سرويس بين الملل جوان آنلاين: برای شناخت جایگاه جنگهای هیبریدی، نیاز به شناخت انواع جنگها وجود دارد. جنگها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول جنگهای منظم یا کلاسیک است که نمونه آن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. در این نوع جنگها از نیروهای منظم سهگانه و تجهیزات متعارف استفاده میشود و هدف بیشتر تصرفات ارضی است. معیار شکست یا پیروزی در این جنگها حفظ مرزها یا بالعکس، گسترش مرزهاست. نوع دیگر جنگها، جنگهای نامنظم یا چریکی است که شیوع این نوع جنگها از بعد از جنگ جهانی دوم در قالب پیدایش گروههای مختلف و جنبشهای آزادیبخش ملی و بهویژه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در قالب انواع و اقسام گروههای تروریستی رخ داده است. در جنگ نامنظم شاهد وجود گروهها یا دستهها یا جنبشهایی هستیم که معمولاً از سلسله مراتب نظامی پیروی نمیکنند. در اینگونه گروهها ساختار سلسله مراتبی کمتر حاکم است و بیشتر ساختار سلولی وجود دارد. همچنین تاکتیکهای جنگی بیشتر حاصل ابتکار جنگجویان، شبهنظامیان یا تروریستهاست و سلاحهایی که در این جنگها استفاده میشود، سلاحهای سبک، نیمهسنگین و راکتها هستند. این جنگها کمتر بهدنبال افزایش قلمرو یا زمین خود هستند. در این جنگها هدف اصلی وارد آوردن خسارات جانی و مالی به طرف مقابل است. توانایی بقا مهمترین مسئله در این نوع جنگها شمرده میشود.
جنگ ترکیبی
اما بعد از بحران اوکراین، شاهد بروز نوع جدیدی از جنگها هستیم که از آنها بهعنوان جنگهای هیبریدی یا ترکیبی یاد میشود. جنگ هیبریدی (Hybrid War) یا «جنگترکیبی» به راهبرد نظامی پیچیدهای اطلاق میشود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. در این نوع جنگها که بیشتر توسط دولتها صورت میگیرد، شاهد بهکارگیری ترکیبی قابلیتهای یک کشور اعم از قابلیتهای نظامی متعارف، انواع جنگافزارها، انواع نیروها، انواع تاکتیکها و انواع شیوهها هستیم که شامل دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی، حمایت از شورشهای داخلی یا محلی، استفاده از نیروهای نامنظم و چریکی، استفاده از نیروهای نظامی ویژه و جنگ اقتصادی و حملات سایبری میشود. این تعریف از جنگ ترکیبی را کنفرانس مونیخ ارائه کرده است، بنابراین در جنگ ترکیبی، یک دولت متمرکز، از انواع شیوهها و روشهای در دسترس خود برای نیل به هدف مورد نظر در کشور هدف استفاده میکند. در واقع در جنگ ترکیبی با یک مرکز فرماندهی متمرکز مواجه هستیم که بهصورت آگاهانه و هماهنگ از تمامی امکانات، قابلیتها، مقدورات و توانمندیهایی که در اختیار دارد، برای رسیدن به هدف مدنظر استفاده میکند.
ناتو و مقابله با جنگ ترکیبی
اساساً از زمان شکلگیری و تحولات مربوط به بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به بهرهگیری روسیه از شیوههای جنگ ترکیبی در این بحران پی برد. این مسئله باعث شد فرماندهان ناتو در این مورد اعلام خطر کنند و ضعف آشکار ناتو در مقابله با این نوع جنگ و بهکارگیری این نوع جنگ در شرق اوکراین و لزوم اتخاذ راهکارهایی برای مقابله با این شیوه جدید جنگ را یادآور شوند. دغدغه اصلی ناتو درباره جنگ ترکیبی این است که روسها این شیوه جنگ را در دیگر نقاط از جمله جمهوریهای بالتیک هم بهکار ببرند. در این چارچوب یکی از فرماندهان ارشد ناتو به نام ژنرال دنیس مرسیر (Denis Mercier) در ژوئیه ۲۰۱۶ هشدار داد باید ناتو آمادگیهای لازم را برای مقابله با جنگ ترکیبی ایجاد کند و برنامههای مدنظر را در اینزمینه ارائه دهد. همچنین فدریکا موگرینی، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد اتحادیه اروپا و ناتو، همکاری خود را برای برخورد با چالشهای بیسابقهای که در شرق اروپا از جانب روسیه مطرح شده است، مخصوصاً تهدیدات ترکیبی، امنیت سایبری و مسائل دفاعی تقویت میکند. در واقع علت توجه غربیها بهویژه ناتو به جنگ هیبریدی، استفاده مؤثر روسها از این شیوه جنگی در بحران اوکراین بوده است که تاکنون هم نتایج قابل توجهی را برای روسیه در شرق اوکراین بهدنبال داشته است.
کاربرد جنگ ترکیبی
با توجه به عناصر هشتگانه تشکیلدهنده جنگ ترکیبی یا هیبریدی، روسیه ابتدا تلاش کرد اوکراین را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. در این چارچوب شاهد استفاده مسکو از توانمندی اقتصادی و اهرم انرژی خود علیه اوکراین بودیم که بعدها یعنی از اول ژانویه ۲۰۱۶ با تحریم اوکراین همراه شد. در بُعد سیاسی یا دیپلماتیک، روسیه تلاش کرد تعاملات دیپلماتیک را با کشورهای غربی مخصوصاً اتحادیه اروپا درباره بحران اوکراین تشدید کند که نمونه آن ایجاد گروه «نرماندی» و نیز گروه «تماس» بود. در عین حال مسکو با توجه به توانمندی سایبری که در اختیار دارد، جنگی رسانهای را از طریق شبکه رسانهای و همچنین شبکههای اجتماعی در مورد اوکراین راه انداخت. بُعد دیگر جنگ ترکیبی که از سوی روسها در شرق اوکراین پیاده شد، حمایت همهجانبه نظامی، لجستیکی، مالی و انسانی از مخالفان شرق اوکراین بود که درنهایت منجر به اعلام استقلال یکجانبه دو استان شرقی اوکراین یعنی لوهانسک و دونتسک شد. هر چند هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته است. درعینحال، روسها بارها از نیروهای ویژه خود در شرق اوکراین برای مقابله با نیروهای دولتی اوکراین استفاده کرده است. بهعلاوه روسیه از نیروهای منظم خود، یعنی نیروهای ارتش روسیه نیز برای انجام رزمایشها در جوار مرزهای غربی روسیه که هممرز با اوکراین و سایر کشورهای اروپای شرقی میشود برای هشدار به مقامات اوکراین و سایر کشورهای غربی استفاده کرده و از همه مهمتر در موارد مختلف توان سایبری خود را علیه اوکراین بهکار گرفته است. استفاده از این ترکیب پیچیده از عوامل مختلف قدرت سخت، نیمه سخت و نرم باعث شد «آندرس فوگ راسموسن» دبیرکل قبلی ناتو صراحتاً اعلام کند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه متخصص جنگهای هیبریدی است.
جمعبندی
با توجه به کاربرد موفق جنگ ترکیبی توسط روسیه در پهنه اوکراین و هشدارهایی که ناتو و سایر مقامات غربی درباره کاربرد این نوع جنگ در آینده از سوی دولتها یا کشورهای معارض غرب در نقاط مختلف ارائه میشود، بهنظر میرسد در وهله اول باید انتظار داشت کشورهای غربی در چارچوب سازمان ناتو با برگزاری نشستها و جلساتی به تنظیم یا برنامهریزی برای طراحی تاکتیکها یا تکنیکهای مختلف برای مقابله با جنگ هیبریدی مبادرت کنند و در مرحله دوم غربیها بهویژه کشورهایی مانند امریکا که داعیه دخالت در نقاط مختلف جهان را دارند تلاش کنند از این شیوه جنگی در راستای رسیدن به اهداف مدنظر خود در کشورهای هدف استفاده نمایند. درعینحال میتوان انتظار داشت بهطور کلی، با توجه به کاربست موفقیتآمیز جنگهای هیبریدی، درآینده کشورهای مختلفی بهخصوص آنهایی که از توانمندیهای نظامی، اقتصادی، سایبری و سیاسی بیشتری برخوردارند مانند چین و هند، از این شیوه جنگی در برخورد با کشورهای رقیب خود استفاده کنند. بهعلاوه، در کنار روسیه، امریکا و برخی کشورهای غربی میتوان انتظار داشت حتی کشورهایی که قدرت منطقهای محسوب میشوند با توجه به کارآیی و میزان تأثیرگذاری جنگ ترکیبی از این شیوه نوین جنگی استفاده کنند.