سرویس سیاسی جوان آنلاین: تحریف در شرایط فعلی دارای ابعاد روانی- سیاسی است که مهمترین بخش آن وارونهسازی حقایق کشور به شکلی که افکار عمومی نسبت به آینده کشور قطع امید کرده و علاج شرایط موجود را عبور از عناصر اصلی گفتمان انقلاب اسلامی و تن دادن به مطالبات نظام سلطه بدانند.
تلاش ترامپ و اوباما جهت تغییر باورهای جامعه ایرانی
بهکارگیری «تحریف» بعد از گذشت مدتها همچنان کاربرد ویژهای داشته و بهترین عامل برای تغییر باورهای مردم در جهت «دو قطبیسازی حاکمیت- جامعه» است به طوری که طی ماههای اخیر بسیاری از مقامات ارشد کاخ سفید بر همین اساس تلاش کردهاند با ایجاد بدگمانی و احساس سوءظن در افکار عمومی نسبت به کارگزاران نظام، راه حل مشکلات کنونی را مذاکره غیرهستهای عنوان کنند.
دونالد ترامپ و سایر مقامات ایالات متحده طی چهار سال اخیر در تریبونهای رسمی با متهمسازی مسئولان ارشد کشور به فساد اقتصادی تلاش کردهاند تا این تلقی را در افکار عمومی داخل بهوجود بیاورند که حمایتهای سیاسی و دیپلماتیک کشورمان از جنبشهای آزادیبخش ملی یکی از عوامل مؤثر در بهوجود آمدن مشکلات کنونی کشور است. پیش از دولت فعلی امریکا نیز باراک اوباما بارها تلاشهای گستردهای را جهت معرفی نظام اسلامی به عنوان عامل اصلی مشکلات اقتصادی کشور معرفی کردند آنهم با این توجیه که اگر حاکمیت سیاسی کشور نسبت به «اقتدار نظامی-هستهای» و «قدرت بازدارندگی ایران» تا به این حد حساسیت نشان ندهد و حاضر به مذاکرات غیرهستهای شود نه تنها تحریمهای بینالمللی ضدایرانی لغو میشود بلکه کشورمان روی آرامش و سکون را به خود خواهد دید!
ولع حامیان داخلی امریکا!
در تمام ایامی که دولتهای مختلف ایالات متحده امریکا تلاش کردهاند تا با تحریف حقایق انقلاب و کشور مردم را نسبت به آینده کشور بدبین و دلسرد کنند، انبوهی از شخصیتها و رسانههای غربزده داخلی نیز به صورت گسترده با بهکارگیری دهها تاکتیک عملیات روانی- رسانهای تلاش کردهاند تا تمرکز نظام بر عناصر گفتمان انقلاب اسلامی را عامل بهوجود آمدن وضع موجود جلوه داده و پرهیز از مذاکره در ابعاد هستهای، نظامی و سیاسی و منطقهای را به عنوان عامل مکمل معرفی کنند.
جماعت نشانهداری همچنان در تلاش است تا با ایجاد حس بدبینی در مردم نسبت به اصل انقلاب و نظام، پافشاری حاکمیت سیاسی کشور در حفظ قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور را عامل اصلی مشکلات کنونی کشور عنوان کنند.
در مناظرات انتخاباتی سالهای ۹۲ و ۹۶ میتوان مصادیق فراوانی از این دستورالعمل جریانی را به وضوح مشاهده کرد کمااینکه امروز بعد از گذشت هفت سال از آغاز مذاکرات هستهای عناصر شاخص همین جریان با حمایت صدها رسانه مجازی- مکتوب و تبلیغات شبکههای فارسی زبان بیگانه همچنان دو عامل اصلی مشکلات کشور را ۱- پافشاری روی بهکارگیری عناصر گفتمان انقلاب در عرصه داخلی و خارجی و ۲- گارد داشتن بابت مذاکرات جدید غیرهستهای، عنوان میکنند.
تحریف از انتخابات ۹۲ رونق گرفت
در تمام سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر کدام از این اهداف به اشکال مختلف مورد توجه غرب و غربزدههای داخلی قرار گرفته است به ویژه از اواسط سال ۱۳۹۱ به این سو که کشور در آستانه انتخابات مهم ریاست جمهوری یازدهم قرار میگرفت و با بهرهگیری از عملیات روانی گسترده، این امیدواری در آنها شکل گرفت که همانگونه که با تحریف وقایع کشور در آن مقطع زمانی توانستهاند پیروزی در انتخابات را برای خود رقم بزنند در ادامه نیز میتوانند با بهرهگیری از «تحریف» به هدف نهایی خود که «تغییر ماهیت انقلاب اسلامی» است، دست پیدا کنند.
در ماههای منتهی به انتخابات آن سال رسانهها، شخصیتهای سیاسی وابسته به طیف غربزده داخلی در کنار رسانههای فارسیزبان وابسته به مراکز جاسوسی غربی در تلاشی همگون و یکدست، اینگونه از تاکتیک «تحریف» بهره گرفتند که؛
۱- بذر ناامیدی و یأس نسبت به آینده کشور را در صورت رأیدهی به نامزدهای انقلابی در اقشار مختلف جامعه قرار دادند.
۲- عامل اصلی مشکلات اقتصادی و معیشتی آن مقطع زمانی را پافشاری روی گفتمان انقلاب اسلامی عنوان کنند.
۳- راه برونرفت از مشکلات اقتصادی و رها شدن از تحریمهای بینالمللی را مذاکره مستقیم و توافق به هر قیمتی عنوان کردند.
۴- توافق را پایانبخش مطمئن و قطعی تحریمها عنوان کردند.
تشدید فشارهای اقتصادی برای نتیجهبخش کردن «تحریف»
همانطور که اشاره شد دو وجه بارز «تحریف»، ۱-آدرس غلط دادن به مردم در جهت مرتفع کردن مشکلات کشور با مذاکره و ۲- تغییر باورهای مردم نسبت به مسئولان ارشد کشور و اصل نظام و ایجاد فضای یأس و ناامیدی نسبت به آینده کشور بهدلیل پافشاری روی عناصر گفتمان انقلاب است.
شاید بتوان گفت که امروز بخشهای مهمی از جامعه به این برآورد رسیدهاند که مذاکره راه برونرفت کشور از مشکلات کنونی نیست، اما عملیات روانی گسترده جریان غربزده داخلی برای مذاکرات مجدد این احساس تردید را همچنان در اقشاری از جامعه زنده نگه داشته است که میتوان با غرب هم به مصالحه رسید و تحریمها را پایان داد. البته اصرار برای دوقطبیسازی مردم با حاکمیت بهواسطه انگزنی سیاسی- اقتصادی به مسئولان کشور و القای ناکارآمدی نظام همچنان کارکرد ویژه خود را در بین اکثریت جامعه حفظ کرده است به طوری که کماکان نظام سلطه و موازی با آن جریان غربزده داخلی در تلاشند تا این تلقی را در بین عموم مردم ایجاد کنند که نظام فاقد توانمندی و کارایی لازم برای مرتفع کردن مشکلات کنونی کشور است.
گرانی ابرازی برای اثرگذاری «تحریف»
جریان تحریف معتقد است برای دستیابی به هدف دوم یا همان القای ناکارآمدی نظام که در مفاهیمی مانند دوقطبیسازی مردم با حاکمیت خود را نشان میدهد، باید گرانی، رکود، تورم و بیکاری را تشدید کرد تا سطح نارضایتی عمومی نسبت به حاکمیت و رسیدن به این نقطه که «نظام فاقد کارایی و توانمندی لازم برای حل مشکلات است» حاصل و بستر لازم برای تعدیل مواضع انقلابی نظام و پذیرش مذاکرات جدید فراهم شود.
شاید به همین دلیل است که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود میفرمایند: «اینکه این ارز همین طور افسار پاره کند و قیمتش روز به روز بالا برود... این هم به بنده گزارش شده از جاهای مطمئن که این [موضوع]بیش از آنچه دلایل اقتصادی داشته باشد، دلایل امنیتی- سیاسی دارد، نه اینکه دلایل اقتصادی نداشته باشد، امّا [عمده]دلایل امنیتی و سیاسی است.»
۲ هدف نهایی «تحریف»
بنابراین حربه تحریف برای وارونهنمایی «عامل بهوجود آورنده مشکلات» کشور و «عامل مرتفعکننده مشکلات کنونی» همچنان کارایی بالایی برای نظام سلطه و جریان غربزده دارد تا جایی که یا شورشهای اجتماعی- سیاسی شکل گرفته و نظام را حاضر به تغییر ریل کند یا آنکه چنین تحولات در آینده آرام آرام زمینه «تغییر ماهیت انقلاب اسلامی» را فراهم کند.