پس از ماهها معطلی و وقت تلف کردن سرانجام فدراسیون فوتبال به وعدهاش عمل و از سرمربی جدید تیم ملی رونمایی کرد؛ آن هم درست چند ساعت قبل از دربی و چند روز قبل از اتمام زمان ثبتنام کاندیداهای مجمع انتخاباتی فدراسیون! دراگان اسکوچیچ همان کسی است که به انتخاب آقایان از این پس روی نیمکت تیم ملی مینشیند تا ثابت شود بازی انتخاب گزینه ایرانی میتواند در نهایت به انتخاب گزینه خارجی ختم شود.
زمان زیادی از دست رفت تا سرانجام جانشین مارک ویلموتس انتخاب شد. در این مدت فدراسیون تا میتوانست برای پیش بردن اهدافش با نام گزینههای مختلف بازی کرد و در حالی که وطنی بودن سرمربی قطعی شده بود، قرعه به نام یک کروات افتاد. از کنار اعلام این خبر در روز بازی پرسپولیس – استقلال نباید ساده گذشت، چراکه آقایان دستاندرکار برای به ثمر رساندن پروژههای هدفمندشان تلاش زیادی کردند. روی آوردن به گزینه خارجی حربهای بود برای منحرف کردن ذهنها در داخل و تمرکز کارشناسان و منتقدان روی موضوع سر کار گذاشتن مربیان داخلی. در واقع عقد قرارداد با اسکوچیچ اعتراض خیلیها را به همراه داشته و انتقاد اصلی معترضان نیز بازی با افکار عمومی است. علاوه بر این نحوه مذاکره و توافق طرفین نیز غیرحرفهای بودن و سوءمدیریت فوتبال کشورمان را یکبار دیگر ثابت کرد.
مربی اهل کرواسی یک ماه تمام برای راضی کردن مدیران باشگاه نفت آبادان و فسخ قراردادش بهانههای متنوعی را امتحان کرد؛ از مشکلات خانوادگی گرفته تا بیماری قلبی. البته بالاخره بهانهتراشیهایش نیز به ثمر نشست، ولی این مربی که سالها آرزوی نشستن روی نیمکت تیم ملی کشورمان را داشت با رسیدن به آرزوی دیرینهاش ثابت کرد او هم شگرد موفقیت و رسیدن به آرزوهایش در فوتبال ایران را یاد گرفته است.
انتخاب اسکوچیچ نشان داد برای مدیران فدراسیون نه رزومه کاری مهم است و نه احترام به مردم و هواداران. مهلت قانونی ثبتنام کاندیداهای انتخابات فدراسیون فوتبال فردا تمام میشود و در این برهه حساس پیشرو کمتر کسی حواسش به این مسئله است. روی کار آمدن سرمربی خارجی در تیم ملی بهترین فرصت برای پنهان کردن حواشی ثبتنام نامزدها و فعالیتهای انتخاباتی بود. چهرههای امتحان پسداده و معلومالحال برای بقا در بدنه فدراسیون تلاش میکنند از هر طریقی به هدفشان برسند. گرفتن ۱۰ امضا از اعضای مجمع، تنها یکی از سنگاندازیهایی است که داد همه را درآورده است. در این اوضاع معرفی سرمربی جدید راهکار خوبی برای دور کردن توجهات از بیقانونیها و فعالیتهای پشت پرده انتخابات بود. ضمن اینکه گزینههای بازنشسته برای حفظ پست و مقامشان چراغ خاموش برنامههایشان را جلو میبرند بدون اینکه نگران آینده باشند.
آینده تیم ملی قطعاً اهمیت زیادی دارد، بهویژه که شرایطمان در بازیهای انتخابی جام جهانی خوب نیست، ولی دو بازی فروردینماه با کامبوج و هنگکنگ را میتوانستیم با گزینه ایرانی یا حتی سرمربی موقت هم پشت سر بگذاریم. اصل کار انتخاب رئیس جدید فدراسیون و دو بازی حساس خردادماه با عراق و بحرین است. در این سالها مدیریت ضعیف و پرحاشیه ضربات بزرگی بر پیکر فوتبال و ورزش ایران وارد کرده، اتفاقاتی که اگر در کشور دیگری رخ میداد در فدراسیون فوتبالشان را تخته میکردند.
حال، اما همان افراد امتحان پسداده با کارنامهای ضعیف، سوءمدیریت و ناکارآمدی میجنگند تا به هر شکل ممکن یک نفر از تیمشان رئیس شود و بقیه سمتها را هم بین خودشان تقسیم کنند. اگرچه انتخاب اسکوچیچ خیلیها را شوکه کرد، ولی به این نکته توجه داشته باشید که سرمربی جدید تنها یک بخش کوچک این پازل را تشکیل میدهد. بخشهای اصلی کسانی هستند که از انتخاب او به عنوان یک تاکتیک انتخاباتی استفاده کردند تا یکبار دیگر فوتبال ایران را قربانی سهمخواهی خود از این رشته کنند.