سرویس بین الملل جوان آنلاین: دونالد ترامپ پنجشنبه گذشته و در مصاحبه با فاکسبیزنس گفت که دولت امریکا گزینههای متعددی در برابر چین از جمله قطع کامل روابط با این کشور را در دست دارد. شاید این مهمترین تهدیدی بود که ترامپ میتوانست علیه چین مطرح کند که البته تهدیدی دور از انتظار نبود. این تهدید ترامپ بیپاسخ نماند و چائو ئی جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین، روز بعد و در یک نشست خبری قدرت اقتصادی کشورش را به رخ خبرنگاران کشید و با لحنی طعنهآمیز به ترامپ خاطر نشان کرد که بهتر است به جای تهدید به قطع رابطه، به فکر دستیابی به روابط پایدار همکاری باشد.
ترامپ و فرار به جلو
بهطورکلی، ترامپ از ابتدای ریاست جمهوری خود موضوع حمله به چین را در سرفصل سیاست خارجی خود قرار داده بود که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، این موضوع را در زمینه تجاری پیش میبرد. دولت ترامپ در ابتدای شیوع ویروس در چین و عواقب منفی قرنطینه جمعی بر اقتصاد این کشور، تصور داشت که این موضوع میتواند فرصتی برای اقتصاد امریکا باشد تا با افت فعالیتهای اقتصادی چین رونقی در اقتصاد امریکا به وجود بیایید. ویلبور راس، وزیر بازرگانی امریکا، در ۳۱ ژانویه گفت که شیوع کرونا باعث بازنگری شرکتها برای فعالیتشان در چین میشود. شاید این تصور از رونق اقتصادی برای امریکا چندان بیوجه نبود، اگر این کشور آمادگی مقابله با همهگیری ویروس میبود، اما رسیدن کرونا به امریکا و شیوع سریع آن در ماههای فوریه و مارس تمام این محاسبات را به هم زد. آمار بالای تلفات و مبتلایان به همراه کمبود شدید امکانات پزشکی بهخصوص در کلانشهر نیویورک تصاویری از امریکا را در مواجهه با این ویروس رقم زد که هیچکس انتظارش را نداشت تا چه رسد به اعضای دولت امریکا و بهخصوص شخص ترامپ. اما شیوع کرونا در حدود سه ماه در امریکا توانست بیکاری در این کشور را به میزان ۵/ ۱۳ درصد افزایش بدهد. سقوط شاخصهای بازار بورس طولانی مدت و افت شدید بهای قیمت نفت به دلیل نبود تقاضا از جمله دیگر مواردی بود که به شدت بر رشد اقتصادی دوره ترامپ تأثیر منفی گذاشت. ترامپ در مدت زمان بسیار کوتاهی تمام دستاوردهای سه سال گذشته را از دست داد و حمله به چین تنها راهحل او است. ترامپ با حمله به چین و انداختن تقصیرها از شیوع ویروس و مقابله با آن به گردن پکن بیشتر روی احساسات ملیگرایانه و ترویج چینهراسی حساب باز کرده تا توجه رأیدهندگان امریکایی و بهخصوص طرفدران حزب جمهوریخواه را از وضعیت داخلی به سمت چین منحرف کرده باشد.
