سرویس اقتصادی جوان آنلاین: کمتر کشوری را میتوان یافت که بانک مرکزی به بانکها اجازه دهد سود ۲۰ درصدی سالانه تضمین شده و علیالحساب دهد یعنی حتی در شرایطی که بانک زیان کند متعهد به پرداخت سود ۲۰ درصدی حتی از مسیر منفی کردن حساب سرمایه خود و خلق نقدینگی جدید است، متأسفانه آنقدر در نظارت بر سیستم بانکی کوتاهی شدهاست که ۸۰ درصد حجم نقدینگی به جای اینکه در اقتصاد صرف امور مصرف و سرمایهگذاری توسط مردم شود، در اختیار بانکهایی قرار گرفتهاست که سود علیالحساب، تضمینی ۲۰ درصدی در سال به سپردهگذار میدهد و این واقعه هم مفاسد اقتصادی زیادی را متوجه نظام بانکی کشور کردهاست و هم اینکه وقتی بانک نمیتواند به سپردههای مدتدار ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومانی سودی در حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بسازد، از مسیرهای منفیکردن حساب سرمایه خود و خلق نقدینگی و تولید تورم این سود را پرداخت میکند که هم بانک را بر اساس استانداردهای جهانی در معرض ورشکستگی قرار میدهد و هم اینکه تورم ایجاد میکند.
شبه پول بسیار بزرگ
برای اینکه پول در جامعه زیاد نشود و در بازارها تورمآفرینی نکند، عموماً توصیه میشود که پساندازها در بانکها سپردهگذاری شود تا با تبدیل پول به شبهپول قدرت خرید آنی آن گرفته شود و بازارها تورمی نشود، اما به نظر میرسد پرداخت سودهای بالا به سپرده و تضمین شده شرایطی ایجاد کردهاست که شبهپول بسیار بزرگ شدهاست و ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسیدهاست و نگهداری خود این شبهپول در بانک ۲۰ درصدی سالانه که حجم آن ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار میلیارد تومان میشود بستگی پیدا کردهاست که عدم تحقق این سودها از مسیرهای صحیح، به رشد خلق نقدینگی بدون پشتوانه منتج شدهاست که خود یکی از پایههای اصلی تورم در اقتصاد است.
از اینرو با توجه به اینکه در گزارش بانک مرکزی مربوط به ۹ ماهه سال ۹۸ میبینیم که حساب سرمایه بانکهای غیر دولتی و مؤسسات اعتباری غیر بانکی در محدوده منفی ۵۲ هزار میلیارد تومان قرار گرفتهاست، به نظر میرسد پرداخت سودهای علیالحساب و تضمینشده به سپردههای بانکی حتی سرمایه خود این نهادها را از بین بردهاست، از اینرو بهتر است کمکم به ادغام و کاهش تعداد بانکها و سالمسازی ترازنامههای بانکها و اصلاح نظام بودجه دولت به ویژه شرکتهای دولتی فکر جدیتر کرد.
از آنجایی که بخشی از پرداخت سود به شبهپول از محل خلق نقدینگی انجام میشود و این خود تورمآفرین است، دیگر توجیه ندارد که به بهانه اینکه پول در اقتصاد تورم ایجاد میکند و بهتر است تحت قالب سپرده مدتدار در بانکها قرار گیرد، حتماً اصرار داشته باشیم که پول مردم تحت قالب شبهپول در اختیار بانکها قرار داشته باشد، بهتر است بخشی از شبهپول به نقدینگی تبدیل شود و خود مردم برای مصرف یا سرمایهگذاری پول در بازارهایی، چون تولید، بازار سهام و ملک تصمیمگیری کنند و دولت بهتر است با تشکیل یک پایگاه اطلاعات هویتی و اقتصادی برای کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی زین پس به فکر کسب درآمد از مسیرهایی، چون مالیات بر مجموع دارایی، درآمد و عایدی سرمایه باشد، چون اگر در اثر تبدیل شبهپول به پول تورمی هم ایجاد شود، دولت مالیات اخذ میکند و در میان اقشار آسیبپذیر بازتوزیع میکند.
رکود در همه جا الا بورس
از سوی دیگر باید توجه داشت که از زمستان سال گذشته تا کنون بازار سرمایه با میانگین رشد بیش از ۱۵۰ درصدی روبهرو شدهاست و این رویداد عموماً به دلیل رکود در بازار مسکن، خودرو و تعیین دستوری نرخها در بازارهای ارز و طلا انجام گرفتهاست وای کاش در این بازه زمانی یا سهام شرکتهای جدید در این بازار عرضه میشد یا سهامداران عمده شرکتهای حاضر در بازار برای عرضه سهام جدید مورد تشویق قرار میگرفتند تا بخشی از بازار سرمایه امروز با انتقاد حبابی بودن روبهرو نباشد که ترس شدیدی در بازار از ریزش و اصلاح قیمتها ایجاد کردهاست.
سودهای ماهانه شیرین ۱۰ درصدی در بورس
شکستها یا بهتر بگوییم همراهشدن خصوصیسازیهای انجام گرفته دولتی با مفاسد اقتصادی موجب شد تا دولت طی ۱۵ ماه گذشته نتواند از فرصت ایجاد شده در بازار سرمایه برای خصوصیسازی صحیح بهره ببرد، از اینرو طی ۱۵ ماهه گذشته بهطور میانگین بازار سرمایه به سرمایهگذاران ماهی ۱۰ درصد سود دادهاست که در برخی از سهمها این بازدهی به صدها درصد هم میرسد و بسیاری از سرمایهگذاران در بازار سرمایه در شرایطی که به گفته رئیسجمهور ۶۰ میلیون نفر ایرانی نیازمند کمک از ناحیه دولت هستند، در مدت کوتاهی ره صد ساله را رفتهاند و میلیادر شدهاند، حال پرسش این است که رشد بازار سرمایه چه سودی برای توسعه شرکتها، رشد اقتصاد، ایجاد اشتغال، رشد سهم بازار سرمایه در تأمین مالی اقتصادی، خروج اقتصاد از رکود داشتهاست؟
شاخص بورس ۵ برابر هم شود یک اشتغال مستقیم ایجاد نمیشود
رئیس پیشین شورای عالی بورس اوراق بهادار اخیراً نسبت به انتظار شکل گرفته در جامعه در رابطه با رشدهای ممتد نجومی بازار ملک و سهام تصریح کردهاست که با نرخ بازده فعلی بورس نمیتوان پروژهای را تأمین مالی کرد؛ این در حالی است که وقتی قیمت زمین دو برابر شده یا شاخص بورس پنج برابر میشود، به صورت مستقیم حتی یک اشتغال نیز ایجاد نمیشود، پس سیاستگذاران باید به این نکته واقف باشند که در بورس، شاخص بالاتر خواهد رفت و زمین نیز ارزشمندتر خواهد شد، پس این معجزهای است که مردم به آن اعتقاد یافتهاند و سیاستگذاران باید در این رابطه حواسشان به این نکته باشد.
بعد از ملک و بورس نوبت سودگیری نجومی از کدام بازار است
عبدهتبریزی معتقد است: پس ما در ایران با این خطر روبهرو هستیم که اگر مردم به این نتیجه برسند که در بورس و زمین، دیگر این معجزه اتفاق نخواهد افتاد که شاخص بالا نرود یا قیمت زمین افزایش یابد، این نقدینگی اولین جایی که خواهد رفت، بازار ارز خواهد بود و تمام برنامههای دولت در این چند ماهه که برای کنترل ارز پیاده شده را به هم خواهد ریخت.