کد خبر: 997378
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۰
یادکردی و تذکاری از سپهبد شهید سردار ماندگار حاج‌قاسم سلیمانی
سالی که بر ما گذشت، محمل رویدادی بزرگ بود که تأثیرات کوتاه‌مدت و بلندمدت فراوانی از خویش بر جای نهاد. شهادت سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی در عداد آن طیف رویداد‌های تاریخی است که مبدأ یک دوره جدید می‌شود و مقبل را از مابعد جدا می‌سازند! اینک در طلیعه سال جدید، چه از آن به که دوره جدید صفحه تاریخ را، با یاد و خاطره آن بزرگ زینت دهیم و حضور جاودانی‌اش را تذکاری بر آینده خویش گیریم.
تهمینه مهربانی
سرویس تاریخ جوان آنلاین: در شناخت افراد، به‌ویژه انسان‌های خاص، هیچ منبع و مأخذی بهتر از عملکرد و بیانات خود آن فرد وجود ندارد. بی‌تردید حاج قاسم‌سلیمانی یکی از مخلص‌ترین پیروان مکتب اهل‌بیت (ع) و انسانی یگانه و مصداق این شعر سعدی شیرین سخن بود که، «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید».

طرفه آنکه درست در مقطعی که دشمنان انقلاب بذر بدبینی و یأس را در دل مردمان کاشته بودند و به امید به بار نشستن آن روزشماری می‌کردند و مردم خسته از بی‌تدبیری‌ها، دنیاطلبی‌ها و تفرعن‌های مسئولان دیگر رمقی نداشتند، ناگهان خون پاک حاج‌قاسم محبوب و یاران باوفایش، در کالبد سرد مردمان، گرمای حماسه‌ای ماندگار را دمید و جهان را در بهت فروبرد. تشییع باشکوه پیکر شهید حاج‌قاسم سلیمانی که جز با تشییع پیکر امام خمینی (ره) قابل قیاس نیست، همه و همه از جمله تحلیلگران برج عاج‌نشین را متحیر کرد و آنان را بیش از پیش بر این امر واقف ساخت که این ملت را به هیچ وجه نمی‌شناسند، لکن دست‌کم به اندازه برخی از ضدانقلابیون خارج از کشور هم شرف و مردانگی ندارند که به این حقیقت اعتراف کنند. مردم ما همواره اثبات کرده‌اند که خدمتگزاران واقعی خود را می‌شناسند و مسائل را با هم درنمی‌آمیزند و بر خلاف خواست دشمنان داخلی و خارجی، اگر اندکی خلوص و صداقت در مدیران خود ببینند، قادر به انجام شاهکار‌هایی باورنکردنی هستند.

اردشیر زاهدی، داماد شاه و فرزند فضل‌الله زاهدی، عامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و از عناصر مهم رژیم پهلوی بر خلاف عده‌ای از به‌اصطلاح سلبریتی‌های بی‌سواد و مزدور و تحلیلگران گیج و سر به گریبان فروبرده، حد نصابی از شرافت و صداقت را با خود نگه داشته که در پیرانه‌سر در تحسین از حاج‌قاسم چنین بگوید: «من تاکنون اظهارنظری در مورد وقایع اخیر نکرده بودم، اما الان بی‌آنکه ارادتی به جمهوری اسلامی داشته باشم می‌گویم که قاسم سلیمانی بچه ایران و شخصیتی بزرگ در معیار‌های جهانی و سربازی وطن‌پرست، دلاور و شرافتمند برای وطنِ ما بود. نام او در رده بزرگ‌ترین نوابغ نظامی جهان مانند ژنرال دوگل، مونتگمری، رومل و آیزنهاور ماندگار خواهد ماند». علیرضا نوری‌زاده که سال‌هاست تلاش می‌کند حتی اقدامات صحیح جمهوری اسلامی را هم واژگونه قلمداد کند، از شرکت چند میلیونی مردم در تشییع جنازه حاج‌قاسم چنان برافروخته و بهت‌زده شد که تلاش کرد با فحاشی- که البته شیوه همیشگی اوست- خشم خود را بیان کند، اما حتی او هم نتوانست عظمت حاج‌قاسم را منکر شود و در یک گفت‌وگوی تلویزیونی با خشم و غضب اظهار داشت: «ایران اگر صد ژنرال امریکایی را هم بکشد، به اندازه قاسم سلیمانی نمی‌شود!»

در چنین فضایی، مشتی مثلاً هنرمند بی‌هویت که سال‌هاست مردم آنان را به فراموشی سپرده‌اند و تنها هنرشان «بردن عرض خود و زحمت داشتن دیگران است»، سعی کردند با ادا و اطوار‌های روشنفکرانه‌ای که در حد و اندازه اسلافشان هم نیست، به خیال خام خود، این حماسه ملی را مخدوش سازند و، چون با بی‌اعتنایی محض مردم روبه‌رو شدند، به غلط کردن افتادند و دو دست از دو پا درازتر بر‌گشتند. اینان به‌خوبی می‌دانند که رسیدن به آلاف و الوف فعلی را صدقه سر همین مردم دارند و در هیچ جای دنیا کسی برای آن‌ها فرش قرمز پهن نمی‌کند که هیچ، برایشان تره هم خرد نمی‌کنند. فرجامِ بااستعدادترینشان در ینگه دنیا باید درس عبرت خوبی برایشان بوده باشد که متأسفانه به دلیل کوته‌بینی و خودشیفتگی ناشی از آن نبوده است.

تجلیل بی‌نظیر مردم از حاج‌قاسم سلیمانی بی‌ادعا و بی ادا و اطوار به‌خوبی نشان داد که مردم ایران به‌رغم سکوت، بسیار باهوش‌تر از تصور حضرات هستند و در طول تاریخ و به‌ویژه پس از انقلاب، با اتکا به هوش خارق‌العاده و آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود، خرمهره را از گوهر ناب به‌خوبی تشخیص می‌دهند و هرگز فریب شگرد‌های تبلیغاتیِ مدل غربی را دست‌کم برای مدت طولانی نمی‌خورند. شهادت حاج‌قاسم سلیمانی همچون حیات پربارش، یک بار دیگر وحدت سال‌های نخستین انقلاب را به مردمان سراسر این سرزمین بازگرداند و بار دیگر آنان را حول محور اسلام و انقلاب گرد هم آورد. باشد که مسئولان خواب‌آلوده ما قدر این نعمت را دریابند و بار دیگر برای چنگ انداختن به مطامع دنیوی و منصب‌های یک‌بار مصرف، رمز اقتدار و پیروزی این مردم را که همانا «وحدت کلمه» است با بازی‌ها و فریبکاری‌های گروهی و جناحی و خانوادگی و قومی و قبیله‌ای تضعیف نکنند و قدر مردمانی چنین یگانه را بدانند که چهره‌هایشان به یمن دنیاطلبی و زراندوزی حضرات به زردی گراییده و دست‌های تهی‌شان اسباب شرمساری در برابر نگاه زن و فرزند است، اما باز برای دفاع از ارزش‌های دینی و انقلابی خود پا به رکابند و سر از پا نمی‌شناسد.

حسن ختام کلام را سخنی از حاج‌قاسم دلسوخته و فداکار و مخلص قرار می‌دهم، باشد که هشداری به کسانی باشد که از بزرگی فقط های‌و‌هوی و جنجال را آموخته‌اند و از شفقت و دلسوزی به حال مستضعفین بویی نبرده‌اند: «آیا همه ما به وظایف خود عمل کرده‌ایم؟ وقتی مرا مسئول حفظ یک پل می‌گذارند، باید بدانم که وظیفه‌ام فقط حفظ همین پل نیست، بلکه این پل یک محیطی دارد. اگر آن محیط سقوط کرد، پل هم سقوط خواهد کرد. اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی‌حجاب و این باحجاب است یا اصلاح‌طلب و اصولگراست، پس چه کسی می‌ماند؟ این‌ها همه مردم ما هستند. آیا همه بچه‌های شما متدینند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه این‌ها را جذب می‌کند. جامعه هم خانواده شماست. اینکه بگوییم من هستم و بچه‌های حزب‌اللهی خودم، اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب. امام جماعت یک مسجد باید بتواند باحجاب و بی‌حجاب را با هم جذب کند».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار