عصر دیروز اسحاق جهانگیزی، معاون اول رئیسجمهور به وزارت ورزش رفت. جهانگیری جلسهای با سلطانیفر وزیر ورزش و صالحیامیری رئیس کمیته ملی المپیک داست. اینکه چطور در شرایط حساس کنونی کشور جهانگیری ناگهان یاد ورزش افتاده خود جای سؤال دارد، آن هم با توجه به سابقهای که در ذهن ورزش ایران از اقدامات او در خصوص حراج بیتالمال به پای فوتبال وجود دارد. اصلاً شاید جهانگیری رفته بود ببیند که سلطانیفر و صالحیامیری یادشان میآید در دوران رئیسجمهور قبل، دلار چگونه لحظه به لحظه بالا میرفت!
بگذریم، بهطور حتم جناب جهانگیری که به سبب بیتدبیریهای او و بقیه دولتمردان، کشور امروز با بیسابقهترین بحران اقتصادی تاریخ خود روبهرو است، دیروز در پی حل مشکلات و مسائل ورزش کشور با وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک جلسه نداشت، چراکه این مسائل آنقدر زیاد است که با یک دورهمی چند ساعته برطرف نمیشود.
بد نیست برای روشنتر شدن مسئله، کمی به عقب برگردیم. جهانگیری به عنوان معاون اول رئیسجمهور همان مقامی است که دستور ارسال چمدان حاوی ۴۵۰ هزار دلار به امارات برای پرداخت پاداش تیم ملی فوتبال در ازای پیروزی مقابل چند تیم درجه چندم آسیایی را صادر کرد. او همان مسئولی است که دستور پرداخت ۲ میلیون یورو از حقوق کارگران زحمتکش کشور به ویلموتس را صادر کرد تا یک افتضاح ملی رقم بخورد. با چنین کارنامهدرخشانی آیا میتوان به نتیجه جلسه چنین مدیری با دو مدیر فوتبالزده دیگر امیدوار بود؟
خب جناب جهانگیری از دورهمی دیروز چه خبر؟ آیا پیگیر چگونگی حل مشکل فشنگ بچههای المپیکی تیراندازی بودید؟ آیا پرسیدید که میلاد وزیری هنوز با کمان قرضی برای المپیک تمرین میکند یا هزینه ۱۰ میلیون تومانی کمانش جور شده است؟ آیا یادی هم از «اسلام جاهد» شد که پاروی قایقرانی خود را فروخت تا بتواند به تمریناتش در تهران ادامه دهد؟ آیا دیروز اصلاً بحثی بابت مشکلات معیشتی، کاری، استخدام و حق و حقوق ورزشکاران و مدالآوران ایران به میان آمد؟ آیا سؤال کردید که المپیکیهای ایران در این روزهای کرونایی چه میکنند؟ آیا پرسیدید که این همه انتقاد و اعتراض این روزها برای چیست؟ سؤال کردید که چگونه همه چیز در فوتبال خلاصه میشود؟ البته این آخری را خودتان هم میپسندید.
اینها تنها گوشه کوچکی از دریای مشکلات ورزشکاران المپیکی و مدالآور ایران است. ورزشکارانی که به سبب توجه زائدالوصف جناب آقای جهانگیری و مسئولان ورزش کشور به رشته عزیزکردهتان فوتبال مجبورند برای به دست آوردن بدیهیترین و ابتداییترین امکانات دست به دامان کمکهای چندصد دلاری مجامع و فدراسیونهای بینالمللی شوند تا شاید به کمک آنها بتوانند آمادگی خود را حفظ و برای ایران افتخارآفرینی کنند. بعد شما بروید در کنارشان عکس یادگاری بگیرید و وعده پشت وعده به آنها بدهید.
جناب جهانگیری این روزها که با برنامههای شما و امثال شما مردم در سختترین تنگنای اقتصادی بسر میبرند، فریاد ورزشکاران مدالآور و عنواندار ایران در المپیک و بازیهای آسیایی از بیتوجهی مسئولان ورزش به آسمان بلند شده، با افرادی که دیروز با آنها جلسه داشتید. جلسه با مسئولانی که گوشهای سنگین برای شنیدن درددلها دارند. جناب جهانگیری صدای مردم کوچه و بازار را نمیشنود و سلطانیفر و صالحیامیری هم صدای ورزشکاران قهرمان و مدالآور را. طبیعتاً نتیجه جلسه این مسئولان سنگین گوش چیزی جز «تقریباً هیچ» نخواهد بود.
مشکلات ورزش کشور با این جلسات برطرف نمیشود. ورزش را باید به اهلش سپرد تا بتواند کمر راست کند، والا همه خوب میدانیم که مسئولان چند دهه گذشته و فعلی تاکنون دردی از ورزش دوا نکردهاند و جهانگیری هم اگر کاری بلد بود، اوضاع امروز کشور اینگونه نبود، چه برسد به اینکه بخواهد درد ورزش را دوا کند.