سرویس سیاسی جوانآنلاین: قرار بود اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس در تهران لیستی ارائه ندهند. برخی افواه، اما حکایت از آن دارند که جبهه اصلاحطلبی خیال عبور از مصوبه خود را دارد. این تصمیم پس از آن گرفته شد که سه چهره اصیل جبهه اصلاحات از سوی شورای نگهبان، مجوز حضور در انتخابات را گرفتند.
احتمال عبور از مصوبه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
چند روزی میشود که برخی منابع خبری در جبهه اصلاحات، از احتمال تایید صلاحیت سه چهره مشهور این جبهه از سوی شورای نگهبان خبر میدهند. بر اساس این اخبار، صلاحیت محمدحسین مقیمی، استاندار پیشین تهران، سیدمحمدعلی افشانی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و افشین علاء شاعر اصلاحطلب از سوی شورای نگهبان تایید شده است. بر همین اساس نیز برخی اقوال از دل جبهه اصلاحطلبی، خواهان عبور از مصوبه اخیر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مبنی بر ندادن لیست برای انتخابات مجلس در حوزه تهران هستند. در همینباره، اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتگو با خبرگزاری فارس، تاکید کرد: اگر تایید صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب ادامه داشته باشد به نحوی که امکان ارائه لیست باشد، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میتواند ارائه لیست را مورد بررسی مجدد قرار دهد. وی در بخش دیگری از اظهارات خود مدعی شد: شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از ابتدا بنا بر مشارکت در انتخابات داشت، اما فضا
به گونهای پیش رفت که این اختیار و امکان از آنها گرفته شده است. به هر حال اصلاحطلبان طرفدارانی دارند، بنابراین اگر این انگیزه حضور از آنها گرفته شود.
مسوولیت آن برعهده کیست؟
اظهارات گرامیمقدم در شرایطی است که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بهعنوان اصلیترین نهاد تصمیمگیری جبهه اصلاحطلبی در ایام انتخابات، روز سهشنبه، ۱۵ بهمن در بیانیهای اعلام کرده بود که بنا ندارد در تهران لیست انتخاباتی ارائه دهد، اما در عین حال به احزاب زیرمجموعه خود این اختیار را میدهد به صورت جداگانه، از نامزدهای تایید صلاحیت شده خود در تهران حمایت کنند. شورا در این بیانیه ۶ بندی، بدون ارائه ادله متقن مدعی شده بود: براساس نتایج کنونی برآمده از فرایند بررسی و رسیدگی به صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب حوزههای انتخابیه از سوی هیاتهای اجرایی، نظارت و شورای محترم نگهبان، متاسفانه عمده دبیران کل احزاب و چهرههای نامآور ما در اکثر حوزههای انتخابیه بهگونهای رد صلاحیت شدهاند که امکان حضور کاندیداهای این جبهه بهصورت کامل در سطح ۲۰۸حوزه انتخابیه سراسر کشور فراهم نیست و امکان رقابت عادلانه برای جریان ریشهدار اصلاحطلب میسر نیست. این بیانیه با تاکید بر اینکه در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس، عمده ظرفیت و فرصت حضور احزاب و شخصیتهای نامآشنا از این جبهه گرفته شده است، تصریح شد: با این شرایط هرگونه تصمیم احزاب عضو که امکان رقابت حداقلی در این حوزه برای آنان باقیمانده است مورد احترام بوده و حق قانونی آنهاست تا با نام و عنوان خود از کاندیدای مورد نظر خود حمایت کنند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در پایان بیانیه خود، از شوراهای اصلاحطلبان استانها تقاضا کرد تا متناسب با واقعیات صحنههای رقابت، راساً و به صورت اقتضایی نسبت به معرفی نامزدها در رویداد مهم انتخاباتی پیشرو نهایت سعی و تلاش خود را مبذول دارند.
