کد خبر: 1010505
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۰۵:۰۰
سماجت پسر جوان برای وصلت با دختری که از او جواب رد شنیده‌بود، سبب شد تا کتک مفصلی از اعضای خانواده دختر بخورد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
سرویس حوادث جوان آنلاین:  سال گذشته مرد جوانی به نام امید با مراجعه به اداره پلیس از دو مرد جوان و دختر مورد علاقه‌اش به اتهام آدم‌ربایی شکایت کرد و گفت: «مدتی قبل با دختر جوانی به نام عسل آشنا شدم. به او علاقه‌مند شدم و قصد ازدواج داشتیم تا اینکه با خانواده‌ام صحبت کردم و به خواستگاری‌اش رفتیم. مادرم به خاطر اینکه با این ازدواج مخالف بود، در آن مراسم رفتار خوبی نکرد و حرف‌های نامربوطی زد. همین باعث شد از خانواده عسل جواب رد بشنوم. بعد از آن، چند بار تلاش کردم تا با عسل صحبت کنم تا شاید او را راضی کنم، اما موفق نشدم تا اینکه فهمیدم او با پسر دیگری به نام پیام نامزد کرده‌است.» شاکی ادامه داد: «من به عسل خیلی علاقه داشتم و امیدوار بودم بتوانم او را راضی کنم، به همین خاطر چند بار با او تماس گرفتم تا اینکه آخرین بار با هم قرار گذاشتیم. وقتی سر قرار رفتم، متوجه شدم او همراه برادر و نامزدش سر قرار آمده‌است. آنجا بود که آن‌ها مرا به زور سوار ماشین کردند و به خانه‌شان بردند. آدم‌ربا‌ها مرا در آن محل به شدت کتک زدند، طوری که چند روز در بستر بیماری افتادم. از همه آن‌ها به خاطر آدم‌ربایی و ضرب و جرح شکایت دارم.»

با طرح این شکایت، دختر جوان به همراه برادر و نامزدش بازداشت شدند. سه متهم تحت بازجویی قرار گرفتند. آن‌ها در اظهاراتشان آدم‌ربایی را انکار، اما به ضرب و جرح شاکی اقرار کردند.

پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و اولین جلسه محاکمه به ریاست قاضی تولیت تشکیل شد. ابتدای جلسه، شاکی در جایگاه ایستاد و با طرح شکایت خود برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد. سپس سه متهم که با قرار وثیقه آزاد بودند، یک به یک در جایگاه ایستادند و از خودشان دفاع کردند. ابتدا دختر جوان به هیئت قضایی گفت: «با امید قصد ازدواج داشتم، اما مادر او مخالف بود، به همین‌خاطر در مراسم خواستگاری حرف‌هایی زد که مراسم به هم خورد. همانجا متوجه شدم ازدواج ما اشتباه است و با این مخالفت‌ها، خوشبخت نمی‌شویم. همین باعث شد با امید قطع رابطه کنم، اما او دست بردار نبود و هر بار برایم ایجاد مزاحمت می‌کرد.»

متهم ادامه داد: «مدتی گذشت تا اینکه پیام به خواستگاری‌ام آمد. به او جواب مثبت دادم و با هم نامزد کردیم. امید وقتی متوجه این موضوع شد، مزاحمت‌هایش را بیشتر کرد. وقتی برادرم و پیام متوجه موضوع شدند، از من خواستند با هم سر قرار برویم تا با او صحبت کنند. امید آن روز خودش به خانه ما آمد، اما وقتی با برادرم و پیام روبه‌رو شد، با آن‌ها درگیر شد. آن‌ها در آن درگیری همدیگر را به شدت کتک زدند و بعد از لحظاتی امید خانه ما را ترک کرد.» در ادامه دو متهم دیگر نیز با تأیید توضیحات دختر جوان، با انکار آدم‌ربایی از خودشان دفاع کردند.

در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار