کد خبر: 993127
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۰
«سازمان پرورش افکار» در آیینه یک پژوهش نوانتشار
محمدرضا کائينی
سرويس تاريخ جوان آنلاين: سازمان موسوم به پرورش افکار در زمره نهاد‌هایی است که در دوران رضاخان و در غیاب نهاد‌های فرهنگی مستقل و کارآمد تأسیس شد و به‌رغم هزینه‌های فراوانی که برای آن مصروف گشت، به نتیجه مورد دلخواه حاکمیت نرسید. اثری که هم‌اینک پیش روی شماست، در زمره معدود آثاری است که آغاز و انجام این تشکل را کاویده و آن را از جنبه‌های گوناگون مورد بررسی قرار داده است. بابک دربیکی مؤلف این اثر- که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده- در دیباچه پژوهش خود چنین نگاشته است: «سازمان پرورش افکار، در زمستان ۱۳۱۷ توسط احمد متین‌دفتری تشکیل شد. این نهاد، یک نهاد فرهنگی به حساب می‌آمد که با اهداف رسماً اعلام‌شده‌ای شروع به کار کرد. در عین حال اهداف اعلام‌نشده‌ای نیز برای این نهاد در نظر گرفته شده بود که سال‌ها بعد این اهداف از لابه‌لای اسناد و مدارک جدید و همچنین خاطرات افراد مختلف به طرز روشن‌تری بیان شد. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد این نهاد مانند بسیاری از برنامه‌های مدون یا تدوین نشده دوران رضاشاه که بیشتر حالت انفعالی و دوره‌ای داشت تا یک برنامه‌ریزی درازمدت و مشخص، از اهداف اولیه خود، چه اهداف عنوان شده و چه عنوان نشده، دور شد و در گرداب مشکلاتی گرفتار گشت که خودساخته یا ناشی از مشکلاتی می‌شد که برآمده از ساختار نظام و حاکمیت آن دوران- به عنوان مؤسس و متولی این نهاد‌- بود. در هر حال تجربه نشان داد که مسئولان این نهاد از حل مشکلات آن، به عبارت گویاتر، از شناسایی و درک آن عاجز بودند. کتاب حاضر تلاشی در جهت شناسایی اهداف، عملکرد و مشکلات سازمان پرورش افکار است که فصل اول آن به جایگاه سازمان پرورش افکار در ساخت حکومت رضاشاه می‌پردازد. هدف از نوشتن این فصل، یادآوری نکاتی درباره عملکرد عمومی حکومت رضاشاه و بررسی روابط حاکم میان حکومت و مردم در آن مقطع تاریخی است تا به نتیجه‌ای جامعه‌شناسانه از ساخت حکومت منتهی شود و آنچه که نویسنده بر آن تأکید دارد؛ یعنی رابطه تنگاتنگ سیستم حکومتی و همبستگی وجودی آن با سازمان پرورش افکار، تبیین گردد.

فصل دوم، در واقع، ادامه بحث فصل اول و تلاشی است در جهت شناسایی دیدگاه‌های فرهنگی غالب بر روشنفکران قبل از تشکیل حکومت رضاشاه و عملکرد حرکت‌های فرهنگی و اجتماعی حکومت رضاشاه که در نهایت تشکیل نهادی مانند پرورش افکار را توجیه می‌کرد. اهداف پیدا و پنهان این نهاد و ساختار تشکیلاتی آن، به ترتیب در فصول دوم و سوم مورد بررسی قرار گرفته‌اند. عملکرد سازمان پرورش افکار در کمیسیون‌های مختلف، موضوع فصول چهارم تا ششم می‌باشد. فصل چهارم به کمیسیون مطبوعات اختصاص داده شده است. تجربه نشریه ایران امروز، تجربه جالبی است که می‌تواند بازتابی از دیدگاه‌های متولیان پرورش افکار در برخورد با مسائل فرهنگی و در عین حال بازتابی از چگونگی شناسایی و حل مشکلات یک نشریه دولتی باشد؛ لذا اختصاص یک فصل به این موضوع ضروری بود. فصلی دیگر نیز به کمیسیون سخنرانی اختصاص داده شده که به جهت این که در اجرای برنامه‌هایش مانند سایر کمیسیون‌ها نیازی به امکانات ویژه و تخصیص منابع مالی گزاف (در مقایسه با سایر فعالیت‌ها) نبود، اهمیت ویژه‌ای دارد. سه کمیسیون نمایش، موسیقی و رادیو نیز در یک فصل مورد بحث واقع شده‌اند و در نهایت به عنوان جمع‌بندی و نتیجه‌گیری به بررسی دلایل افول و انحلال سازمان پرورش افکار پرداخته شده است. در ابتدا نویسنده قصد داشت با اختصاص فصلی جداگانه، علل افول و انحلال این نهاد را بررسی کند، اما بنا به دلایل مشخصی از آن منصرف شد. دلیل این امر به نکته ظریفی بازمی‌گردد؛ پس از فروپاشی نظام رضاشاه، که امکان نقد عملکرد دوران رضاشاه به وجود آمده بود، به واسطه اشغال کشور، مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ، قحطی و نظایر آن، بیشتر مباحث روزنامه‌ها به مسائل مختلف روزمره بازمی‌گشت و یا آن که نقد و بررسی نظام سابق بیشتر به حملات تند سیاسی معطوف بود».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار