سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: رئیس حوزه هنری به بیان خاطراتی درباره سردار شهید حاجقاسم سلیمانی پرداخت و از کتابخوانیها و جلسات خصوصی او با نویسندگان گفت. محسن مؤمنیشریف، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که کتابی را پیرامون احمد سلیمانی از بستگان سردار سلیمانی و عموزاده ایشان با نام «ریشه در آسمان» نوشته، خاطرات ناگفته زیادی را در برنامه تلویزیونی ملک سلیمانی از سردار سلیمانی مطرح کرد.
مؤمنیشریف در ابتدای صحبت خود ضمن اشاره به کتابی درباره حاجقاسم سلیمانی که توسط خودش نوشته شده، گفت: زمستان ۱۳۷۵ بود که آقای سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری با من تماس گرفتند و گفتند فردا از کرمان مهمانانی میآیند و میخواهند راجع به کنگره سرداران خود با ما مشورت کنند. آن روز سه نفر پیش ما آمدند؛ یکی سردار قاسم سلیمانی بود که تا آن روز من نه نامشان را شنیده بودم و نه دیده بودمشان. نفر دوم آقای جعفری بود که مدیر کل ارشاد استان کرمان بود و دیگری سرهنگ گلسرخی از همکاران ایشان. در آن جلسه سردار سلیمانی گفتند «میخواهیم کنگره سرداران لشکر ثارالله و شهدای کرمان و سیستان و بلوچستان را برگزار کنیم. خدمت رهبر معظم انقلاب رفتیم، برنامههایمان را گفتیم و گفتیم که میخواهیم راجع به فرماندهان شهید کتاب دربیاوریم.» دقت کنید که در این زمان حاجقاسم فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله هستند.
ماجرای کشف سردار دلها توسط شهید باقری
وی به رابطه شهید حسن باقری و سردار سلیمانی اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری در همان جلسه، حوزه هنری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت را معرفی کرده بودند و بر همین اساس این سه نفر پیش ما آمدند. ما نیز با آغوش باز پذیرفتیم و خیلی زود کار انجام شد. در این زمان تبادل اطلاعاتی بین آقای سلیمانی و آقای سرهنگی درباره شهید حسن باقری انجام شد که دوست مشترک هر دو نفر بود. همانطور که میدانید حسن باقری قبل از اینکه به شهادت برسد روزنامهنگار بوده و در روزنامه جمهوری اسلامی با آقای سرهنگی همکار بوده است. در همانجا فهمیدم که سردار سلیمانی به شدت تحت تأثیر شهید باقری است و شاید بتوان گفت یکی از معلمان ایشان همین شهید بزرگوار بوده است. البته باید بگویم کسی که سردار سلیمانی را کشف کرد نیز حسن باقری بوده است. در زمان جنگ شهید حسن باقری فرمانده قرارگاه و اطلاعات عملیات سپاه بوده و در جریان یکی از عملیاتها سردار سلیمانی را میبیند و به نوعی از ایشان خوشش میآید. به نظرم شهید باقری یکی از کسانی است که هنوز شناخته نشده و شاید بتوان گفت خود او یک حاجقاسم دیگر است. ایشان تأثیر بهسزایی در سرنوشت دفاع مقدس داشته و ما را از حالت انفعالی به حالت فعال و هجومی تبدیل میکند.
مؤمنیشریف در ادامه گفت: به ماجرای اصلی برگردیم؛ این گروه سه نفره پیش ما آمدند تا سفارش کاری بدهند، ما هم پذیرفتیم و آن کار انجام شد. بنده در آن زمان این خوشبختی را داشتم که راجع به شهید احمد سلیمانی بنویسم که عموزاده ایشان بود. سردار سلیمانی و شهید احمد سلیمانی با هم بزرگ شده بودند تا زمانی که حاجاحمد به شهادت میرسد. نوشتن کتابی راجع به این شهید توفیقی برای من بود که با خانواده پرافتخار سلیمانی آشنا شوم. برهمین اساس به روستای ایشان رفتم و در آنجا پدر حاجقاسم را دیدم و چند روزی مهمان این خانواده بودم. جالب است بدانید که خود سردار سلیمانی به من گفت و اعلام نیز کرده بود که معلم من شهید احمد بود. نام کتابی که درباره ایشان نوشتم «ریشه در آسمان» بود و توفیقی از آن سفر برای من شد.
