سرویس سیاسی جوان آنلاین: نفس پرداختن به انتخابات سال آینده ریاست جمهوری نمیتواند مذموم باشد مشروط به مباحث انتخاباتی حول «پیشگیری از تَکرار اشتباهات مهلک گذشته و عبرت گرفتن آن» باشد و به جای بحث با محوریت «تخطئه کاندیداهای احتمالی رقیب» در باب، ۱- پرهیز نامزدها از به کارگیری عملیات روانی- رسانهای به ویژه در مناظرات انتخاباتی به عنوان تنها راه جلب آرای عمومی و ۲- ضرورت برنامه محور بودن نامزدهای انتخاباتی در عرصههای مختلف داخلی و خارجی و به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی و معرفی تیم وزرای احتمالی، موضوعات طرح و به سطح رسانهها کشانده شود.
دست و پا زدن برای باقی ماندن در قدرت
طی روزهای اخیر برخی از رسانههای نشانهدار و وابسته به یک جریان خاص تلاش کردهاند تا همچنان از یک ابزار تکراری برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود استفاده کنند و آن ترساندن مردم از تفکر رقیب است. مضاف بر آنکه بیش از یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، پیروزی احتمالی رقیب را آغاز سرنوشت شوم ملت ایران دانسته و گویی در دولتهای برآمده از آرای آنها یک شبه همه مشکلات اقتصادی، معیشتی و فرهنگی پایان یافته است. انگار نه انگار که امروز بعد از گذشت حدود هفت سال از دولت متبوع آن سیل گرانی، رکود و تورم و بیکاری همچنان زندگی مردم را دچار فروپاشی میکند. آن هم در شرایطی که باید رأی مجدد به هم پیالههای دولت کنونی، استمرار وضع موجود و تمدید یک دوره چهار ساله و احتمالا هشت ساله مصیبتبار است.
اساساً اغماض از ضعف ناتوانی و ناکارآمدی دولت فعلی و پرداخت احساسی و متعصبانه و نه نگاه آسیب شناسانه نسبت به انتخابات گذشته به معنای آن است که همچنان باید در رقابتهای انتخاباتی پیش رو شاهد تهمتزنی و هتاکی نامزدها نسبت به هم و ایجاد فضای هیجانی در جامعه بدون ارائه برنامه کاربردی در اداره کشور باشیم.
تبلیغ زودهنگام به جای برنامه مدون
تغییر سبک رأیدهی و افزایش سطح آگاهی مردم بر پایه «ضرورت برنامه محور بودن نامزدهای انتخاباتی» جای خود را به تلاش تبلیغاتی حول «فرد» داده است در حالی که ایجاد جو زودهنگام انتخاباتی آسیبهای فراوانی را به همراه خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب نیز درباره پرهیز از تبلیغات زودهنگام انتخاباتی میفرمایند: «حرف، جنجالسازىِ تبلیغاتی و لفاظی هیچ کمکی به حل مشکلات نمیکند، همچنانی که شما دیدید. تو همین قضایای انتخابات، خب، تبلیغات انتخاباتی مثلاً باید یک ماه یا ۲۰ روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد، اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتی شروع شد! همین تلویزیونی هم که مورد انتقاد بعضی از دوستان است، متأسفانه منعکس میکرد.» ایشان چنین مطالبهای را تقریباً در تمامی انتخابات تکرار کردهاند و از جریانات سیاسی و نامزدها خواستهاند تا از ورود به چنین فضای پرهیز کنند و به جای تخریب رقیب به ارائه راهکارهای عملیاتی پیش بینی شده برای پایان دادن به مشکلات کشور متمرکز شوند.
ضرورت تبدیل برنامهمحور بودن نامزدها به مطالبه ملی
انتظار دم دستی از جریانات سیاسی و رسانههای وابسته آن است که به جای تبلیغ نامزدهای سرد و سوخته خود که به اصطلاح عامیانه امتحان پس داده عرصه سیاسی- اجرایی کشور هستند یا به کارگیری یک روش متداول و کم اثر «تخریب نامزدهای رقیب» که امروز ضرورت برنامه محور بودن نامزدهای انتخاباتی را تبدیل به یک مطالبه ملی کنند. برنامه محور بودن نامزدهای انتخاباتی در انتخابات ۱۴۰۰ تبدیل به یک مطالبه ملی نخواهد شد مگر آنکه شخصیتهای برجسته سیاسی و مهمتر از آن رسانههای مکتوب و مجازی از هماکنون «احساسیگری در رأی دهی به نامزدهای انتخاباتی» با محوریت سلبریتیها و سر دست گرفتن شعارهای پرطمطراق اجتماعی- فرهنگی را با استدلال طرد کرده و به جای آن عقلانیت در رأیدهی را یک سال و اندی مانده به انتخابات به عنوان یک اولویت اساسی تبلیغ و نشر دهند.
حذف الگوهای کاذب
ارائه برنامه مدون و جامع توسط نامزدهای انتخاباتی و تبدیل کردن آن به مطالبه ملی با یادآوری هزینههای سرسامآور آرای احساسی به برخی از رؤسای جمهور میتواند مؤثر باشد و به صورت مستمر و مستند به افکار عمومی گفته شود که رأیدهی به شعارهایی نظیر «توسعه آزادیهای اجتماعی و فرهنگی» که در کلیدواژههایی مانند «آزادی پوشش برای جوان امروز ایران مهمتر از کسب و کار و مدرک دانشگاهی است» که یک سوءاستفاده انتخاباتی- تبلیغاتی است نتیجهای جز گسترده شدن مشکلات اقتصادی و فرهنگی کشور ندارد، به طوری که یکی از شعارهای اصلی دولت کنونی که توسط برخی از شخصیتهای برجسته هیئت وزیران نیز دنبال شد، توسعه آزادیهای فردی و اجتماعی بود؛ شعاری که تنه به تنه ابتذال و لاابالیگری میزد و حملکنندگان چنین شعاری عمدتاً سلبریتیهای وابسته به یک نامزد بودند. طبیعی است با توجه به معروفیت این قشر از جامعه و شهرت کذایی که آنها پیدا کردهاند و تبدیل به الگوی مهم برای قشر جوان جامعه شدهاند، حمایت آنها از یک نامزد که نه کارنامه و نه برنامه قابل دفاعی برای پست مهم ریاست جمهوری ندارد، کشور را در آستانه شرایط بحرانی و غیر قابل بازگشت قرار میدهند.
طبیعی است که فاصله گرفتن برخی از اقشار جامعه از رویه ثابت گذشته برای رأیدهی بر اساس معیارهای احساسی- آنی اقدامی زمانبر بوده و حتی نیاز به اصلاح سبک زندگی در بسیاری از خانوادههای ایرانی دارد ولی در عین حال در زمان یک سال و اندی باقی مانده نیز میتواند بسیاری از اقدامات مؤثر را اجرایی کند.