فرصتی برای الگوی چینی
چین بعد از مهار ویروس کرونا در شهر ووهان و استان هوبئی بهعنوان مرکز اولیه و اصلی شیوع ویروس کرونا و بعد از انتشار ویروس در سطح جهانی جهتگیری تلاش خود را از داخل به خارج از کشور تغییر داد. این تغییر جهت به معنای برنامهریزی گستردهای برای همکاری با کشورهای مبتلا به ویروس بود که از آن با عنوان «دیپلماسی ماسک» یاد میشود و بر مبنای الگوی چینی طراحی شده است. یک نمونه از این دیپلماسی در کشور صربستان دیده شد. نخستین محموله از کمکهای پزشکی چین برای مبارزه با ویروس کرونا در صربستان نیمه آوریل وارد بلگراد شد و برخلاف انتظار از سوی الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان، مورد استقبال قرار گرفت. ووچیچ در مراسم استقبال از این کمکها بر پرچم چین بوسه زد تا میزان قدردانی خود را از کمکهای چین نشان داده باشد و مقامات مجارستان هم در آن موقع کمک اتحادیه اروپا را ناچیز دانستند و در مقابل از کمکهای پکن تحسین کردند. دیپلماسی ماسک چین نهتنها محدود به کشورهای اروپای شرقی نشد و به دیگر کشورها در خاورمیانه، شرق و جنوب آسیا و آفریقا گسترش یافت، بلکه به ارسال کمکها و تجهیزات پزشکی هم محدود نشد. الگوی چینی برای کنترل شیوع ویروس از طریق اعمال قرنطینه، رفتوآمد و نظارت عمومی هم به این کشورها صادر شد. به این ترتیب، همهگیری کرونا فرصتی برای چین فراهم کرد تا از خلأ راهبردی امریکا در این عرصه کمال بهرهبرداری را داشته باشد و در عمل سکان رهبری برای مبارزه با ویروس را به دست بگیرد. این به آن معناست که امریکا نهتنها نتوانست در سطح جهانی نقش همیشگی را داشته باشد، بلکه آنقدر در گرداب کرونا فرو رفته بود که خود از نیازمندان به کمکهای خارجی شد و برای مثال، این هواپیمای نظامی روسیه بود که کمکهای پزشکی این کشور را وارد امریکا کرد. شکی نیست که پکن با دیپلماسی ماسک خود تنها مقطع فعلی را برای کنترل ویروس کرونا در نظر ندارد و بیشتر به فکر سرمایهگذاری معنوی و حتی اقتصادی برای دوره پساکروناست، اما در مقابل، ترامپ حمله به چین را برای جبران عقبافتادن امریکا در پیش نگرفته است، بلکه باید گفت او بیش از هر چیز اهداف انتخاباتی را مدنظر دارد
چین- بایدن
سنای امریکا با اکثریت جمهوریخواه در پنجشنبه گذشته طرحی را به تصویب رساند که بنا بر آن خواستار اعمال فشار بر پکن به دلیل رفتارهای این کشور با اقلیت ایغور شده بود. اما همزمانی تصویب این طرح با ادعای ترامپ در آن روز مبنی بر گزینه قطع کامل روابط با چین جای تأمل دارد. این همزمانی به خوبی گویای شدت بخشیدن به تقابل با چین است، اما یک روی دیگر مسئله به جهتگیری تبلیغاتی جمهوریخواهان و کمپین انتخاباتی ترامپ برای پیوند زدن جو بایدن به چین مربوط میشود. حامیان ترامپ در روز جمعه شعار «پکن بایدن» را در شبکههای اجتماعی سر دادند و بخشی از سخنان به شدت دستکاری شده بایدن و حتی یادداشتی از او به زبان چینی را منتشر کردند که همگی دلالت بر ستایش و تمجید از چین دارد. این جهتگیری تبلیغاتی نمیتواند بیارتباط با حملات شدید دولت ترامپ به چین و فرافکنیهای آن درخصوص ویروس کرونا باشد. در واقع، دولت و کمپین تبلیغاتی ترامپ و بهطور کلی جناح جمهوریخواه دو خط موازی از حمله به چین و پیوند زدن بایدن به چین و حتی شخص شی جین پینگ، رئیسجمهور چین را دنبال میکنند. این دو خط موازی بر مبنای این دو هدف طراحی شده که نخست کوتاهی و ناکامی دولت ترامپ برای مقابله با ویروس کرونا توجیه شود و دوم، با راه انداختن موج چینهراسی در امریکا بایدن را هم دچار آن کرده تا با گرفتار شدن در این موج از رقابت با ترامپ بازبماند و انتخابات ریاستجمهوری را به ترامپ ببازد.