در دنیای امروز باید این را بپذیریم که اولین مؤلفه و شاخص مؤثر روی توسعه، سرمایه انسانی متخصص و خلاق است. امروز رویکرد اصلی نظامهای آموزش و پرورش در کشورهای توسعهیافته، خلاقیت، کسب مهارت و کارآفرینی میباشد. در سیستم آموزشی بسیاری از این کشورها از مقاطع پایه و ابتدایی، دروس خلاقیت، نوآوری و آشنایی با مفاهیم کسب و کار و بازارها را به دانشآموزان آموزش میدهند.
در کشور ما نیز باید ضمن ایجاد طرح درسی با موضوع خلاقیت و کارآفرینی در کتابهای درسی پایهها و رشتههای مختلف تحصیلی دانشآموزان، ضرورت و اهمیت این موضوع را به تمامی مسئولان آموزش و پرورش انتقال داد و معلمهایی را نیز جهت آموزش این دروس بهکار گرفت یا تربیت کرد.
ضمناً باید در کنار حفظ همه ارزشهای سیستم آموزشی کشورمان، از برنامههای هدفمند نظام آموزشی کشورهایی که به واسطه آموزش صحیح توانستهاند توسعه و ارتقا یابند، مانند سوئد، ژاپن، فنلاند و استرالیا الگوبرداری صحیحی انجام شود و تمام آن برنامهها را بومیسازی، طبقهبندی و عملیاتی کرد.
وقتی مقام معظم رهبری نام یک سال را حمایت از کالای ایرانی، رونق یا جهش تولید میگذارند، این صرفاً یک شعار سال نیست، بلکه بهینه و بهروز کردن نقشه راه و برنامه بلندمدت کشور است. باید با بازنگری در طرح درسهای دانشآموزان تغییرات اصولی، بنیادین و هدفمندی صورت گیرد و افراد جامعه را از دوران نوجوانی با مباحث تولید، کارآفرینی و مدیریت کسب و کار آشنا کرد، تا ذهنها از دوران خردسالی ایدهپرداز، خلاق و نوآور شود.
ایجاد جامعهای خلاق و کارآفرین میتواند آینده روشنی را در زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای کشور بهوجود آورد و اهداف اقتصادی کشور را مانند جهش تولید تحقق بخشد. نکته مهم دیگر آن است که صرف تمرکز بر آموزش منابع درسی به دانشآموزان و دانشجویان نمیتواند آنان را برای زندگی آینده به شکل مطلوب آماده کند.
نباید افراد در جامعه تک بعدی پرورش یابند. باید استعداد، ویژگی ها، قابلیتها و علاقهمندیهای همه افراد در دوران خردسالی و نوجوانی احصا و شناخته شود و با ارائه مشاورههای مناسب، آنها را در مسیری درست، برنامهریزی شده و هدفمند حرکت و ارتقا داد.
جامعهای که هر فردی از دوران نوجوانی استعدادها و نبوغ خود را به درستی کشف و شناسایی کند، مطمئناً با علاقه و انگیزه مضاعفی در جهت رشد و تعالی این ظرفیتها حرکت میکند و پیشرفتهای او سریعتر محقق میشود. همین پیشرفتها است که مشوق و محرک انسان میشود تا در زمینههای مورد علاقه خود به یک متخصص خبره تبدیل شود.
این همان جنس نشاط و پویایی است که آموزش صحیح و هدفمند میتواند به جوانان و نسل امروز ما انتقال دهد.
در کشورما منابع ارزشمند و اغناکنندهای که میتوانند موجب رشد شخصیت و معنویت به شکل صحیح و نشاط آور در جوانانمان شود فراوان است. نکته قابلتأمل اینجاست که باید برنامههای جامع و هدفمندی را جهت کاربردی و همه فهم کردن تمامی این علوم و مفاهیم طرحریزی کرد و محتوای طبقهبندی و ساختارمندشده را به شکلی خلاقانه و جذاب به طیفهای مختلف جامعه ارائه و انتقال داد. تا ضمن ایجاد اشتیاق و علاقه در آنها، هر فرد به اقتضای شرایط و موقعیتش بتواند از آنها بهره ببرد.
به عنوان مثال اگر بتوانیم اسلام ناب حقیقی را با بهره بردن از قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع) به شکل صحیح، کاربردی، جذاب و دلنشین به آحاد جامعه بخصوص جوانها آموزش و انتقال دهیم، قطعاً موجب آرامش درون انسان، خیرخواهی برای هم نوع، ارتباط معنوی لذتبخش با خداوند، فهم درست از دین مبین اسلام و جلوگیری از افراط، تفریط و انحراف، تلاش آگاهانه جهت کسب روزی حلال، توزیع عادلانه ثروت در جامعه، نهادینهشدن فرهنگ ایثار و انفاق، دوری از تبذیر و اسراف، دوری از احتکار و اختلاس، دوری از کمفروشی و گرانفروشی، دوری از پول حرام و رشوهخواری و در نتیجه ایجاد اقتصادی سالم در جامعه خواهد شد.
