سرویس حوادث جوان آنلاین: اسفندسال قبل بود که مأموران پلیس تهران در جریان سرقتهای سریالی مرد موتورسواری از شهروندان قرار گرفتند.
یکی از شاکیان گفت: قصد مسافرت به خارج از کشور داشتم که برای خرید دلار به یکی از صرافیها رفتم. پس از خرید مقدار دلار از صرافی بیرون آمدم و به طرف خودروام به راه افتادم که ناگهان راننده موتور سیکلتی کیفم را قاپید. ابتدا در مقابل او مقاومت کردم، اما او مرا روی زمین کشاند و در نهایت کیفم از دستم در رفت و سارق موتور سوار هم کیف پر از دلارهایم را سرقت کرد.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس با شکایتهای مشابهای مواجه شدند که همگی حکایت از آن داشت سارق موتورسوار که مرد قدبلندی است با گذاشتن کلاه کاسکت یا ماسک بهداشتی در نزدیکی صرافیها و طلافروشیها کمین میکند و پس از خرید شهروندان از صرافیها و طلافروشیها آنها راتعقیب کرده و در فرصت مناسب کیف آنها را سرقت میکند.
از سوی دیگر مشخص شد که سارق موتورسوار همدستی دارد که نشانیهای طعمهها را در اختیار سارق قرار میدهد.
دستگیری سارق قد بلند
درحالی که هر روز به تعداد شاکیان مرد موتور سوار افزوده میشد به مأموران پلیس خبر رسید سارق موتور سواری که شباهت زیادی به سارق سریالی دارد در یکی از خیابانهای مرکزی تهران هنگام سرقت کیف زن میانسالی از سوی شهروندان به دام افتادهاست.
بدین ترتیب مأموران راهی محل حادثه شدند که دریافتند سارق گرفتار شده همان مرد قد بلند موتورسواری است که از اسفندسال قبل دست به سرقتهای سریالی از شهروندان میزند.
شاکی به مأموران گفت: ساعتی قبل از صرافی مقداری پول خارجی خریدم و برای رفتن به خانهام بیرون آمدم که ناگهان مرد موتورسواری به من نزدیک شد و کیفم را که روی شانهام بود، کشید. من محکم کیفم را نگه داشتم که سارق چند متری مرا روی زمین کشاند، اما از آنجایی که داخل کیفم همه داراییام بود، رها نکردم و از مردم درخواست کمک کردم که رهگذران به دادم رسیدند و سارق موتورسوار را دستگیر کردند.
متهم ۳۰ساله که بهروز نام دارد، پس از انتقال به اداره پلیس به سرقتهای سریالی با همدستی برادر کوتوله خود اعتراف کرد و گفت که مدتی است باند سارقان برادران دالتون را تشکیل دادهاند. سپس مأموران برادر متهم را بازداشت کردند که او به جرم خود اقرار کرد. دو متهم در ادامه به دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.
گفتگو با یکی از متهمان
بهروز سابقه داری؟
نه، اولین بار است که دستگیر شدم. من کار خوبی داشتم، اما به خاطر بیماری کرونا بیکار شدم و تصمیم گرفتم همراه دوستم سرقت کنم.
به چه کاری مشغولی بودی؟
من کباب زن هستم و در رستوران کار میکردم که از اواخر بهمنسال قبل به خاطر ویروس کرونا کار و بار ما کساد شد و مشتریهای رستوران هم کم شدند و ما هم بیکار شدیم.
شما در بازجوییها اعتراف کردهبودی که با برادر کوتولهات باند سرقت تشکیل دادی، اما الان میگویی همراه دوستت بودی، بیشتر توضیح بده.
ابتدا با دوستم که خیلی هم حرفهای بود باند سرقت تشکیل دادیم و دو نفری به سرقت میرفتیم. دوستم معمولاً به بهانه خرید به داخل صرافیها، طلافروشیها و بانک میرفت و زاغزنی میکرد و بعد هم تلفنی به من خبر میداد که مثلاً فلان خانم یا آقا با این مشخصات دلار یا طلا خریده است. پس از این من که در گوشهای از خیابان کمین کرده بودم با موتور سیکلت سوژه را تعقیب میکردم و در فرصت مناسب کیف آنها را سرقت میکردم و چنانچه هم دلارها یا طلاها داخل جیبشان بود، دو نفری ماسک میزدیم و در مکان خلوتی راه آنها را سد میکردیم و با تهدید چاقو اموال آنها را سرقت میکردیم، اما از مدتی قبل برادرم متوجه سرقتهای من شد و اصرار کرد همراه او به سرقت بروم. ابتدا قبول نکردم، اما تهدید کرد که مرا لو میدهد و من هم قبول کردم و مجبور شدم همدست حرفهایام را دور بزنم و همراه برادرم به سرقت بروم.
چطور برادرت متوجه شد؟
من به خاطر سرقتهای سریالی وضع مالیام خوب شد و حتی خودرو هم خریدم، اما به برادرم میگفتم که در کار خرید و فروش دلار فعالیت دارم تا اینکه شبی در خواب درباره سرقتهای سریالیام حرف میزدم که برادرم بیدار بود و متوجه حرفهای من شد. چون من گاهی شبها در خواب حرف میزنم و گاهی هم خوابگردی میکنم.
چطور دستگیر شدی؟
فکر میکنم یکی از علتهای دستگیری من برادرم بود. چون او آماتور بود هرچند به او آموزش سرقت دادم، اما او فقط زاغزنی میکردم و جرئت نداشت ترکنشین من شود و کیف بهقاپد به همین خاطر من همیشه مجبور بودم، تنهایی کیفبهقاپم در صورتی که دوست حرفهام همیشه با من بود و او کیف میقاپید. آن روز هم تنهایی کیف یک زن را قاپیدم که مقاومت کرد و من زمین خوردم و مردم مرا دستگیر کردند.