سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: فلاسفه دیدگاههای مختلفی درباره فرآیند یادگیری زبان داشتهاند. نوام چامسکی نیز یکی از همین اندیشمندان زبانشناسی است که دیدگاه او موجب چرخشی جدید در علم زبانشناسی شد. وبسایت «باشگاه اندیشه» با انتشار کلیپی دو دقیقهای توضیحات اجمالی درباره نظریه او مطرح کرده است؛ در این ویدئو آمده است: زبان، ما را از هم جدا میکند. سایر حیوانات نیز گفتگو میکنند، اما به هیچ وجه قابلقیاس با دستور زبان پیچیده انسانی نیست. چگونه است که ما به آسانی یاد میگیریم که به زبانی صحبت و تفکر کنیم؟ بچههای کوچک میتوانند خیلی سریع در زبانی جدید، مهارت یابند. از سر آغاز فلسفه متفکران در باب اینکه ما دارای تفکری فطری هستیم یا نه، به بحث و جدل پرداختهاند. عدهای همچون افلاطون باور دارند که ما از بدو تولد دارای شناخت چیزها بودهایم و عدهای همچون جان لاک و سایر تجربهگرایان ذهن ما را همچون «لوحی خالی» میدانند که تجربیات آن را پر میکند. یک زبان شناس امریکایی به نام نوام چامسکی در ۱۹۶۰ این بحث را وارد چرخش جدید کرد. با بیان اینکه: کودکان یاد میگیرند تا صحبت کنند. فقط به اندازه کافی اطلاعات در اختیار ندارند تا مانورهای پیچیده زبان را شکل دهند که به آنها اجازه دهد تا بیشمار جملات جدید و بدیع را بسازند؛ هر چند که همچنان این کار را به سادگی انجام میدهند؛ چراکه «ناکارآمدی محرک» وجود دارد. چیز دیگری نیز، میبایست در جریان باشد. فرض چامسکی بر این بود که ذهن ما در بدو تولد، دارای ساختارهایی است که او آن را «وسیله اکتساب زبانی» یا ال. ای. دی (LAD) نامیده بود که به ما نوعی گرایش طبیعی به سوی سازماندهی زبان گفتاری شنیده شده را آن هم به شیوههای مختلف دستوری، صورت میدهد و بدون وجود آن ما نمیتوانستیم به عنوان یک یادگیرنده زبان، آغاز به کار کنیم. اگر حق با او باشد ساختار زبانی ما همچون نوعی دستور زبان جهانی به صورت تغییرناپذیری، از قبل وجود داشته است. به این معنی که آن را قبل از اینکه از رحم مادر خارج شویم، روی لوح ما نوشتهاند.