کد خبر: 1003039
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۳
انتشارات کتاب نیستان دو کتاب از سید‌مهدی شجاعی با نام‌های «دین به چه دردمی‌خورد؟» و «خدا کند تو بیایی» را به مناسبت ماه رمضان به چاپ مجدد رساند.
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: نام سیدمهدی شجاعی برای بسیاری از مخاطبان ادبیات به ویژه ادبیات با درونمایه دینی و اجتماعی در ایران شناخته شده است. شجاعی تجربه پخته‌ای در بیان عارفانه و زیبای زندگی ائمه (ع) و نیز قلمی تند در بازخوانی انتقادی رفتار‌های اجتماعی در قالب داستان کوتاه و بلند دارد، آنچنان که سال‌ها پس از انتشار بسیاری از کتاب‌های او در این دو دسته کماکان مخاطبانی از نسل جوان جامعه نیز سراغ این دست آثار وی رفته و از آن‌ها بهره می‌برند. شجاعی در «دین به چه درد می‌خورد؟!» دست به تلفیقی زیبا از این دو تجربه سترگ زده است و اثری خلق کرده که نه داستان است و نه متنی عارفانه دارد بلکه با درونمایه‌ای از طنزی ملایم و البته با استفاده از عناصر زبانی ساده به دنبال بازخوانی استفهامی از چالش‌های دینداری در عصر مدرن است. شجاعی برای این موضوع کتاب خود را با روش اثبات معکوس شروع می‌کند و با برشمردن برخی از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی ساختار‌های زیستی در جامعه دینمدار و قدم به قدم جلو آمدن و نفی کردن گزاره‌های ساده استنتاج شده از این موضوع، درباره کارکرد‌های واقعی دینمداری در زندگی اجتماعی به صحبت پرداخته است.

هنر شجاعی در این متن ترسیمی دقیق و بدون جانبداری از مختصات زندگی و زیست در دنیای پیرامونی انسان معاصر است و ترسیم مختصات و بایسته‌های آن. در ادامه وی سراغ نقاط اصطکاک میان اندیشه دینمدارانه با این زندگی تازه می‌رود و سعی می‌کند با قرار دادن خود در مقام مخاطب پاسخ‌های او به سؤال‌هایی که قرار است نویسنده را با اثبات پرسش‌محوری کتاب برساند به شکلی منطقی و باورپذیر بازخوانی و تحلیل و او را به استنتاج نتیجه مطلوب خود هدایت کند. انتشارات نیستان چاپ چهارم این کتاب را در ۵۶ صفحه و قطع نیم وزیری منتشر کرده است. «خدا کند تو بیایی» نیز مجموعه مقالات ادبی سیدمهدی شجاعی است. در هر مقاله با استفاده از آیات و احادیث به شرح موضوع مربوطه که درباره ائمه (ع) است، پرداخته شده است.

در این کتاب می‌خوانیم: از عمق ناپیدای مظلومیت ما، صدایی آمدنت را وعده می‌داد. صدا را، عدل خداوندی صلابت می‌بخشید و مهربانی گرما می‌داد و ما هر چه استقامت، از این صدا گرفتیم و هر چه تحمل، از این نوا دریافتیم. در زیر سهمگین‌ترین پنجه‌های شکنجه تاب می‌آوردیم که شکنج زلف تو را می‌دیدیم. در کشاکش تازیانه‌ها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان می‌داد و صدای گام‌های آمدنت توانمان می‌بخشید. انتشارات نیستان چاپ بیست و سوم این کتاب را در ۸۰ صفحه منتشر کرده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار