کد خبر: 1003898
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۳
جوان گرایی و جوان‌سازی عرصه مدیریت و تصمیم گیری کشور، نیازی فوری است. هر چند نحوه عملیاتی و اجرایی کردن این "ایده" به اندیشه و برنامه ریزی متناسب نیاز دارد و بستر سازی آن مطمئنا باید توسط نسل‌های قبل صورت گیرد. بکار گیری جوان مستلزم بهره گیری از افراد "متخصص" و "با اراده" است.
عبدالرحمن حسنی فر
سرویس سیاسی جوان آنلاین: به نظر می‌آید مطالبه جوان گرایی ناشی از کم تحرکی، وجود حس ناتواتی و ضعف در پیشبرد و انجام کار‌ها و اقدامات، نداشتن روحیه خلاقانه و ابتکار عمل و از همه مهمتر ناتوانی در عرصه "تصمیم گیری" است. ضعف و کاستی در این حوزه در تعابیر و مشخصه هایی، چون "فقدان چرخش نخبگان، "عدم شایسته سالاری"و"ناکارآمدی" است.
 
نیروی انقلابی۵۷ که انرژی فوق العاده اش را در صحنه تغییر کشور به جامعه و سیاست تزریق کرده و باعث تغییر همه جانبه شده بود، برای بعد از این زمان، این انرژی را صرفا در وجود خود، "فریز" کرده و اجازه ظهور و تبلور آن را در نسل‌های بعد نداد. فقط در مدت جنگ عراق و ایران این واگذاری و اختیار عمل به نظامی‌ها که عموما جوانان بودند داده شد، ولی برای نسل‌های بعد این واگذاری ادامه پیدا نکرد و اگر هم در جا‌هایی به صورت محدود داده شد بیشتر عاری از فهم منطق آن و جنبه ابزاری داشت، نه جنبه تفویضی و با منطق درست.
 
نسل انقلابی و نسل جنگ اگر می‌توانستند مثل خود را بازتولید می‌کردند اجازه‌ظهور و بروز می‌دادند؛ حال آنکه "زمان و زمینه" در ایران تغییر کرده بود و دیگر جنگی نبود و نظام سیاسی مستقری هم نبود که بتوان علیه آن انقلابی عمل کرد و باید به نسل متناسب با "زمان و زمینه" اجازه فعالیت داده میشد، اما در عمل، اینگونه نشد و همچنان نسل‌های اول و تا حدی دوم در عرصه تصمیم گیری بودند. دیگرانی هم که از لحاظ فکری با نسل اول و دوم فرق‌داشتند و به عرصه تصمیم گیری آمدند به گونه‌ای شبیه آن‌ها بودند. الان نسل‌های سوم و چهارم وحتی پنجم و ششم در جمهوری اسلامی شکل گرفته اند که لازم است به آن‌ها میدان داده شود. اگر این نکته درک نشود حرکت در جامعه با "عدم تناسب با نیاز" همراه است و این می‌تواند باعث "تکرار" همیشگی و "عقب ماندگی" کنش‌ها و فعالیت‌ها شود.
 
جوان گرایی و جوان‌سازی عرصه مدیریت و تصمیم گیری کشور، نیازی فوری است. هر چند نحوه عملیاتی و اجرایی کردن این "ایده" به اندیشه و برنامه ریزی متناسب نیاز دارد و بستر سازی آن مطمئنا باید توسط نسل‌های قبل صورت گیرد. بکار گیری جوان مستلزم بهره گیری از افراد "متخصص" و "با اراده" است.
 
البته جوان گرایی به معنی کنار گذاشتن سرمایه‌های انسانی پیشکسوت و سابقه دار نیست بلکه بحث جابجایی "نقش"‌ها است. سرمایه‌های انسانی پیشکسوت و باسابقه می‌توانند در عرصه مشاوره‌ای و فرایند "تصمیم سازی" نقش داشته باشند، اما در حال حاضر اینگونه نیست و این‌ذهن‌های پیر و کهنه، صلب و نامنعطف هستند که برای جامعه ایرانی تصمیم می‌گیرند. این در حالی است که بحث چابک سازی‌و چالاک کردن فعالیت‌ها و انطباق ذهنی با شرایط و اتخاذ تصمیم متناسب با تغییرات یک "ضرورت" است.
 
جامعه ایرانی در لایه‌های میانی و از لحاظ فردی و گروهی دچار تغییرات زیادی شده است، اما نمود این تغییرات در عرصه رسمی کشور در قالب قوانین، ساختار سازی‌ها و انجام کار‌ها و اقدامات صورت نگرفته است و تحقق این اهداف مستلزم نقش افرینی جوانان در عرصه تصمیم گیری است؛ چرا که جوان می‌تواند خود را با شرایط بهتر وفق دهد؛ می‌تواند در انجام اقدامات، فعال‌تر و در اتخاذ تصمیم هایش جسور‌تر باشد؛ و با مشکلات، مواجهه بهتری داشته باشد.
 
امروزه عرصه مدیریت کشور، نیاز اساسی به یک انرژی جدید دارد؛ انرژی که "متعهدانه" و "متخصصانه" در راستای تحقق "عدالت" و "منافع عمومی" عمل کند. به عبارت دیگر جوان گرایی، توام کردن توان ذهنی و جسمی جوان با ظرفیت تاریخی و سنتی در عرصه تصمیم گیری است؛ از آنجا که تصمیم گیری، مولفه تاثیرگذار در صحنه عمومی جامعه است این مولفه باید تقویت شود و در حال حاضر به نظر می‌آید این موضوع، بیشتر یک "ایده" است‌و باید ابعاد مسئله مندی آن و جنبه‌های متفاوتش باز شود تا اولا تبدیل به یک نیاز آگاهانه و دوما برنامه‌ای با قابلیت اجرایی شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار