سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، رسیدگی به پرونده روز گذشته در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان در جایگاه ویژه ایستاد و در قرائت کیفرخواست گفت: متهم، بهزاد نام دارد. او ۲۸ تیرماه سال ۹۱ به کلانتری۱۵۷ کیانشهر رفت و در شرح ماجرا گفت: «چند روز قبل از حادثه برادر مقتول یک انگشتر طلا در پارک پیدا کرده‌بود و آن را به عمویم فاضل نشان داد. عمویم آن انگشتر را نگهداشت و پس نمی‌داد. همین بهانه‌ای برای درگیری آن‌ها شد. زمان درگیری در پارک بودم که سر و صدای آن‌ها را شنیدم به همین خاطر برای هواخواهی از عمویم به خانه پدرم رفتم. سپس قمه‌ای را که در پارکینگ مخفی کرده بودم برداشتم و به پارک برگشتم. مقتول دستش چوب بود که به طرفم حمله کرد، من نیز برای دفاع از خودم با قمه به گردنش زدم سپس با عمویم فرار کردم. چند روز بعد وقتی فهمیدیم مهدی فوت کرده است با عمویم از تهران فرار کردیم و چند روز در شهر‌های شمال غرب کشور بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم به تهران برگردیم و حقیقت را به پلیس بگوییم.» نماینده دادستان در ادامه گفت: «متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد، اما با اعتراض متهم رأی صادره نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد. به این ترتیب متهم برای دومین بار در شعبه دهم محاکمه، اما این بار نیز به قصاص محکوم شد. حکم صادره به دیوان عالی کشور فرستاده شد تا اینکه با ادعای تازه متهم که عموی خود را قاتل معرفی کرد پرونده بار دیگر به شعبه همعرض فرستاده شد. از دادگاه محترم درخواست رسیدگی به پرونده را دارم.»
در ادامه اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند و بار دیگر درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: «قبول دارم در درگیری بودم، اما مقتول و برادرش با چوب به من حمله کردند به همین خاطر مجبور شدم برای دفاع از خودم با چاقو یک ضربه به دست مهدی زدم. در آگاهی تحت فشار‌های بازجویی به قتل اعتراف کردم، اما حالا می‌خواهم حقیقت را بگویم. من قاتل نیستم و عمویم قاتل است. او با قمه به مقتول زد و حالا یک شاهد به دادگاه آمده است تا برای اثبات بی‌گناهی‌ام شهادت دهد.»
در ادامه شاهد روز حادثه در جایگاه ایستاد و گفت: «راننده کامیون هستم. آن روز ماشینم را کنار خیابان پارک کرده بودم که صدای داد و فریاد شنیدم. وقتی به پارک رفتم دیدم بهزاد دستش بریده و مقتول هم خونین روی زمین افتاده است. همان موقع مرد غریبه‌ای را دیدم که قمه به دست از پارک بیرون رفت. احتمالاً آن مرد که متهم مدعی است عموی اوست قاتل بوده است.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.
