معاون رئیسجمهور امریکا، مایک پنس در اظهاراتی در پنتاگون برای توجیه مداخلهجویی جدید ارتش امریکا در فضای ماورای جو مدعی شد: «تاریخ به ما میگوید که صلح تنها به وسیله قدرت قابل دستیابی است!» «نمایش صلح از طریق قدرت نظامی» عنوانی است که بارها توسط رئیسجمهور امریکا به عنوان یک رکن اساسی و راهبردی به آن اشاره شده است. هرچند گفته میشود این عنوان، اصطلاح جدیدی است، اما در سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۱۸ و در اظهارات ۲۰۰۰ سال قبل امپراتور روم هادریانوس که این آموزه تاریخی را برای نخستین بار به او نسبت دادهاند، قابل ملاحظه است. در این سند که مبتنی بر مفهوم رئالیسم اصولگراست، قدرت (امریکا و هژمون بودن آن) نقش محوری داشته و مفهوم کانونی این سند را تشکیل میدهد. رئالیسم یکجانبهگرایی ترامپی بر این مکتب فکری بنیان نهاده شده و راهبرد فعلی امریکا از اندیشههای لیبرالیستی مبتنی بر مشارکت و نقش دادن به سازمانها و نهادهای بینالمللی فاصله میگیرد، بر حقوق بینالملل و تعهدات دولتها بیتوجه است و عالمانه آن را نادیده گرفته و نقض میکند. از موجودیتهایی نامشروع همچون رژیم اشغالگر قدس حمایت میکند و بیتوجه به ۷۲ سال اشغال غیرقانونی فلسطین و کشتار و محروم ساختن یک ملت از تمامی حقوق اساسی و آواره کردن آنها برای ایجاد حاشیه امن برای صهیونسیم طرح معامله قرن را ارائه داده و خدمات ویژه دولت ترامپ از جمله شناسایی قدس به عنوان پایتخت و انتقال سفارت واشنگتن به آن شهر (با زیر پای گذاشتن اصول حقوق بینالملل و خطوط قرمز) را ارائه میدهد.
اما در کنار دکترین اعلامی امریکاییها که بازگشت به ۲ هزار سال قبل و پشت پا زدن به تمامی مظاهر تمدنی بشریت را تداعی میکند، دکترین جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی بر پایه صلح عادلانه ابتنا یافته است. امروز بشریت چنانچه در درازنای تاریخ به آن محتاج بوده، نیازمند صلح است، این نیاز اساسی بشر، از منظر ایران اسلامی، زمانی پایدار خواهد بود که نه بر قدرت بلکه بر عدالت استوار باشد. صلحی که بر پایه قدرت باشد، صلحِ تحمیلی و غیرعادلانه است و تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی و بشریت بهشمار میرود.
در راستای گفتمان اصولی جمهوری اسلامی ایران، طرح برگزاری همهپرسی برای حل مسئله فلسطین که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح گردیده را باید تنها راه عادلانه و دموکراتیک و مبتنی بر آموزههای حقوقی (اصل حق تعیین سرنوشت) برای پایان بخشیدن به وضعیت دردناک مردم فلسطین و اخراج بیگانهها و اوباشی مثل نتانیاهو بهشمار آورد. بدون تردید موضعگیری انقلابی محور مقاومت و مجاهدین فلسطینی از جمله حماس و سازمان جهاد اسلامی و کشورهای مسلمان و مخالفت یکپارچه آنها مشخص کننده ادراک آنها از تفاوت طرح صلح مبتنی بر عدالت با طرح صلح مبتنی بر قدرت و حمایت از صهیونسیم است و محکوم به شکست میباشد.
بدون تردید مشیت و اراده الهی بهزودی با دلاوری و مبارزه مجاهدین فلسطینی و مقاومت و مطالبه جهانی از سازمانهای بینالمللی و توجیه آنها برای اجرای طرح پیشنهادی رهبر معظم انقلاب برای حل مسئله فلسطین و تحقق صلح عادلانه با برگزاری همهپرسی با مشارکت ۶ میلیون فلسطینی که در داخل فلسطین زندگی میکنند و ۶ میلیون فلسطینی آواره که در سازمان ملل به عنوان پناهنده ثبتنام شدهاند و مقیم خارج از فلسطین هستند اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، به منظور اعمال حق تعیین سرنوشت، به اشغال غیرقانونی فلسطین و نقض و تجاوز مستمر ۷۲ ساله تلآویو به آرمانهایی صلحجویانه و عدالت محور بینالمللی پایان خواهد داد.
* پژوهشگر حقوق بینالملل