شهید سلیمانی از ۱۳ سالگی کار میکرد
وی در ادامه گفت: اینجا میخواهم کمی راجع به گذشته حاجقاسم حرف بزنم چراکه متأسفانه میبینم گاهی اطلاعات غلط داده میشود. روستای حاجقاسم سلیمانی تا کلاس پنجم ابتدایی کلاس داشته است و برای گذراندن دوره راهنمایی به شهرستان رابر میروند. این منطقه ۱۷، ۱۸ کیلومتر با روستای آنها فاصله دارد. در همان زمان شهید قاسم سلیمانی و شهید احمد سلیمانی مجبور میشوند برای کار کردن به کرمان بروند؛ ماجرا از این قرار است که پدرانشان به بانک کشاورزی بدهکار هستند. عجیب است که این دو نوجوان ۱۲، ۱۳ ساله به کرمان میروند و همقسم میشوند که آن قدر کار کنند تا بدهی پدرانشان را بپردازند. هشت ماه در کرمان کار میکنند و با حقوق روزانه چهار تومان موفق میشوند بخشی از بدهی پدرانشان را بپردازند. دقت داشته باشید که من از روی عمد این سخنان را بیان میکنم چراکه میخواهم بگویم قهرمانان انقلاب اسلامی از کجا آمدهاند.
وی با اشاره به شخصیت سردار سلیمانی گفت: همان زمان که با ایشان آشنا شدم، فهمیدم که ایشان به کار فرهنگی بسیار اهمیت میدادند. ایشان اهمیت روایت شهیدان در قالب کتاب را ۲۴، ۲۵ سال پیش فهمیدند و پای کار ایستادند تا کتابی برای دوستان شهیدشان نوشته شود. این مسئله خیلی مهم است. اینگونه هم نبود که کار سرسری باشد. ایشان در ابتدا پیش رهبری میروند سپس به حوزه میآیند، مداوم پیگیری میکنند تا کار انجام شود، خودش کتاب را میخواند و برایش مقدمه مینویسد و ... خداوند شهید علی خوشلفظ را رحمت کند. وقتی کتاب خاطره ایشان با نام «وقتی مهتاب گم شد» درآمد، حاجقاسم آن را خوانده بود و تعریف میکرد که این کتاب را زمانی میخواندم که از بغداد به اقلیم کردستان میرفتم و حال خوبی داشتم. یعنی سردار ما در این شرایط هم کتاب میخواند و با آن بیگانه نبود. ایشان مطالب نویسندگان ما را به اسم میشناخت و جلسات دوستانهای با آنان داشتند. مسائل فرهنگی دغدغه ایشان بود. علاوه بر این به خانوادههای شهدا سر میزد و تلاش میکرد کار مردم را راه بیندازد.
این داستاننویس ادامه داد: حجتالاسلام والمسلمین شیرازی نماینده، ولی فقیه در نیروی قدس تعریف میکردند که جلسهای با سردار سلیمانی داشتیم که تا پاسی از شب طول کشید. قرار شد فردا ادامه جلسه را داشته باشیم. وقتی صبح به دیدار ایشان رفتم به من گفت دیشب به اصفهان رفتم به یک جانباز سر زدم و دوباره برگشتم. وقتی به سنتهای دینی خود برگردیم با نامی به عنوان برکت در زمان روبهرو میشویم.
رئیس حوزه هنری در ادامه این برنامه، لفظ «جهان پهلوان» را برای سردار سلیمانی شایسته دانست و گفت: خلاف قهرمانان غربی، ما در ادبیات کهن خود با پهلوانان روبهرو هستیم. پهلوانان کسانی هستند که صرفاً قدرت و زور ندارند بلکه فتوت و جوانمردی نیز دارند. یک مرحله بالاتر به جهان پهلوانان میرسیم. آنان کسانی هستند که پاسدار مردم، مرزهای کشور و امنیت آن هستند. در حقیقت ضمن اینکه تمام خصایل برتر را دارند متعلق به همه مردم خود نیز هستند. حاجقاسم سلیمانی را باید در این دستهبندی بدانیم. او افتخار ما بود، اما فقط برای ما نبود. قلمرو مالکیت او به خارج از مرزهای ایران نیز کشیده شده بود. یکی از نشانههای پاک بودن فطرت این است که خداوند مهرشان را به دل همه میاندازد.
مؤمنی شریف در پایان سخنانش با اشاره به نگارش کتاب درباره زندگی سردار سلیمانی گفت: زمان حیات نورانی ایشان به شدت مقاومت میکردند و همکاران ما که به ایشان مراجعه میکردند نپذیرفتند، اما اطلاع دارم که ایشان یادداشتهایی دارند که در اختیار خانواده محترمشان سرکار خانم زینب سلیمانی و در مرکز اسناد نیروی قدس است. حتماً برنامههایی در این زمینه وجود خواهد داشت. خواهشی که دارم این است کسانی که میخواهند کاری کنند با سپاه پاسداران و سپاه قدس هماهنگ کنند که روایتها درست باشد و شاهد موازیکاری نباشیم. بالاخره ایشان یک شخصیت فراملی هستند و نباید اختلاف روایتها به گونهای باشد که به مستند بودن کار لطمه بزند.