سرویس حوادث جوان آنلاین: سال گذشته مأموران پلیس شهرستان شهریار با تماس تلفنی یکی از کارمندان بانکی در شهرک اندیشه، از ربودن رئیس بانک با خبر و راهی محل شدند. وی به مأموران پلیس گفت: «ساعتی قبل مردی با من تماس گرفت و گفت رئیس بانک ما را ربوده‌اند. او در ادامه گفت باید مبلغ ۴۰ میلیون تومان را برای آزادی وی به حساب آن‌ها واریز کنم وگرنه رئیس بانک را خواهند کشت. ترسیدم و این پول را به حساب آن‌ها ریختم ولی نگرانم جان رئیس بانک در خطر باشد.»
با اعلام این خبر مأموران پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی مردان آدم ربا آغاز کردند تا اینکه مأموران پلیس با همکاری مأموران وزارت اطلاعات با یک پیامک صوری مبنی بر واریز وجه درخواستی موفق به دستگیری متهمان شدند.
با آزادی رئیس بانک و دستگیری متهمان، آن‌ها به اداره پلیس شهرستان شهریار منتقل شدند و مورد تحقیق قرار گرفتند. رئیس بانک در طرح شکایت از مردان آدم‌ربا به مأموران گفت: «ساعتی قبل از خانه بیرون آمدم و قصد داشتم به محل کار بروم که چهارمرد در حالیکه لباس پلیس پوشیده بودند به عنوان مأمور سد راهم شدند و مرا به زور سوار ماشین کردند. آن‌ها مرا ساعت‌ها در ماشین نگه داشتند و سپس با خانواده‌ام تماس گرفتند و در ازای آزادی‌ام ۱۲۲میلیارد تومان پول درخواست کردند. آن‌ها همچنین با تهدید کارمندان بانک مبلغ ۴۰میلیون تومان به صورت نقدی از بانک برداشت کردند و گفته بودند اگر این پول به حساب آن‌ها واریز نشود مرا خواهند کشت. به همین خاطر کارمندان بانک برای نجات جان من این مبلغ را به حساب آن‌ها واریز کردند.»
بعد از توضیحات رئیس بانک، متهمان در شعبه ۱۰۳ دادسرای شهرستان شهریار تحت بازجویی قرار گرفتند که در بررسی سوابق آن‌ها مشخص شد، اعضای باند از افراد باسابقه‌ای هستند که به جرم‌های مختلف در حال گذران دوران محکومیت در زندان بوده‌اند که در مرخصی از زندان نقشه گروگانگیری رئیس بانک را طراحی و اجرا کرده بودند.
در حالیکه پول‌های سرقت شده از طریق سیستم بانکی به حساب بانک برگردانده شده بود، متهمان تحت بازجویی قرار گرفتند. سردسته بانک و طراح نقشه مرد جوانی به نام غلام بود. او کارشناس رایانه بانک بود که یکبار به جرم کلاهبرداری دستگیر شده بود. وی در اظهاراتش به مأموران گفت: «سال ۸۲ با سرقت ۸ میلیارد تومان از حساب یکی از مشتریان بانک اخراج شدم و به ۱۸سال زندان محکوم شدم. سال۹۳ نیز در مرخصی از زندان مرتکب سرقت شدم. این بار که به زندان افتادم با سه نفر از همبندانم نقشه گروگانگیری رئیس بانک را کشیدیم. به همین خاطر همگی در یک زمان از زندان مرخصی گرفتیم و من یکی از شعبات بانکی را در شهرک اندیشه شناسایی کردم. سپس با تعقیب رئیس بانک آدرس خانه او را پیدا کردم و در اختیار همدستانم قرار دادم. روز حادثه در فرصت مناسب با پوشیدن لباس پلیس، زمانی که رئیس بانک از خانه بیرون آمد راه او را سد کردیم و به بهانه‌ای اینکه مأمور پلیس هستیم و او مرتکب جرمی شده است به زور او را سوار ماشین کردیم. سپس با خانواده او و کارمندان بانک تماس گرفتیم و برای آزادی وی درخواست پول کردیم.»
بعد از اقرار‌های متهم، همدستان وی نیز تحت بازجویی قرار گرفتند و بعد از اقرار به جرمشان همگی به اتهام آدم ربایی، سرقت و جعل عنوان روانه زندان شدند. پرونده نیز با شکایت رئیس بانک و کارشناسان حقوقی بانک بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بعد از تعیین شعبه در نوبت رسیدگی قرار گیرد.
