سرویس بین الملل جوان آنلاین: واشنگتن طی ماههای اخیر تقریباً در هر موضوعی در مورد چین از غول فناوری هوآوی و شبکه تلفن نسل پنج گرفته تا شیوع ویروس کرونا، قوانین امنیت ملی جدید هنگکنگ، وضعیت اقلیت ایغور در استان سین کیانگ و وضعیت حقوقی دریای جنوبی چین موضع به شدت خصمانهای گرفته و حالا کار را به تعطیلی دفاتر دیپلماتیک کشانده است. بحران کنسولگریها دور جدید تنش بین دو طرف است که میتواند راه تفاهم دیپلماتیک را برای کاهش تنش مسدود کند و به همین دلیل است که برخی از ظهور جنگ سرد جدید بین دو سوی پاسیفیک میگویند، اما باز احتمال دارد که موضوع بیشتر یک تاکتیک تبلیغاتی از سوی ترامپ باشد.
جنگ کنسولگریها
دور جدید تنش از سوی امریکا زمانی شروع شد که در روز چهارشنبه ۲۲ جولای از چین خواست کنسولگری خود را در شهر هیوستون واقع در ایالت تگزاس ببندد. مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا مدعی شد دستور بسته شدن این کنسولگری به این دلیل صادر شده که از این کنسولگری برای سرقت دانش و فناوری استفاده میشد که مالکیت معنوی آن متعلق به امریکاییهاست. سناتور تندرو جمهوریخواه مارکو روبیو، رئیس موقت کمیته اطلاعاتی سنا، پا را فراتر گذاشت و این کنسولگری را به عنوان «فروشگاه جاسوسی» توصیف کرد که بهزعم وی «باید مدتها پیش از این تعطیل میشد.» بهرغم این ادعاها، مقامات امریکا نتوانستند مدرک و شاهدی از فعالیت مخالف با پروتکلهای دیپلماتیک در این کنسولگری رو کنند و به نظر میرسد که تنظیم دادخواستی علیه خانم جوآن تانگ، محقق زیستشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، بیشتر در جهت توجیه این اقدام باشد. دادستانهای امریکا مدعی شدهاند که خانم تانگ اظهارات غلطی را برای اخذ ویزا بیان کرده بود و در حالی منکر رابطهاش با ارتش آزادیبخش خلق چین شده که در تحقیقات به عمل آمده عکسی از او در یونیفرم نظامی این ارتش به دست آمده است. در این بین، یک مرد سنگاپوری به نام جو وی یو مشهور به دیکسون یئو روز جمعه ۲۴ جولای به دادگاه احضار شد؛ با این اتهام که از پست مشاوره سیاسی خود بهعنوان پوششی برای جمعآوری اطلاعات مهم و ارزشمند و محرمانه برای نهادهای اطلاعاتی چین استفاده میکرد. پمپئو در بین این چند روز از دستور تعطیلی کنسولگری چین در هیوستون تا دادگاه وی یو، به شهر یوربا لیندا واقع در ایالت کالیفرنیا رفت تا با ایراد یک سخنرانی ابعاد واقعی جنگ کنسولگری علیه چین را بیان کند و نشان دهد که مسئله تنها محدود به یکی دو نفر با اتهاماتی ناچیز و احتمالاً ساختگی نمیشود، بلکه مسئله بسیار اساسیتر و مربوط به رویکرد کلی دولت امریکا میشود.
چینستیزی
قبل از هر چیز، باید توجه داشت که پمپئو برای رفتن به این شهر قصد انجام حرکتی نمادین را داشت. او به این شهر رفت تا در کتابخانه ریاست جمهوری ریچارد نیکسون سخنرانی کند؛ کسی که با سفر تاریخی خود به پکن در ۱۹۷۲ فصل جدیدی از بهبود رابطه بین واشنگتن و پکن را رقم زد. پمپئو به این کتابخانه رفت تا دقیقاً بگوید که این فصل به پایان رسیده است. سخنرانی او مثل همیشه و دیگر سخنرانیهایش مملو از عبارتی تند و گزنده بود که همانند یک کابوی بیگانه با عرف سیاسی و دیپلماتیک صحبت میکند. برای نمونه، او گفت که «سیاستهای ما و دیگر کشورهای آزاد، اقتصاد شکست خورده چین را احیاء کرد و در واقع، پکن دستهای بینالمللی را که آن را تغذیه کردند، گاز گرفت.» او در استفاده از این لحن و کلام حتی رئیسجمهور پیشین رونالد ریگان را هم بینصیب نگذاشت. ریگان زمانی در مورد شوروی سابق گفته بود: «اعتماد داشته باش، اما راستیآزمایی کن.» تا با این شعار پیمان کنترل جنگافزارهای هستهای با شوروی را توجیه کند. پمپئو با تغییر این شعار گفت: «بیاعتماد باش و راستیآزمایی کن.» روشن است که بیاعتمادی او ناشی از خوی چینستیزی است که در بدنه تندروهای دولت ترامپ مشهور به بازها رواج دارد و پیش از او هم استیو بنن این خوی را نشان داده بود. این جناح بهطور کلی رویکرد آن دو رئیسجمهور جمهوریخواه را برای تعامل با شرق قبول ندارند، بلکه قاعده آنها بر مبنای تقابل و رو در رویی با شرق است. حالا پمپئو بر مبنای این قاعده به دنبال ایجاد ائتلاف بینالمللی علیه چین است، درخواستی که او در همین سخنرانی مطرح کرد و مدعی شد که «مبارزه با سلطه حزب کمونیست چین، مأموریت زمان ماست» و «شاید وقت آن است که ائتلافی از کشورهای دارای دموکراسی علیه چین تشکیل شود.» نکته طنز در سخنان او اینجاست که ظاهراً تلاش ژانویه سال قبل را فراموش کرده که با سر و صدای زیاد کنفرانسی را در لهستان به راه انداخت تا بهزعم خود ائتلاف جهانی علیه ایران تشکیل بدهد، اما در کشاندن کشورهای مهم جهانی به آن کنفرانس، ناکام ماند و در نتیجه، از ائتلاف او جز همان کنفرانس و نمایش تبلیغاتی چیزی باقی نماند. حالا باز میخواهد ائتلاف جهانی علیه چین به راه بیندازد و ناگفته پیداست که نتیجه ائتلاف او جز همان سخنرانی در کتابخانه نیکسون چیز دیگری نخواهد بود؛ چنان که روزنامه گاردین دو روز بعد از سخنرانیاش نوشت: «دیپلماسی امریکا برای جذب متحدان علیه چین در ضعیفترین حالت ممکن است.»
تردیدها در مورد ترامپ
استیو بنن به همراه ترامپ به کاخ سفید آمد و اولویتش تقابل صددرصدی با چین بود و هر چند که جنگ قدرت در کاخ سفید سرانجام او را در همان سال نخست از ریاست جمهوری ترامپ کنار گذاشت، اما این میراث او ماند و به نظر میرسد که پمپئو به همراه دیگر بازهای کاخ سفید آن را به اوج خود رسانده باشد. تعطیلی کنسولگری چین در هیستون، تعطیل شدن کنسولگری امریکا در شهر چنگدو واقع در جنوب غربی چین را به دنبال داشته است. این پدیدهای بیسابقه از زمان شروع روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۱۹۷۹ به اینسو است و میتوان گفت که جنگ دیپلماتیک بین دو کشور عملاً شروع شده و حتی ترامپ احتمال بسته شدن کنسولگریهای دیگر را هم مطرح کرده است، اما آیا او این کار انجام میدهد و حتی جلوتر رفته و با بستن سفارتخانه روابط دیپلماتیک با چین را به طور کامل قطع خواهد کرد؟ این نکتهای است که کسی به آن اطمینان ندارد و حتی بازهای واشنگتن هم نسبت به آن تردید دارند. سناتور روبیو تردید خود را به این نحو بیان کرده است: «نگرانی من این است که تشدید این تنش واقعاً درباره رویارویی با چین است یا ارتباطی با انتخابات چهار ماه بعد ما دارد؟» حتی دموکراتها نیز متوجه این موضوع هستند و به همین جهت است که سناتور دموکرات باب منندز از ایالت نیوجرسی میپرسد: «زمانی که چین تلافی کند که گفته است این کار را میکند، گام بعدی ما چه خواهد بود؟» این ابراز تردیدها جدای از برخی گزارشهاست که بنابر آنها؛ ترامپ به دستیارانش گفته به دنبال تشدید بیشتر تنشها با پکن نیست و فعلاً هرگونه تحریم بیشتری علیه دیگر مقامهای ارشد چینی در نظر ندارد. در واقع، مشکل امریکا در رویارویی با چین بیشتر از آن که به پکن و نحوه عکسالعمل آن ربط داشته باشد به خود ترامپ و تزلزل شخصیتی او ارتباط دارد. گزارش هفته قبل سیانان نشان داد که مشارکت اقتصادی شخص ترامپ با چین بهرغم این تنشها ادامه داشته و بر اساس دادههای گمرک امریکا، شرکتهای ترامپ مشغول واردات کالا از چین به امریکا هستند. این ترامپ تاجر است که میداند نباید تنش بین امریکا و چین را به آن حدی برساند که به تجارت شخصیاش لطمه بزند. وجه دیگر مربوط میشود به شخصیت سیاسی ترامپ بهخصوص از منظر انتخابات ماه نوامبر. راهبرد چینستیز تنها ابزار در دست ستاد تبلیغاتی ترامپ است تا با آن دستکم بخشی از ناتوانیها و شکستهای دولتش را در سیاستهای داخلی و خارجی توجیه کند و لازمه این کار تشدید تنش و حتی انجام یک درگیری نظامی، اما در سطحی بسیار محدود و قابل کنترل است. به نظر میرسد که خود ترامپ هم بین این دو وجه خود سرگردان شده و نمیداند حرکت بعدیاش چه باشد و پکن هم در حال بازی کردن با این دو وجه از شخصیت ترامپ است و به همین جهت بود که بلافاصله بعد تعطیل شدن کنسولگریاش در هیوستون دستور تعطیلی کنسولگری امریکا در چنگدو را داد. نگرانی سناتور روبیو از این جهت موجه است و به نظر میرسد که تنش فعلی بسته به وضعیت انتخاباتی ترامپ است و در این بین، هر احتمالی حتی یک درگیری نظامی محدود و کنترل شده هم را نباید از نظر دور داشت.