با وجود مخالفت گسترده جهانی، نخستوزیر رژیم صهیونیستی همچنان بر الحاق شهرکهای صهیونیستنشین واقع در کرانه باختری به اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ موسوم به اسرائیل اصرار و پافشاری میکند و کمیته فنی مشترک امریکایی و اسرائیلی در تدارک عملیاتی و اجرایی کردن طرح الحاق هستند.
طرح الحاق از سوی نتانیاهو ارائه شده که علاوه بر نخستوزیری، مسئولیت و ریاست حزب افراطی لیکود را نیز بر عهده دارد، اما واقعیت این است که در طول ۵۳ سالی که از اشغال کرانه باختری میگذرد، شهرکسازی در مناطق استراتژیک و حاصلخیز این منطقه سیاست و هدف مشترک احزاب حاکم در فلسطین اشغالی اعم از حزب کارگر یا حزب لیکود و شرکای حزبی آنها بوده و به طور مستمر دنبال شده است و اتفاقاً بیشترین شهرکهای صهیونیستنشین در دوره حاکمیت حزب کارگر احداث شده است. همینکه حزب آبی- سفید به رهبری بنی گانتس که سلف و جانشین حزب کار محسوب میشود حاضر شده در کابینه به اصطلاح وحدت ملی به نخستوزیری نتانیاهو مشارکت کند، آنهم در حالی که نتانیاهو در انتخابات قبلی از وعده خود برای الحاق شهرکها سخن گفته بود، میتواند به منزله حمایت ضمنی این حزب از طرح الحاق باشد و به نظر میرسد یکی از اهداف تشکیل دولت به اصطلاح وحدت ملی به عنوان بزرگترین کابینه فلسطین اشغالی بعد از ۱۹۴۸ نیز حمایت از اجرای طرح الحاق شهرکهای یهودینشین است.
بعد از اینکه سه انتخابات زودهنگام پشت سرهم در فلسطین اشغالی برگزار شد، طرفهای رقیب از همه برگههای انتخاباتی خود استفاده کردند و در چنین فضایی نتانیاهو در آستانه سومین انتخابات زودهنگام بحث الحاق شهرکها را مطرح و تلاش کرد از آن برای جلب آرای یهودیان استفاده کند. این همه ماجرا نبود چراکه اکنون انتخابات گذشته و برای تشکیل دولت فراگیر با حضور همه احزاب نیز توافق شده است. پس قاعدتاً باید دلیل غیرانتخاباتی در میان باشد. این دلیل چیست و آیا در داخل یا خارج فلسطین اشغالی است؟ به نظر میرسد این دلیل در خارج از فلسطین و هزاران کیلومتر دورتر در امریکا قرار دارد. نتانیاهو از چند سال پیش از برگزاری انتخابات ۲۰۱۶ امریکا با لابیگری در مراکز انتخاباتی، به شکلگیری دولتی راستگرا به ریاست ترامپ کمک کرد، آن را به عامل اجرای خاورمیانهای و فلسطین تبدیل کرد و در واقع، دولت ترامپ مجری سیاستهای نتانیاهو در خصوص فلسطین و حتی خاورمیانه بود. با توجه به اینکه بعد از بحران کرونا در امریکا که به از دست رفتن همه دستاوردهای سیاسی و اقتصادی ترامپ در طول نزدیک به چهار سال گذشته انجامیده و زنگ شکست را برای وی در انتخابات آبان ماه آینده به صدا درآورده، نتانیاهو میکوشد از فرصت چند ماهه ترامپ و راستگرایان کاخ سفید حداکثر استفاده را برای تکمیل سیاستهای توسعهطلبانه خود ببرد.
در حالی که در فلسطین اشغالی، احزاب و گروههای مختلف صهیونیستی بهرغم اختلافات، در آستانه اجرای طرح الحاق در کنار هم قرار گرفته و دولت وحدت ملی تشکیل دادهاند، اما در فلسطین هیچ نشانهای از تشکیل جبهه فراگیر با حضور همه احزاب و گروههای فلسطینی دیده نمیشود و اتفاقاً همین، یکی از دلایل وسوسه رژیم صهیونیستی برای اجرای طرح الحاق است. با توجه به اینکه در وضعیت کنونی طرح الحاق تهدیدی را متوجه غزه نمیکند، گروههای مستقر در غزه واکنش و تهدید عملی از خود نشان ندادهاند و تشکیلات خودگردان نیز تنها به تعلیق همکاریهای امنیتی اقدام کرده که البته برخی خبرها از استمرار پشت پرده این همکاریها نیز حکایت دارد. از این رو در مجموع میتوان گفت تاکنون واکنش فلسطینیها در حد و اندازه تهدیدی که از جانب طرح الحاق متوجه کل کیان فلسطین است، نبوده و نیست، مگر اینکه در خلال چند هفته آینده فلسطینیها ضرب شست جدی از خود نشان دهند.
در بین کشورهای عربی نیز واکنش منسجمی در قبال طرح الحاق ابراز نشده و حتی برخی کشورهای عربی مانند عربستان، امارات، بحرین و سودان به عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی ادامه دادهاند و با وجود اینکه تا پیش از این واکنشها و مخالفتهایی حداقل در سطح اعلامی از سوی برخی از کشورها همچون اردن و مصر ابراز میشد، اما به تازگی مصر میزبان رئیس سازمان موساد بوده و برخی خبرها نیز از موافقت پشت پرده اردن با طرح الحاق حکایت دارد و به نظر میرسد این دو کشور فریب وعدههایی را خوردهاند که در چارچوب طرح موسوم به معامله قرن به آنها داده شده است.
طرح الحاق علاوه بر این با طرح تشکیل دو دولت نیز تاکنون به استثنای مخالفتهای لفظی هیچ اقدام بازدارنده جدی از سوی کشورهای جهان و سازمان ملل اتخاذ نشده است و لذا این مخالفتها چندان از سوی رژیم توسعهطلب صهیونیستی جدی گرفته نشده است. این در حالی است که اجرای طرح الحاق که در مغایرت کامل با قطعنامههای متعدد شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد، صلح و امنیت بینالمللی و منطقهای را به چالش میکشد و باعث طولانیتر شدن بحران فلسطین برای دهههای آینده میشود که آثار و تبعات آن دامنگیر کل جهان خواهد شد.
در وضعیت کنونی تنها ورود یکپارچه مردم فلسطین به عرصه و حمایت سایر ملل بهخصوص در کشورهای اسلامی است که میتواند جلوی اجرایی شدن طرح الحاق شهرکهای صهیونیستنشین را به اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ بگیرد که به منزله گسترش مرزهای این رژیم به کرانه باختری خواهد بود و زمینه را برای کوچ اجباری ساکنان آن به سایر کشورها از جمله اردن فراهم خواهد کرد.