سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: ویروس کووید ۱۹یا همان کرونا با آمدنش دنیا را غافلگیر کرد و چنان ترمز دنیای قرن ۲۱ را که با سرعت در حال حرکت بود کشید که حداقل تا چند ماهی نتواند دوباره حرکت خودش را آغاز کند. شاید که خواست کمی دنیا استراحت کند و کمی بایستد و به آنچه در این عالم میگذرد بیشتر بیندیشد و چشمش را به روی واقعیتها باز کند و آنها را ببیند. همین ویروس کوچک باعث شد خیلی چیزها آشکار شود و پردهها را از روی خیلی چیزها کنار بزند.
کلاس غربِ نایس فرو ریخت!
غربِ باکلاسِ به اصطلاح خیلی نایس، معلوم شد آنقدرها هم باکلاس و خوشگل نبود، عمری است خیلیها فریب ظاهرش را خورده بودند و سالها بود که داشتند سرکوفت چیزی را به جهان سومیها میزدند که ظاهرش تنها زیبا بود و چیزی جز یک تظاهر و فریب نبود. در این اتفاقات اخیر دیدیم که چگونه دولتهایشان بازگشتند به همان اصالتی که داشتند و دوباره هوس کابوی بودن و یاغیگری کردن و سرگردنه گرفتن و خاطرات دزدان دریایی و زمینی را برای همه زنده کردند.
آنقدر هم در نقش دزد بودنشان خوب بودند که دست تمام بت منهای سینمایی را از پشت بستند. از زمین و دریا چنان محموله ماسکهای یکدیگر را غارت میکردند که ضربالمثلهای ما را هم تغییر دادند اگر قدیمیها میگفتند: «هرکه بامش بیش برفش بیشتر» اکنون ما باید بگوییم: «هر که زورش بیش ماسکش بیشتر.» دنیا نیاز داشت تا کمی با حقیقت واقعی غرب بهظاهر نایس و جنتلمن آشنا شود و بفهمد این غرب همان غرب وحشی سابق است، تنها با این تفاوت که غرب قدیم برونگرا بود و خباثتش را در ظاهر آشکار میکرد، اما غرب امروز کمی درونگراست و این خباثت را زیر خیلی چیزها پنهان کرده است، هر چند خیلی از اوقات این درونگراییشان بیرون میزند. این پرده زیبا دیگر خیلی وقت است که کنار رفته و باطن واقعیشان مشخص شده است، ولی کرونا این فرصت را داد تا با دور آهسته هم صحنههایی از واقعیت تمدن غربی را ببینیم.
ماسک سلبریتیها کنار زده شد
اما این فرصت تنها برای دیدن دنیای غرب نبود. در داخل هم صحنههایی هست که باید آنها را با دور آهسته دید و درباره آنها کمی تأمل کرد، یک نمونهاش برخی از همین جماعت سلبریتی که دیگر خیلی وقت است سکهشان خریدار ندارد. اینها که برخی از آنها همیشه از عالم و آدم طلبکارند و دیگران را بدهکار خود میدانند و صدایشان بلند بود که: «این ماسک سلبریتی را از چهره ما کنار بزنید و به ما بگویید مردم ما همان خود خود مردم هستیم» خیلی وقت است که با بازی با این کلمات گوش همه را کر کردهاند آنجایی که وقت عمل میرسد نمیشود پیدایشان کرد. آقا و خانم سلبریتی که همیشه فریادتان بلند است که کنار مردم هستید چرا معمولاً در روزهای سخت شماها را کنار مردم نمیبینیم. بگویید در روزهای سخت کجا هستید؟ از کنار مردم بودن کدام مردم منظورتان است؟ شاید مردمی که در یک سیاره دیگر زندگی میکنند را میگویید. آقا و خانم سلبریتی این روزها دقیقاً کجایید؟! شما جماعت سلبریتی که کارتان را خوب بلد هستید هم خوب حرف میزنید و هم خوب ژست میگیرید و این همه ادعا دارید که از مردم هستید، بسیار خب قبول، کافیاست تنها کمی مثل مردم باشید و مثل مردم زندگی کنید، اینکه دیگر فریاد زدن نمیخواهد تنها کمی مثل مردم باشید تا باورتان کنیم، به همین سادگی.
صحنههای دل انگیری که خلق شد
اما از این جماعت بگذریم برویم سراغ همان خودِخودِ واقعی مردم. این روزها صحنههایی میبینیم از همدلی و همکاری و کمکهای مردمی به یکدیگر که از توصیف آنها زبان عاجز است. کرونا درست است که با خود یک بیماری آورد و سبب مشکلات زیادی شد، اما سبب شکلگیری یک سبک جدید از همدلی و کمک هم شد. مساجد بسیاری به محلهای تولید ماسک تبدیل شدند، پایگاهها، مرکز ساخت مواد ضدعفونی شدند و هیئتها هم سراغ نیازمندان شتافتند تا کمی در معیشت زندگیشان کمک حالشان باشند. باز هم همانهایی که ادعایی نداشتند مثل همیشه در روزهای سخت کنار مردم حاضر شدند و بارها را به دوش گرفتند بدون هیچ منت و ادعا و توقعی. به قول فرنگیها باید بایستیم و کلاه از سر برداریم به احترام این بچه هیئتیها و بسیجیهایی که این روزها کوچه به کوچه مشغول ضدعفونی، گندزدایی و توزیع ماسک به مردم هستند. این روزها بار دیگر ظرفیت هیئتها، مساجد و پایگاههای بسیج نمایان شد و این سبب تغییر نگرش و آغاز یک فصل جدید در کارکردها و رسالتهایشان خواهد شد.