آوازه بلبشوی فوتبال ایران در همه دنیا پیچیده و آنقدر برای برطرف کردن مشکلات موجود دست روی دست گذاشتیم تا کار به جایی رسید که اجازه برگزار کردن یک انتخابات را نیز نداریم. اتمامحجت فیفا در قبال فدراسیون فوتبال ما به قدری جدی است که تا زمان اصلاح واقعی اساسنامه همچنان باید بلاتکلیفی مدیریتی را تحمل کنیم.
فقط شش روز تا موعدی که برای برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال اعلام شده باقی مانده است، اما کدام انتخابات؟! انتخاباتی که قرار بود با اساسنامهای که آقایان به فدراسیون بینالمللی فوتبال ارسال کردهاند برگزار شود و با ایرادات اساسی که فیفا از آن گرفته، مجمع انتخاباتی عملاً منتفی است. اساسنامه مندرآوردی و پر از اشکالی که مسئولان فوتبال ما با افتخار آن را به سوئیس ارسال کردند و فقط و فقط مورد تأیید خودشان است و بس. سالهاست که اهالی این رشته و رسانهها به اشکالات بسیار زیاد این اساسنامه کذایی معترض هستند و بارها خواستار اصلاح آن شدهاند، منتها در این مدت تنها کار آقایان فرار از قانون و تمکین نکردن از آن بوده است. در روزهایی که مدیران فدراسیون فرصت رسیدگی به این مسئله را داشتند، تعمداً از زیر بار مسئولیت فرار کردند تا فیفا در نامهاش آب پاکی را روی دستشان بریزد.
مغایرت دو نسخه فارسی و انگلیسی را که از طریق کنفدراسیون فوتبال آسیا به دست فیفا رسیده باید یک آبروریزی بینالمللی نامید. در این قضیه دو مورد را باید در نظر گرفت؛ اول اینکه در کل این تشکیلات عریض و طویل یک نفر کاربلد وجود نداشته تا دو نسخه یک شکل و بدون مشکل را به نهادهای بینالمللی ارسال کند!
کمترین وظیفه روابط بینالملل هر فدراسیونی تنظیم مدارک پیش از ارسال به خارج از کشور است، اما نکته دیگر نقش برخیها در تناقضهای موجود در این اسناد است. در حالی که بارها نسبت به ایرادات موجود در اساسنامه از داخل کشور هشدار داده شده بود، اما باز هم اساسنامه بدون اصلاح ارسال شد تا ابهامات در خصوص نقش عوامل داخلی پررنگتر از همیشه باشد. البته بحث ایرادات فقط به اینجا ختم نمیشود و فیفا تأکید کرده موارد زیادی باید در اساسنامه تغییر کند. از جمله این موارد غیرقانونی بودن حضور وزیر ورزش و معاونش در مجمع انتخاباتی و نداشتن حق رأی آنهاست. علاوه بر این کمیته انتخابات فدراسیون نیز مستقل شناخته نشده است. تمام این موارد باعث شده تا فیفا و ایافسی در موضعی مشترک شرط برگزاری قانونی انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال کشورمان را منوط به تغییر اساسنامه و لحاظ شدن همه مفاد قانونی اعلام کند.
با این اوضاع تکلیف روشن است؛ تعویق انتخابات، چراکه پرواضح است اساسنامهای که در مدت چند سال اصلاح نشده و مجمع عمومی آن را تأیید نکرده، قطعاً در مدت چند روز باقی مانده تا روز انتخابات هم اصلاح نخواهد شد. مدیران فوتبال که همواره دم از مدیریت حرفهای میزنند سالهاست که نه تنها برای برطرف کردن ایرادات این اساسنامه تلاش نکردهاند، بلکه در این مدت بندهای مندرآوردی و شائبهانگیز زیادی را نیز در آن گنجاندهاند، بندهایی که رسماً به نفع یک گروه خاص تمام میشود. در این بین فوتبالمان دست کسانی افتاده که از بلاتکلیفی سود میبرند و خیالشان راحت است که کسی کاری به کارشان ندارد. در بیدروپیکری مدیریت فوتبال ما همین بس که ذرهای به آینده این رشته اهمیت داده نمیشود. آنها سالهاست که با همین فرمان پیش میروند و برای تصاحب صندلی ریاست ساختمان سئول از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. باید به این افراد گفت که آوازه سوءمدیریتشان به عنوان یک نمونه در جهان مطرح است و اگر دلتان به حال فوتبال نمیسوزد لااقل از فیفا خجالت بکشید و دلتان به حال آبروی کشور بسوزد. برای ورزش ما خجالتآور است که توانایی برگزاری یک انتخابات ساده را نداشته باشد. متأسفانه زمان زیادی را از دست دادهایم و یکبار برای همیشه باید تکلیف این اساسنامه مشخص شود. با اینکه نهادهای دیگر اجازه دخالت در امور فدراسیون فوتبال را ندارند، اما در همین رشته بیدروپیکر هم کارشناسان و متخصصانی هستند که میتوانند به نجات فوتبال کمک کنند.