سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت۲۰:۳۰ شامگاه دوشنبه ۱۶ اسفندسال۹۵ به مأموران کلانتری۱۴۸ انقلاب خبر رسید چند پسر جوان در نزدیکی دکه روزنامه فروشی حوالی خیابان کارگر نرسیده به بلوار کشاورز درگیری خونینی را رقم زدهاند.
مأموران پلیس وقتی به محل حادثه رسیدند با جسد بیجان پسر ۲۰سالهای به نام مهرشاد روبهرو شدند که با اصابت ضربات چاقو به قتل رسیدهبود. مأموران کمی آنطرفتر با پیکر زخمی پسر جوان دیگری هم روبهرو شدند که مشخص شد از دوستان مقتول است. بررسیهای میدانی حکایت از این داشت مقتول و دوستش در درگیری با صاحب دکه روزنامه فروشی و شاگردش به نامهای صفدر و بهرام زخمی و به قتل رسیدهاند. مأموران در نخستین گام شاگرد صاحب دکه روزنامه فروشی را بازداشت کردند که مشخص شد صفدر پس از حادثه از محل گریخته است. بدین ترتیب همزمان با ادامه جستوجو برای دستگیری قاتل، جسد مهرشاد به پزشکی قانونی فرستاده شد و پیکر زخمی دوست مقتول هم برای درمان به بیمارستان منتقل شد.
دوست مقتول به مأموران پلیس گفت: چند روز قبل مهرشاد به من گفت که با پسر جوانی اختلاف مالی دارد و قرار است برای حساب و کتاب به دکه روزنامه فروشیاش برود. او از من خواست همراه او بروم که امروز با هم به مقابل دکه روزنامه فروشی رفتیم. وقتی آنجا رسیدیم پسر جوانی که صاحب دکه بود، همراه شاگردش از داخل دکه بیرون آمد و با دوستم درگیر شد. او ناگهان چند ضربه چاقو به طرف مهرشاد پرتاب کرد و من هم برای نجات جان دوستم به کمکش رفتم و با شیشه نوشابه چند ضربه به سر صاحب دکه زدم که در جریان آن خودم نیز زخمی شدم. وقتی مهرشاد غرق در خون روی زمین افتاد، متهم از محل گریخت و شاگردش هم به داخل دکه رفت که مأموران از راه رسیدند.
شاگرد دکه روزنامه فروشی هم گفت: صاحبکارم با مقتول و دوستش درگیر شد و آنها را زخمی کرد و من در درگیری دخالتی نداشتم.
اعتراف به قتل رقیب عشقی
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران موفق شدند ساعتی بعد از حادثه قاتل را که داخل مغازه سوپر مارکتی مخفی شده بود شناسایی و دستگیر کنند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس ابتدا منکر قتل پسر جوان شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به قتل پسر جوان اعتراف کرد و مدعی شد این نزاع خونین به خاطر رقابت عشقی رخ داد.
وی در توضیح ماجرا گفت: من چهار سال شاگرد مردی بودم که دکه مطبوعاتی داشت. از همان ابتدا دوست داشتم روزی برای خودم دکه مطبوعاتی بزنم تا اینکه در نهایت ۱۰روز قبل با پولی که پسانداز کردهبودم، دکهای در نزدیکی بلوار کشاورز اجاره کردم و همراه دوستم که به تازگی از شهرستان آمدهبود، شروع به کار کردیم. مقتول از آشناهای صاحبکار قبلیام بود و هر دو عضو گروه تلگرامی بودیم. او خیال میکرد، من عاشق دختر کارفرمای قبلیام هستم و مدام در تلگرام به من پیام میداد که دختر صاحبکار قبلیام دختر خوبی نیست و من نباید با او ازدواج کنم. از پیامها و حرفهایی که میزد فهمیده بودم او هم عاشق دختر صاحبکار قبلیام است و به همین خاطر سعی میکند مرا از ازدواج با او منصرف کند. من به او پیام دادم که او دختر خوبی است و من هم به او علاقهای ندارم و دوست هم ندارم به دختر صاحبکار قبلیام توهین کنی، اما مقتول دست بردار نبود. مدتی ما دو نفر بدون اینکه یکدیگر را بشناسیم در تلگرام دعوا میکردیم و برای هم خط و نشان میکشیدیم تا اینکه دوئل تلگرامی ما به تهدیدهای جدی رسید. در نهایت مهرشاد از من خواست برای درگیری قرار بگذاریم و اصرار داشت آدرس محل کارم را به او بدهم که برای درگیری به آنجا بیاید. قرار دوئل او، مرا عصبانی کرد که آدرس دکهام را به او دادم، اما فکر نمیکردم او برای درگیری سر قرار بیاید. وی در ادامه گفت: روز حادثه مهرشاد همراه یکی از دوستانش به نزدیکی دکهام آمد که من هم از دکه بیرون رفتم و با آنها درگیر شدم. مقتول و دوستش با شیشه نوشابه به من حمله کردند و چند ضربه به سرم زدند که من هم با چاقویی که همراه داشتم چند ضربهای به طرف آنها پرتاب کردم. وقتی آنها خونین روی زمین افتادند از ترس فرار کردم، اما ساعتی بعد مأموران مرا دستگیر کردند.
رضایت یک میلیاردی
متهم پس از تحقیقات تکمیلی و بازسازی صحنه قتل در یکی از شعبههای دادگاه یک کیفری استان تهران به جرم قتل عمد پسر ۲۰ساله محاکمه شد. در جلسه دادگاه متهم با اظهار پشیمانی ماجرای قتل را شرح داد و در پایان درخواست گذشت کرد، اما اولیایدم برای قاتل درخواست قصاص دادند و هیئت قضایی هم صفدر را به قصاص محکوم کردند. رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
قاتل در نهایت پس از گرفتن استیذان حکم قصاصش از رئیس قوهقضائیه، اسفندسال قبل در زندان رجاییشهر پای چوبه دار حاضر شد. آن روز با میانجیگری هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی اولیایدم با گذاشتن شرایطی به قاتل چهارماه فرصت دادند و بدین ترتیب متهم از پای چوبه دار به سلولش بازگشت. چند روز قبل در حالی چهارماه مهلت قاتل رو به پایان بود، خانواده قاتل با پرداخت یک میلیارد تومان به عنوان دیه موفق شدند، رضایت اولیایدم را بگیرند. بنابراین متهم به زندگی دوباره بازگشت و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه یک کیفری استان محاکمه میشود.
بر اساس این گزارش برای گرفتن رضایت از اولیایدم خیرین مبلغ ۵۶۰میلیون تومان به قاتل کمک کردند و خانواده قاتل هم با فروختن منزل مسکونیشان ۴۴۰میلیون تومان باقیمانده دیه درخواستی اولیایدم را فراهم کردند.