افشای دروغ
بلاتکلیفی اصلاحطلبان در اینکه برای انتخابات لیست بدهند یا نه، حامل چند نکته است؛ اول اینکه تبلیغات پرحجم آنها درباره اینکه شورای نگهبان همه نامزدهای جبهه اصلاحطلبی را قلعوقمع کرده و شرایط برای رقابت با رقیب سلب شده، کذبی بیش نبوده و نسبتی هم با واقعیت نداشته است. اصلاحطلبان طی روزهای گذشته به دفعات مدعی شده بودند که قاطبه نامزدهای منتسب به آنها توسط نهاد نظارتی ردصلاحیت شده و بنابراین دست آنها برای حضور در انتخابات بسته است. برخی الیتهای اصلاحطلبی حتی انتخابات در ایران را انتصابات دانسته و با همین واژهبازیها، حضور در این عرصه را بیفایده و حتی نتیجه رقابت انتخاباتی را از پیش تعیین شده عنوان کردند. با این حال، اینکه فقط چهار روز پس از بیانیه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، ایشان از احتمال الغای آن بیانیه سخن میگویند، نشان از عدم صحت تمام ادعاهای قبلی شان درباره شورای نگهبان دارد.
نکته بعدی که از بلاتکلیفی اصلاحطلبان برای دادن یا ندادن لیست در تهران استنتاج میشود، معطوف به بحران تصمیمگیری در این جبهه است که به واسطه جداماندگی از جامعه، درک درستی از مناسبات اجتماعی و سیاسی نداشته و گمان دارند با وجود عملکرد ضعیف و یأسآورشان در مجلس طی چهار سال گذشته، هنوز که هنوز است مردم به آنها اقبال داشته و در نتیجه از شانس بالایی نیز برای پیروزی برخوردار هستند. در اینباره، چندی پیش محمدرضا تاجیک از متفکران آکادمیک جبهه اصلاحطلبی درباره این توهم اصلاحطلبان گفته بود: حتی اگر اصلاحطلبان در تسابقهای بزرگ پیشاروی (مجلس و ریاستجمهوری و...) پیروز هم بشوند، از امکان و استعدادی بیش از دولت کنونی برای بهبود امور (داخلی و خارجی) برخوردار نیستند؛ لذا شایسته آن است که عِرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندی از دیار قدرت رخت بربندند.
گیر کرده میان دو چهره
از طرف دیگر، اینکه اصلاحطلبان قادر نیستند درباره کنش سیاسی خود برای انتخابات در تهران، به جمعبندی قطعی و حتمی دست یابند، به این دلیل است که ایشان سالهاست میان دو چهره گیر افتاده اند؛ اپوزیسیون و پوزسیون؛ یا به بیان بهتر، چهره «در قدرت» و چهره «برقدرت». اصلاحطلبان از طرفی همیشه مایلند خود را جبهه برقدرت یا به روایتی، جبهه منتقد ساحت قدرت نشان بدهند و با همین چهرهسازی ها، خود را محبوب قلوب مردم کنند، اما از سوی دیگر، شیرینی قدرت در سالهای اخیر به خصوص از سال ۹۲ به بعد، آنها را رها نمیکند و دوست ندارند سهمشان از کیک قدرت را وانهند. این دوگانگی همیشه در جبهه اصلاحات وجود داشته لیکن از سال ۹۲ به بعد که اصلاحاتیها، سلطهشان را بر دولت و سپس بر مجلس و شوراهای شهر گستراندند، این دوئیت تقویت و تغلیظ شده و شکل بیمارگونهای به خود گرفته است. بر اساس همین عارضه نیز اصلاحطلبان در تعیین نسبت خود با انتخابات مجلس دو رویکرد کاملا متناقض اختیار کردهاند؛ عدهای مانند سعید حجاریان از مشارکت مشروط برای حفظ وجهه اپوزیسیونی اصلاحات دممیزنند و عدهای دیگر نظیر عارف و موسویلاری از حضور حداکثری در انتخابات میگویند. باید دید با وجود همه موانع یادشده، اصلاحات به کدام سمت میرود؟ آیا انتخابات مجلس را وامینهد یا برای استمرار حضورشان در قدرت، کنش اپوزیسیونی خویش را رها میکند.