سرویس حوادث جوان آنلاین: سوم فروردین سال ۸۷ ساکنان مجتمع مسکونی در خیابان دزاشیب حوالی تجریش با استشمام بوی بدی از خانه همسایه موضوع را به مأموران پلیس خبر دادند. مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش پس از تخریب در آپارتمان با جسد مرد ۵۵ سالهای به نام اکبر داخل وان حمام روبهرو شدند که حکایت از این داشت ۲۵ روز قبل به قتل رسیده است. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول چند سالی است پس از فوت همسرش در این خانه تنها زندگی میکرده تا اینکه چند سال قبل زن جوانی به نام مهین را صیغه میکند، اما سه سال بعد او را طلاق میدهد. از سوی دیگر مأموران پلیس دریافتند مهین و پسر جوانش آرمان آخرین نفراتی بودهاند که به خانه مرد پولدار رفت و آمد داشتهاند، بنابراین مأموران مادر و پسر را به عنوان مظنونان حادثه تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه موفق شدند مهین را در شهرستان آمل شناسایی و دستگیر کنند.
مهین در بازجوییها با ادعای اینکه از قتل شوهر صیغهایاش بیخبر است، گفت: سال ۸۳ از طریق خواهرم با اکبر آشنا و صیغه او شدم. اکبر خیلی بداخلاق بود و مرا اذیت میکرد که در نهایت پس از سه سال از او جدا شدم، اما هر چند وقت یکبار به خانهاش میآمدم و وسایلش را مرتب میکردم. آخرین بار اسفند ماه برای نظافت شب عید به خانهاش رفتم و سه روز آنجا بودم و دیگر از او خبری ندارم.
دستگیری قاتل در زندان
بررسیهای بعدی مأموران نشان داد آرمان چند سال قبل هنگام سرقتی مرتکب قتل میشود و به زندان میافتد، اما پس از هفت سال با پرداخت دیه از زندان آزاد میشود تا اینکه اواخر اسفند ماه دوباره به خاطر خیانت در امانت دستگیر و زندانی میشود. بدین ترتیب آرمان از زندان به اداره پلیس منتقل شد و به قتل پدرخواندهاش اعتراف کرد. وی گفت: زمانی که به جرم قتل در زندان بودم چند باری مادرم به ملاقاتم آمد که حالش خوب نبود و یک بار هم دیدم دستش شکسته است. وقتی از زندان آزاد شدم از طریق بستگانم متوجه شدم پدرخواندهام مادرم را اذیت میکند و او را کتک میزند که تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
شب حادثه به خانه اکبر رفتم و مقداری قرص خوابآور به او خوراندم و بعد که بیهوش شد او را خفه کردم، سپس خودرواش را سرقت کردم تا اینکه چند روز بعد هنگام سرقت گوسفند مجبور شدم خودروی مقتول را رها و با خودروی دوستم فرار کنم. پس از آن دوستم از من به اتهام خیانت در امانت شکایت کرد و دستگیر شدم.
متهم پس از محکوم شدن به قصاص سه بار پای چوبه دار رفت، اما هر سه بار با میانجیگری هیئت صلح و سازش به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران موفق به گرفتن مهلت شد تا اینکه صبح دیروز برای چهارمین بار در زندان رجاییشهر برای قصاص پای چوبه دار حاضر شد، اما از آنجا که برادر مقتول به عنوان اولیای دم در زندان حاضر نشده بود، دوباره به سلولش بازگشت.