با نرخ استهلاک قابلملاحظهای روبهرو هستند، از اینرو برای تداوم و حفظ ساختار تولید نیازمند تزریق سرمایه به اقتصاد هستیم که این سرمایه تا پیش از این معمولاً از محل بودجههای نفتی، بانک یا صندوق توسعه ملی تأمین میشد حال با تشدید تحریمهای ناجوانمردانه اقتصاد و تمرکز وزارت خزانه داری امریکا به روی اقتصاد ایران و علاقهمندان به همکاری با اقتصاد ایران، اقتصاد با مشکل سرمایه مواجه است.
پیش از این محمود واعظی وقتی در وزارت ارتباطات بود به صراحت عنوان داشته بود که سرمایه در اقتصاد ایران مورد استفاده قرار گرفته است و اقتصاد نیازمند سرمایهگذاری خارجی است و حتی حسن روحانی وقتی در ابتدای دولت دوازدهم اعضای کابینه را به مجلس معرفی میکرد به صراحت از ضرورت جذب سرمایهگذاری خارجی سخن به میان آورد و مدعی شد که یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب اعضای کابینه توانایی آنها برای جذب سرمایهگذاری خارجی است، بهرغم این اظهارات متأسفانه به دلیل بدعهدی امریکاییها و خروج امریکا از برجام نهتنها سرمایهگذاری خارجی چندانی به اقتصاد ورود نکرد، بلکه به دلیل تحریمها و تهدیدها و تنشهایی که امریکاییها ایجاد کردند، صادرات نفت ایران محدود شد و متأسفانه سرمایهگذارانی که در داخل ایران ورود داشتند مجبور به خروج از کشور شدند.
بازارهای نفتی ایران از دست رفت
حال در چنین شرایطی که مشخص نیست در ۹۸ دولت با چه میزان از کسری بودجه مواجه شود، به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در ۱۰۰ سال گذشته با خامفروشی نفت دست به گریبان بودهایم و این روش درآمدزایی متأسفانه باعث شد جامعهای بدون برنامه و ایده داشته باشیم و حال متأسفانه تمام بازار نفت ایران به جز چین و هند تصاحب شده است. الیاس حضرتی در هشتمین همایش اخلاق حرفهای گفت: کشور در شرایط سختی قرار دارد که در ۱۰۰ سال گذشته بیسابقه بودهاست در ۱۰۰ سال گذشته با خامفروشی نفت دست به گریبان بودهایم و این روش درآمد زایی متأسفانه باعث شد جامعهای بدون برنامه و ایده داشته باشیم.
وی تأکید کرد: تمام بازار نفت ایران به جز چین و هند تصاحب شدهاست. پس اگر امروز با ترامپ مذاکره کنیم، دیگر فایدهای ندارد، چون فروش نفت ما باید به روش ۱۰ هزار و ۵ هزار بشکه باشد، زیرا دیگر بازار نفت ایران توسط فروشندگان دیگر تصاحب شدهاست.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:تشکیل سرمایه ۳۰ درصد کاهش یافته پس درحال حاضر نیاز به تغییر رویکرد داریم و به عبارتی باید گفت ما باید یک حکمرانی درست تعریف کنیم.
حضرتی ادامه داد: اینکه میگویم تشکیل سرمایه ۳۰ درصد کاهش یافته دلیل دارم، چراکه سرمایهگذارانی برای ثبت سفارش واردات کالا به وزارت صنعت مراجعه کردند که در نتیجه مذاکره قبلی با طرف خارجی بوده و بعد از اینکه ثبت سفارش او تأیید شد قانون عوض میشود.
در اقتصاد ایران، بررسی روند بلندمدت تغییرات تشکیل سرمایه ناخالص و استهلاک نشان میدهد که به لحاظ تاریخی، سالانه بیش از دو برابر استهلاک سرمایههای ثابت، تشکیل سرمایه جدید اتفاق افتادهاست، اما روند کاهش سطح تشکیل سرمایه سالانه به حدی رسیدهاست که سرمایهگذاریهای جدید قادر به جبران استهلاک داراییهای ثابت قبلی نیست. این مسئله به معنی استهلاک ظرفیتهای رشد اقتصادی و کاهش درآمد سرانه در سالهای آینده است. استهلاک ظرفیتهای رشد اقتصادی و قرار گرفتن در تله رشد پایین، پیامدها و تبعاتی مانند کاهش درآمد سرانه، گسترش فقر و بیکاری، تضعیف توان دولت، کاهش درآمدهای عمومی، افزایش فاصله بین اقتصاد ایران با سایر رقبای منطقهای و نظایر آن را به دنبال دارد. از آنجا که سهم بهرهوری به طور تاریخی در رشد اقتصادی بلندمدت حول صفر بودهاست.
چرا جلوی خروج سرمایه از کشور گرفته نمیشود
از اینرو در شرایط فعلی نیز ایجاد رشد اقتصادی از محل رشد بهرهوری چندان متصور نیست. به ویژه آنکه بخشی از سودهای موهوم بانکی به سپردهها، گویا با تبدیل به ارز و طلا به مقصد املاک ترکیه و گرجستان و... از کشور خارج میشود. بنابراین، برای مواجه نشدن با بحران گسترده بیکاری و فقر در کشور، چارهای جز حل چالش سرمایهگذاری وجود ندارد.
وضعیت سرمایهگذاری در شرایطی به رنگ قرمز درآمده است که به نظر میرسد رشد نزدیک به ۱۵۰ درصدی بازار سرمایه ایران از زمستان گذشته تاکنون گویی رشدی غیر کیفی است و باید دید چه سودی به حال اقتصاد دارد و سود این نوسانها را اگر قرار نیست اقتصاد کلان و بنگاههای اقتصادی ببرند پس چه اشخاصی طی یکسال اخیر در بازار سهام سود کردهاند از این رو اخذ مالیات بر عایدی سرمایه در بازار پول، سهام و مسکن و خودرو، بیمه، صندویهای سرمایهگذاری، شرکتهای تأمین سرمایه، خارجکنندگان کالا و سرمایه از اقتصاد ایران نیز به دلیل پوشش بخشی از درآمدهای کاهش یافته نفتی کشور بد نیست که عملیاتی شود.