در چنین شرایطی است که جوان کشور ما اگر تولیدکننده شد، کالای باکیفیت تولید میکند و با ارائه خدمات مناسب از مشتریان و مردم پشتیبانی میکند، اگر فروشنده شد، کالا را به قیمت میفروشد و با رفتار و منش اسلامی با مردم برخورد میکند. اگر معلّم یا استاد دانشگاه شد، وقتش را برای آموزش و تربیت نوجوانان و جوانانی که بتوانند گرههای کشور را باز کنند، غنیمت میشمارد و اگر مدیر یا کارمند شد به قول مقام معظم رهبری، همه زندگیاش را در حیطه وظایف و تواناییهایش، صرف مشارکت در اداره امور کشور میکند.
اهتمام به این برنامه و ثباتقدم در پیمودن این مسیر ضمن اینکه موجب میشود کشورمان در بسیاری ابعاد، به یک الگو در بین جوامع تبدیل شود، شرایط مطلوبی را نیز برای رشد هرچه بیشتر جوانان متخصص و متعهد در تمامی حوزهها فراهم میکند و اهدافمان در گام دوم انقلاب که میداندار اصلیاش همین جوانها هستند، محقق میشود.
آموزش کلید رشد همه ملتها است. منتها این نکته همواره باید در ذهنمان باشد که پرداختن به امر آموزش باید با تربیت همراه شود، یعنی پشت آن یک نگاه تربیتی صحیح و هدفمند وجود داشته باشد. آن وقت است که میتوانیم جوانان متخصص، متفکر، با انگیزه و مؤمن تربیت کنیم.
یکی دیگر از مهمترین مؤلفههای زیربنایی توسعه در هر کشوری که میتواند اولین قدم و برنامه برای پیشرفت در هر حوزهای شود امر پژوهش است. امروز به هرکجای دنیا که نگاه میکنیم، هر کشوری که ارتقا و جهش چشمگیری را در حوزههای اقتصاد، علم و فناوری، آموزش داشته، در وهله اول مجدانه به کار پژوهشهای کاربردی پرداختهاست. از طرفی هر چه نرخ پژوهشهای کاربردی در یک جامعه بیشتر باشد، عوامل توسعهیافتگی نیز در آن جامعه بیشتر دیدهمیشود و این امر درآمد سرانه کشور را نیز افزایش خواهد داد. در حقیقت آموزش و پژوهش نقش فونداسیون را در توسعه کشور دارند. همانطور که یک خانه خوشساخت، سد یا پل مستحکم نیاز به فونداسیون قوی برای ماندن دارند، ایجاد یک کشور با شاخصهای توسعهیافتگی نیاز به پژوهش دارد. به هر میزان که پژوهشها و تحقیقات ما کاربردیتر، باکیفیتتر، اصولیتر و هدفمندتر باشد، این اطمینان حاصل میشود که در آینده به شاخصهای توسعهیافتگی ماندگارتر و پایدارتر خواهیم رسید.
وقتی ما با چشم باز و دیدن و دانستن تمام زوایای یک موضوع و فراهم کردن الزامات آن در یک مسیر برنامه محور حرکت کنیم، قطعاً اطمینان ما برای رسیدن به آن مقصد بیشتر میشود.
امروز ما کشورهایی را میبینیم که برای توسعه در یک صنعتشان بیش از ۱۰ سال کار پژوهشی انجام میدهند، کمپانیها و شرکتهایی را میبینیم که تنها برای ساخت یک محصولشان بیش از هفت سال کار پژوهشی انجام میدهند.
این جنس پژوهشهای بنیادی و کاربردی هستند که امروز موجب شدهاست ژاپن و کره خودروهایی تولید کنند که تبدیل شوند به رقیبهای جدی کمپانیهای امریکایی که خود را مهد خودروسازی دنیا میدانند و ژاپن و تایوان بتوانند بعداز جنگ جهانی دوم رشد اقتصادی چشمگیری داشتهباشند. کاترپیلار و کوماتسو بتوانند با کیفیتترین ماشینآلات عمرانی و کشاورزی دنیا را تولید کنند.
امروز در کشورهای توسعه یافته حدود ۴ درصد از تولید ناخالص ملی خودشان را صرف پژوهش و تحقیقات میکنند. در حالی که کشور ما در بهترین وضعیت یک دهم این ۴ درصد را صرف فعالیتهای پژوهشی میکند. باید در جهت تحقق توسعه و جهش تولید پایدار سهم ویژهای را برای فعالیتهای پژوهشی بنیادی و کاربردی قائل شویم.
باید تا آنجا که میشود کارهای مقطعی را کنار گذاشت و به سمت کارهای اساسی و بنیادی در کشور رفت. آن زمان است که با برنامهای هوشمندانه و دورنگاهی هدفمند، به سمت جامعهای پیشرو و اقتصادی شکوفا حرکت خواهیم کرد.