سرویس حوادث جوان آنلاین: سال گذشته مردی مأموران پلیس بومهن را از کشف جسدی در خانهاش باخبر کرد و گفت: «مدتی قبل این ملک را خریداری کردم. در حال بازسازی خانه بودم و میخواستم در حیاط خانه یک استخر بسازم به همین دلیل چند کارگر استخدام کردم، اما آنها وقتی حیاط خانه را کندند با بقایای یک جسد روبهرو شدند که مشخص شد چند سالی از مرگ او گذشته است.» بعد از توضیحات آن مرد، مأموران به آدرس خانه وی رفتند و با انتقال بقایای جسد به پزشکی قانونی مشخص شد جسد متعلق به صاحبخانه قبلی به نام ابراهیم است که سال۹۲ همسر او اعلام مفقودی کرده بود.
به این ترتیب خانواده ابراهیم مورد تحقیق قرار گرفتند تا اینکه مشخص شد همسر ابراهیم بعد از ازدواج با مردی به نام ایوب خانه را فروخته و به همدان رفته است. با بدست آمدن این سرنخ، همسر مقتول به نام سارا در همدان شناسایی شد و مورد تحقیق قرار گرفت تا اینکه به قتل شوهر سابقش با همدستی ایوب اعتراف کرد و گفت: «شوهرم مرد بداخلاقی بود و مدام مرا کتک میزد. روز حادثه وقتی با هم درگیر شدیم او دوباره شروع به کتککاری کرد به همین دلیل از خواهر ایوب که با هم دوست صمیمی بودیم کمک خواستم. او هم برادرش را فرستاد تا با شوهرم صحبت کند، اما ابراهیم با چاقو به او حمله کرد. این شد که ایوب برای دفاع از خودش چاقو را برداشت و یک ضربه به او زد. من هم دستم را روی دهان شوهرم گذاشتم و با کمک ایوب او را به قتل رساندیم و جسدش را در باغچه خانه دفن کردیم. مدتی بعد هم با ایوب ازدواج کردم و برای ادامه زندگی به همدان رفتیم.»
با اقرارهای زن میانسال، ایوب بازداشت شد. او با اقرار به جرمش، اما به پلیس گفت به تنهایی ابراهیم را به قتل رسانده و سارا در این حادثه نقشی نداشته است. به این ترتیب ایوب به اتهام مباشرت در قتل و سارا به اتهام معاونت در قتل بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شدند. پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هیئت قضایی شعبهدهم قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی متین راسخ، در حالیکه معاون اول قوه قضائیه از طرف فرزند صغیر مقتول درخواست قصاص کرده بود، دیگر فرزند مقتول نیز درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با اقرار به جرمش گفت: «سارا دوست صمیمی خواهرم بود. او را سالها میشناختم و همیشه با خواهرم درد دل میکرد. آخرین بار روز حادثه بود که از خواهرم کمک خواست و گفت با شوهرش درگیر شده است. خواهرم مرا برای وساطت به خانه آنها فرستاد.» متهم ادامه داد: «وقتی به آنجا رفتم ابراهیم خیلی عصبانی بود. او را دیدم که چاقو در دست دارد و به طرف همسرش حمله میکند. نزدیک شدم که چاقو را بگیرم، اما او به من نیز حمله کرد. آنجا بود که از روی اپن آشپزخانه چاقو را برداشتم و یک ضربه زدم. وقتی جسد ابراهیم را روی زمین دیدم عصبانی شدم و به سارا گفتم به خاطر تو مرتکب قتل شدم و به دردسر افتادم. همانجا سارا قول داد اگر دستگیر شدم خودش را همدست من معرفی کند و بگوید در قتل نقش داشته است. اما او دروغ گفته است و خودم به تنهایی ابراهیم را به قتل رساندم.»
متهم در خصوص اخفای جسد نیز گفت: «بعد از قتل جسد را در حیاط خانه دفن کردیم و چند روز بعد سارا اعلام مفقودی کرد. این گذشت تا اینکه پنجماه بعد او همراه خانوادهاش به شیراز رفت. با رفتن آنها تصمیم گرفتم به شیراز بروم و او را از پدرش خواستگاری کنم. با موافقت خانواده سارا ما با هم عقد موقت کردیم.»
متهم درباره اختلاف با همسر اولش نیز گفت: «همسر اولم همه اموالم را به نام خودش کرده بود و مرا رها کرده بود. من با فرزندانم زندگی میکردم و هنوز همسر اولم را طلاق نداده بودم که با سارا ازدواج کردم و حالا صاحب یکفرزند هستیم. باور کنید قبل از ازدواج با سارا با هم هیچ رابطهای نداشتیم.» بعد از دفاعیات مرد میانسال، همسر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «ایوب برای دفاع از من مرتکب قتل شد به همین خاطر قول دادم خودم را همدستش معرفی کنم، ولی هیچ ضربهای نزدم و فقط در دفن جسد او را کمک کردم.»
او در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره اینکه چرا با وجود اختلافات شدید با مقتول از او طلاق نگرفتهاست، گفت: «ابراهیم قبلاً دوبار ازدواج کرده بود و هر دو همسرش را طلاق داده بود. به همین خاطر وقتی از او درخواست طلاق کردم قبول نکرد و گفت مردم فکر میکنند او مشکل دارد و آبرویش میرود.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.