سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: یادگیری مهارتهای زندگی نهتنها برای بچهها، بلکه برای جوانان و حتی بزرگسالان ضروری است. بسیاری از ما مهارتهای عاطفی و اجتماعی که به آنها احتیاج داریم را آموزش ندیدهایم و بعضاً با تجربه کردن رویدادهای ناخوشایندی در زندگی خانوادگی، اجتماعی و محیط کار آنها را میآموزیم. پنج مهارت و توانایی اصلی در زندگی که متخصصان به ایجاد، پرورش و رشد آنها در زندگی فردی توصیه میکنند، عبارتند از: خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی، مهارتهای ارتباطی و (ابزار ارتباطگیری موفق) و تصمیمگیری مسئولانه. این مباحث جزو مقولههایی هستند که آموزش آنها در جامعه مدنی ضروری بوده است، اما میتواند در قالب آموزش سایر مهارتهای جانبی زندگی هم به ایجاد و رشد آنها در انسان کمک کند. یکی از این مهارتهای جانبی «انتقادپذیری» و «تحلیل انتقاد دریافتی» قبل از ارائه هرگونه پاسخ یا بروز واکنش منفی از جانب ماست. وقتی در جوانی مشغول به کار شدم، تحمل انتقاد نداشتم. از آنجایی که فردی سختکوش بودم، فکر میکردم نباید کسی از من انتقادی کند و اگر مطلبی هم است، باید در قالب پیشنهاد به من منتقل شود. وقتی در اجتماع و محیط کار تجربه بیشتری پیدا کردم، متوجه شدم نمیتوان از آدمها توقع داشت مثل ما فکر کنند. پس تصمیم گرفتم با مطالعه، مهارتهای «خودمدیریتی» و «ارتباطگیری» خود را تقویت کنم.
این همه دلیل برای انتقاد شنیدن!
انتقاد شنیدن و نقد شدن یک تجربه عمومی و بیشتر مواقع دردناک برای خیلی از مردم است. انتقاد، حس ترس، خجالت و عصبانیت را به ما تحمیل میکند و موجب بروز احساس ناامنی در ما میشود که گویا فردی بیارزش یا ناتوان هستیم. از یک منظر، مقوله انتقاد میتواند راهی برای ابراز قدرت، کنترل اجتماعی یا خنثیسازی یک رقابت هم باشد، اما از طرفی دیگر میتواند راهی برای برقراری ارتباط هر چند غیرماهرانه بین دو نفر نیز باشد! همه تجربیات و موقعیتها یکسان نیستند و هوش هیجانی داشتن به معنای درک تفاوتها و اختلافات کوچک و ظریف در یک موقعیت خاص است تا بتوانید با تفکر و مهارت پاسخگو باشید. بیتردید صدها و شاید هزاران دلیل ریز و درشت موجب انتقاد کردن یا مورد انتقاد قرار گرفتن شود و ما در ادامه برخی دلایل عمده و البته احتمالی مورد انتقاد واقع شدن را فهرستوار ذکر میکنیم:
۱- از نظر صلاحیت، توانایی، جذابیت و ... خود را از سوی شما مورد تهدید میبینند، بنابراین سعی میکنند زمین بازی را به نفع خود تغییر داده و اوضاع را به نفع خود برابر کنند.
۲- درباره انگیزه، سطح مهارت، عملکرد یا میزان مشارکت شما در کارها نگرانی دارند.
۳- افرادی احساس میکنند یا این ظن در آنها وجود دارد که شما سهم خود را از کار یا نقشتان در تیم انجام نمیدهید که موجب نارضایتی از شما میشود.
۴- افرادی شخصیتی ناظر و کنترلکننده دارند و مجبورند بر اوضاع مسلط باشند.
۵- وقتی کسی فکر میکند سزاوار رفتار ویژه یا برخورد خاصی با خود است و احساس میکند چنین رفتاری را از جانب شما دریافت نمیکند.
۶- افرادی میخواهند شما را نزد دیگران بد جلوه دهند تا موقعیت یا طرفداران خود را افزایش داده و یا حمایت رؤسای خود را جلب کنند.
۷- وقتی فردی احساس ناامنی میکند، گاهی بیش از حد موضوع را پررنگ و بزرگ کرده و واکنش افراطی به موضع یا خطای صورت گرفته نشان میدهد.
۸- برخی فکر میکنند مورد سرزنش شما قرار میگیرند و با انتقاد کردن سعی در پیشدستی و اقدام متقابل دارند.
۹- برخی هم فکر میکنند با انتقاد کردن خالصانه به شما کمک میکنند، زیرا عقل یا تجربه خود را برای منفعت و به سود شما در اختیارتان قرار میدهند.
۱۰- گاهی برخی درباره موضوعی نظرات قوی و مثبتی دارند (مثلاً سیاست و دین) و سایر دیدگاهها را کماعتبار یا کمارزش میبینند و از این رو شما را مورد انتقاد خود قرار میدهند.
۱۱- برخی افرادِ فاقد مهارت ارتباطی تلاش میکنند توجه شما را به خود جلب و با شما ارتباط برقرار کنند و فکر میکنند اگر از این راه ورود کنند، موفق میشوند؛ مانند آه و ناله بچهها یا غر زدنهای نوجوانان.
۱۲- برخی برای احساس استقلال بیشتر (مانند نوجوانان یا جوانان) از راه اعتراض و انتقاد، محدودیتهایشان را آزمایش میکنند.
۱۳- افرادی هم پیدا میشوند که برای جایگاه یا سمت با شما رقابت میکنند یا شما را مانعی برای رسیدن به اهداف خود میبینند.
۴- برخی به دلیل تحصیلات خود یا از روی تجربه، خود را کارشناس و متخصص در یک موضوعی میپندارند و میخواهند دانش خود را با شما در میان بگذارند و مورد تحسین شما قرار بگیرند.
۱۵- وقتی فردی از شما ناامید شده یا از دستتان کلافه و خسته میشود، زیرا تصور میکند حرف او را نمیشنوید یا به خواستهاش پاسخگو نیستید.
۱۶- افرادی سعی میکنند اطلاعات یا موضوعات را طوری بیان و منعکس کنند تا خوب و قابلقبول به نظر برسد یا رفتار بد خود را به حداقل برسانند.
۱۷- برخی افراد از ما انتقاد میکنند و از آن بهعنوان یک اهرم کنترلکننده علیه ما استفاده میکنند؛ چون فکر میکنند با این کار موفق میشوند رفتار غیرمحترمانه و بیملاحظه ما را محدود کنند.
۱۸- برخی میخواهند شما بدانید که کارهای شما به آنها آسیب میرساند یا به نفع آنها نیست.
۱۹- بعضی افراد تلاش میکنند شما را مورد آزار قرار داده یا شما را بترسانند تا بتوانند احساس قدرت کنند.
۲۰- برخی با انتقاد و بیان اینکه شما نیز کارهای اشتباه انجام دادهاید، از اقدامات خود دفاع میکنند.
درک انگیزه و عامل تحریک فرد منتقد
بیشتر دلایلی که ذکر شد به رفتار یا دیدگاه شخصی فرد منتقد برمیگشت، اما برخی دلایل هم ممکن است ریشه در رفتار شما داشته باشد یا تلاشی غیرماهرانه برای ارتباطگیری با شما باشد! وقتی دو دوست یا زوجین از یکدیگر انتقاد میکنند، غالباً احساسات ملایمتری در پس آن وجود دارد؛ فیالمثل تصور مهم نبودن برای طرف مقابل. در این شرایط، بهتر است قبل از پاسخگویی سعی کنید دلیل و منظور منتقد را درک کنید تا بتوانید پاسخ خود را متناسب با شرایط تنظیم کرده و به بهترین شکل موقعیت را مدیریت کنید. برای راهنمایی و کمک به شما، موارد و سؤالاتی ذکر شده که باید از خودتان بپرسید تا بتوانید خردمندانه و راهبردی به انتقاد مطرح شده واکنش نشان دهید: آیا بهنظر میرسد شخص منتقد خلوص نیت دارد؟ آیا بخشی از انتقادات مشروع است؟ سهم شما در موضوع چقدر است؟ آیا تلاش میکند مفید باشد؟ آیا انتقاد در حضور عموم بوده یا بهطور خصوصی مطرح شد؟ اگر در حضور دیگران مطرح شده – که شاید شما با آنها رودربایستی داشتید- چرا فرد منتقد آن محل و موقعیت را انتخاب کرد؟ آیا به نظر میرسد که برای موقعیت، سمت یا امتیازاتی که دارید در رقابت با شماست؟ آیا به گذشته برمیگردد و احساسات آزرده شدهای در پس آن وجود دارد؟ آیا شخص منتقد واقعاً علاقهمند به حل مسئله و به دنبال آن است به یک تفاهم متقابل برسد؟ آیا حاضر است به حرفهای شما گوش دهد؟ آیا میتواند از مسیر خود خارج شود تا با شما به مصالحه برسد؟ آیا موضوع فقط اختلافنظر است یا چیزی شخصیتر؟ آیا فقط دلگیر است یا میخواهد شما مسائل را بهبود ببخشید؟ آیا شما را به درستی درک میکند؟ آیا نیتهای شخصی خود را دنبال میکند و میخواهد عصبانیت خودش را تخلیه کند یا واقعاً قصدش این است که به شما پند و اندرز بدهد؟ آیا قصد ضربه زدن دارد؟ آیا فقط او این نقد را بر شما دارد؟
چگونه به انتقادها واکنش نشان دهیم؟
اگر به نظر میرسد شخص موردنظر فردی خودشیفته، رقیبی فرومایه یا زورگوست، شما باید نوعی حد و مرز تعیین کنید که چگونه مجاز است با شما یا درباره شما صحبت کند. در یک جلسه عمومی، مانند یک جلسه کاری میخواهید از عملکرد خود دفاع کنید. برای ارزش تصمیم یا کار خود استدلال بیاورید و هرگونه سوءبرداشت را تصحیح کنید. اهداف خالصانه و انگیزههای خوبتان را دوباره بازگو کنید و مسئولیت سهم خود را از موضوع برعهده بگیرید.
در بسیاری از مواقع و شرایط، داشتن یک استراتژی خوب است. اگر شاکی و منتقد شریک زندگی، فرزند، دوست یا عضو خانواده شماست، به آنها بگویید که به آنها اهمیت میدهید و برای شما مهم هستند و واقعاً میخواهید نگرانیها و دیدگاه آنها را بفهمید، حتی اگر همیشه با آنها موافق نیستید. در برخی شرایط و زمانها، ممکن است بخواهید با گفتن اینکه به عقایدشان احترام میگذارید یا از تلاشهایشان قدردانی میکنید، دلشان را بهدست بیاورید. بسته به شرایط، ممکن است بخواهید استقلال خود را به دیگران تصریح کنید و اینکه حق طبیعی شماست که نظر دیگری داشته باشید: «هر کسی نظری دارد و نظر هر کسی محترم است.» ممکن است سعی کنید یک راهحل مصالحهجویانه پیدا کنید یا به آنها بگویید چه گزینههایی در دسترس هستند. قرار دادن خود به جای دیگران نیز به شما کمک میکند تا احساس صبر و همدلی بیشتری داشته باشید. اگر انتقاد مشروع بود، ممکن است بخواهید اقدامات اصلاحی انجام دهید.
مراقب باشیم در تله نیفتیم!
در مواجهه با انتقادات، اقدام شما احتمالاً یکی از موارد زیر خواهد بود:
۱- دستیابی به یک راهحل قابلقبول دوجانبه.
۲- با احترام محدودیت تعیین کنید و در صورت لزوم از خود دفاع کنید.
۳- تصحیح هرگونه سوءبرداشت یا سوءتفاهم برای درک بهتر این مسئله که چرا فردی از دست شما ناراحت است یا مخالفت میکند.
۴- متأسفانه، از آنجا که انتقاد باعث تحریک شما به بروز واکنش حمله یا گریز یا جا خوردن میشود، اولین واکنش شما به احتمال زیاد احساس غافلگیری خواهد بود، لذا از درگیر شدن دوری کنید.
۵- سعی میکنید بدون اینکه به شخص دیگری گوش دهید، ثابت کنید حق با شماست یا مقابله به مثل میکنید.
برخی پاسخها و واکنشها فرد منتقد را عصبانیتر میکند یا شما را بیدفاع نشان میدهد، بنابراین وقتی با انتقاد روبهرو شدید، یکی دو دقیقه تأمل کرده و فکر کنید یا نفس عمیقی بکشید و مراقب باشید که در تله نیفتید. توجه کنید چه احساسی دارید و دقت کنید فرد مقابل چه ارتباطی غیرکلامی با شما برقرار میکند؟ سپس روی خروجی که از آن موقعیت میخواهید، دوباره تمرکز کنید. هنگام مواجهه با شخص گوینده نقد، در استفاده از تاکتیکهای تأخیری به منظور ایجاد فرصت فکر کردن اصلاً تردید نکنید: «منظور شما این است که. یعنی میگوید که.» یا اینکه قبل از پاسخ دادن صریح بگویید برای فکر کردن در مورد آنچه گفته شد به چند دقیقه زمان نیاز دارید تا خود را بازیابی کنید.
هیچ کسی دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد، اما...
هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد، اما این بخشی از تجربه همه ماست. بعضی اوقات، فقط یک نمایش قدرت یا فرافکنی شخصی است، اما میتواند یک قطعه داده با ارزش در مورد اینکه چگونه بقیه شما را درک و مشاهده میکنند، هم باشد. ممکن است دلیلی بر لزوم توجه بیشتر و بازنگری رفتار و سیاستهای شما در محل کارتان باشد یا لازم باشد در مورد انتخاب خود بیشتر فکر کنید یا به نیاز دوست خود برای صمیمیت و خودمانی شدن، توجه بیشتری نشان دهید. سعی کنید بین مسئولیت داشتن در قبال دیگران یا حالت تدافعی داشتن، حالت مسالمتآمیز، میانهرو و تفاهم متقابل را پیش بگیرید. به خاطر داشته باشید برای این تجربه نقد شدن، با خود مهربان و برای خود دلسوز باشید و از ذهن خردورز خود به جای ذهن واکنشدهنده استفاده کنید (مهارت خود مدیریتی و ارتباطگیری مؤثر) و جهتگیریتان ابتدا به ساکن تلافیجویانه نباشد تا موجب فرسایش ذهن و انگیزه و توان خود نشوید و رو به پیش حرکت کنید. مسلماً دیگرانی که قضاوت میکنند، حرکت پخته شما از نظرشان دور نمیماند.
برگرفته از سایت: psychologytoday. com