سرویس ورزشی جوان آنلاین: * رویکرد مدیریتی در فوتبال آلمان تلفیقی از ورزشی و غیرورزشی است، بهعبارت دیگر امور فنی و هدایت تیم توسط بازیکنان سابق که پس از پایان عمر حرفهای آموزش مدیریت میبینند، بهعنوان «مدیر ورزشی» انجام میشود و امور سیاستگذاری و مدیریت استراتژیک باشگاه نیز توسط هیئتمدیره و مدیرعامل اعمال میشود و سرمایهگذار نمیتواند اکثریت سهام باشگاه را در اختیار بگیرد.
* در فوتبال ایتالیا مدیران باشگاههای قوی معمولاً از محل درآمد یا سود باشگاه امور خود را نمیگذرانند، بلکه این باشگاهها در زنجیره داراییهای مالکان باشگاه یا صاحبان چندین شرکت بزرگ تجاری و صنعتی هستند، هر چند باشگاهها دارای ظاهر هیئتمدیرهای هستند، اما عملاً مالک باشگاه تصمیمگیرنده نهایی است و همه به قوانین او گوش میدهند و هیئتمدیره نقش چندانی ندارد. با این وجود مالکان پاسخگویی و مسئولیت کارهای خود را بر عهده دارند.
* در اسپانیا نگرش فرهنگی و اجتماعی بیشتر از ایتالیاست. مجامع باشگاهها فعال بوده و مدیران عامل که برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشوند، آزادی عمل بیحدی مانند مالکان باشگاههای ایتالیا ندارند و مدیران سطوح مختلف، خصوصاً مدیران فنی، نقش پررنگتری دارند. انتخاب مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره از سوی مجمع صورت میگیرد و مدیرعامل اختیارات بالایی ندارد و اگر اختیار داده شود و نتیجه حاصل نشود، عمر مدیر زیاد نخواهد بود و در اصل مدیر یا رئیس، یک مجموعه نظارتی و مافوق را بالای سر خودش میبیند و در تصمیمگیریها باید نظر آنها را جلب کند.
* اکثر باشگاههای انگلیس تا سال ۲۰۰۰، به صورت یک شرکت سهامی اداره میشدند. در این شیوه مدیریتی، هیئتمدیره باشگاه با انتخاب مدیرعامل از او انتظار سود رساندن به صاحبان سهام را داشتند و نگرش مدیریتی به فوتبال کاملاً اقتصادی و بازرگانی بود و همین جذابیتها سرمایهگذاران را به سوی لیگ انگلیس میکشاند. سرمربی نیز مانند رئیس یک کارخانه باید با برنامههایی که اجرا میکند در عملی کردن اهداف شرکت (تیم) مدیرعامل را یاری کند. در واقع پول و سرمایه در اختیار سرمربی قرار میگیرد و او محصولی به نام پیروزی بیرون میدهد.