کد خبر: 1012744
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۸
پاورقی «جوان» از «اتاق حوادث» جان بولتون (۲۵)
نگران شده بودم که نکند دانفور و شاناهان این لحظات آخر دو دل شده باشند. به پمپئو که در محل اقامتش بود، زنگ زدم تا نکته‌ای را که حدس زده بودم با او در میان بگذارم. او فکر می‌کرد شاناهان و دانفور ترسیده‌اند و کاملاً با تصمیمات گرفته شده ناسازگارند.
ترجمه: محمد صادق عبداللهی
جوان آنلاین: در صفحه ۳۶۴ کتاب «اتاق حوادث» می‌خوانیم: جلسه با اعضای کنگره برای توجیه حمله انتقام‌جویانه به ایران در ساعت ۴:۲۰ به پایان رسید و فراهم آمدن مقدمات حمله سرعت گرفت. انتظار داشتم که باید تمام شب را در کاخ سفید بمانم. به همین دلیل حوالی ساعت ۵:۳۰ به خانه رفتم تا لباس‌هایم را عوض کنم و برگردم. دانفور تأیید کرده بود که ساعت ۷ عصر لحظه تأیید یا رد حمله به سه پایگاه ایرانی است، بنابراین تا ساعت ۹ شب که وقت آغاز حمله بود، وقت زیادی داشتم. حدود ساعت ۵:۳۵ با ترامپ از طریق سرویس امنیتی SUV تماس گرفتم تا به او اطمینان دهم که همه چیز طبق روال است. ترامپ استقبال کرد. ۵:۴۰ با شاناهان درباره نوع اظهاراتی که می‌خواستند پس از حمله به همراه دانفور در کنفرانس خبری پنتاگون بیان کنند صحبت کردم و از کم و کیف جلسه و نحوه برگزاری آن پرسیدم که آیا کنفرانس خبری‌شان به صورت پرسش و پاسخ با خبرنگاران است یا تنها یک بیانیه کتبی را خواهند خواند. به خانه رسیدم، لباسم را عوض کردم و به سرعت بازگشتم. در راه بازگشت به ترافیک سنگین بزرگراه یادبود جرج واشنگتن خوردم. در مسیر شاناهان تماس گرفت و گزارشی را از حمله به سفارت انگلیس در ایران داد که بعداً معلوم شد اشتباه بوده است. او و دانفور بر اساس این خبر تصمیم گرفته بودند حمله را تا ساعت ۱۰ به تأخیر بیندازند. منبع خبر یک افسر رابط انگلیس در ستاد مشترک ارتش بود. دانفور گفت پمپئو در حال چک کردن صحت خبر است (بعداً مشخص شد حمله‌ای در کار نبوده و تنها یک تصادف جزئی در برابر سفارت رخ داده بود.) من نتوانستم باور کنم که پنتاگون سرخود و با این خبر بی‌اهمیت زمان حمله را تغییر داده باشد. با ترامپ تماس گرفتم تا به او اطلاع دهم احتمال دارد نیاز شود یک ساعتی حمله را به تأخیر بیندازیم، هر چند در حال بررسی هستیم. ترامپ هم نفهمید چرا باید حمله را به تأخیر بیندازیم، اما اعتراضی هم نکرد! بلافاصله بعد از قطع کردن تلفن ترامپ به دانفور زنگ زدم، اما گفتند او و شاناهان در حال گفتگو هستند. نگران شده بودم که نکند دانفور و شاناهان این لحظات آخر دو دل شده باشند. به پمپئو که در محل اقامتش بود، زنگ زدم تا نکته‌ای را که حدس زده بودم با او در میان بگذارم. او فکر می‌کرد شاناهان و دانفور ترسیده‌اند و کاملاً با تصمیمات گرفته شده ناسازگارند. آن‌ها با پمپئو صحبت کرده و برایش استدلال آورده بودند که با توجه به حمله به سفارت انگلیس باید حمله را دو روز به تأخیر بیندازیم تا تلاش کنیم انگلیس را نیز در این حمله انتقام‌جویانه با خودمان همراه کنیم! (بماند که با اتفاقاتی که بعداً افتاد این ایده ذره‌ای هم عملی نشد!) اوضاع بدتر هم شد! در حالی که من و پمپئو تلفنی صحبت می‌کردیم اتاق وضعیت اعلام کرد ترامپ می‌خواهد همزمان به صورت تصویری با ما دو نفر و شاناهان و دانفور صحبت کند. فکر می‌کنم ساعت ۷:۲۰ و در حالی که من به آرامی از روی پل روزولت عبور می‌کردم، ترامپ روی خط آمد تا اعلام کند تصمیم دارد حمله را متوقف کند، چراکه این برنامه مناسب نیست! او صحبت از عدد ۱۵۱ کرد و من ابتدا فکر کردم منظور او تعداد موشک‌هایی است که ما باید در پاسخ به یک موشکی که ایرانی‌ها با آن گلوبال هاوک را ساقط کرده‌اند، شلیک کنیم، اما ترامپ توضیح داد یک فرد ناشناس به او گفته است که امکان دارد در جریان این حمله ۱۵۱ ایرانی کشته شوند و این تعداد زیادی است و او نمی‌خواهد در ازای یک هواپیمای بدون سرنشین چنین ریسک نامتناسبی را انجام دهد. پمپئو تلاش کرد تا با دلایلی که می‌آورد او را متقاعد کند، اما فایده‌ای نداشت. ترامپ گفت وقت برای حمله همیشه هست و با تکرار «من نمی‌خواهم تعداد زیادی جسد را از تلویزیون ببینم» بحث را قطع کرد. من تلاش کردم او را متقاعد کنم و به او گفتم من به کاخ سفید نزدیک شده‌ام و به محض اینکه برسم به دفتر ریاست جمهوری خواهم آمد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار